زنده یاد جلال آل احمد که در آذر ۱۳۰۲ به دنیا آمده و در شهریور ۱۳۴۸ از دنیا رفته، یکی از محبوب ترین یا دست کم، یکی از جذاب ترین چهره های ادبی معاصر است. این واقعیت را هم از شمارگان آثارش میتوان دریافت و هم از گستره نقد و نظرهایی که درباره افکار و آثار او نوشته و منتشر شده است. این محبوبیت یا جذابیت...
زنده یاد جلال آل احمد که در آذر ۱۳۰۲ به دنیا آمده و در شهریور ۱۳۴۸ از دنیا رفته، یکی از محبوب ترین یا دست کم، یکی از جذاب ترین چهره های ادبی معاصر است. این واقعیت را هم از شمارگان آثارش میتوان دریافت و هم از گستره نقد و نظرهایی که درباره افکار و آثار او نوشته و منتشر شده است. این محبوبیت یا جذابیت که از زمان حیات او تاکنون ادامه داشته، از ویژگیهای ذاتی خود او و آثارش سرچشمه می گیرد و نه از اَعراض و حواشی. به همین علت، نه گذشت حدود پنجاه سال از وفاتش بر این قضیه اثر گذاشته و نه توطئه سکوت یا شبهه افکنیهای دشمنان و مخالفان. در این یادداشت به چند علت از علل جذابیت و ماندگاری زندهیاد آل احمد اشاره می شود، شاید الگویی باشد برای نویسندگان جوان.

1. اولین علت محبوبیت و جذابیت آل احمد، به دیدگاه فلسفی او مربوط می شود، یعنی تعیین تکلیف صریح و قاطع با دو آرمان بزرگ بشری که عدالت و آزادی باشند. این دو مفهوم به طور همزمان برای آل احمد عزیز و شریفاند، هیچکدام را فدای دیگری نمی کند، هر دو را با هم میستاید و با هم می خواهد. چون دو مفهوم متعالی مزبور (عدالتخواهی و آزادیخواهی)، خواستهایی ذاتی و همگانی و به معنای همآهنگ شدن با نظم کل حاکم بر کائنات اند، لذا مورد پسند خاص و عام می باشند و ستایش کنندگان آنها هم مورد توجه همگان قرار میگیرند.
2. عامل دوم مربوط می شود به سبک زندگی و طرز کار جلال آل احمد. هم سبک زندگی آل احمد، رئآلیسم انتقادی بود و هم سبک نوشتاری اش. آثار هنرمندانه ای که با این سبک تولید می شوند، معمولاً ادعانامههایی هستند علیه بدیها و پلشتیهای روزگار، و چون این بدیها و پلشتیها همیشه وجود دارند و عموم انسانها، مخصوصاً انسانهای آزاده و خیرخواه را آزار می دهند، لذا افکار و آثار نویسندگانی که به این مقولات می پردازند، همیشه موضوعیت دارند، کهنه نمی شوند، از مُد نمیافتند و مورد توجه قرار می گیرند.
3. عامل سوم، رابطه شفاف اوست با واقعیت از یک طرف و با مخاطب آثارش از طرف دیگر. او برای نوشتن، چیزی را جعل نمی کرد یا نمیساخت، بلکه زندگی واقعی خودش و اطرافیانش را می نوشت. معتقد بود که حقیقت خودش وجود دارد و آنچه ساخته می شود، اگر دروغ نباشد، دست کم غیرواقعی است. در نتیجه، نوشته هایش تابلوهای واقعی از زندگی خودش و زمانه اش هستند. این پدیده را “من نویسی” هم گفتهاند. کاربرد این تکنیک نوشتاری، همراه با شجاعت در بیان حقایق، موجب شده است که در آثار جلال آل احمد رگه های قوی از صداقت و صمیمیت موج بزند. او همه چیز را صاف و صادق و بدون رودربایستی و پنهانکاری و مصلحت اندیشی نوشته است. همین صداقت و صمیمیت و از آن مهمتر، شجاعت روراست بودن با مخاطب، طبیعتاً دلنشین است و باعث جلب توجه همگان می شود.
در حاشیه لازم است به این مطلب هم اشاره شود که البته صراحت و صداقت، گاهی با خشونت و تلخی هم همراه می شود، اما چه باک، چون کسی که جرعه ای از زلال حقیقت می نوشد، هزینه اش را هم با رضایت خواهد پرداخت.
منبع: روزنامه اطلاعات ـ دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴