گزارش ساواک از اخاذی و سوء استفاده در آموزش و پرورش!/تلاش ساواک برای جلوگیری از عزیمت مردم به عراق برای دیدار آیتالله خمینی!/گزارش ساواک از صمیمیت بالای میان آیات خمینی و حکیم در نجف/«عدهای دیپلمه و لیسانسیه آزاد استخدام میشوند»/پلیس به جوانان مزاحم اخطار کرد!/هویدا: ادعای نخستوزیر سوریه مضحک است!/روزنامهها در سطح بالایی قرار گرفته و اطلاعات صحیحی منتشر میکنند!/محل کارخانه ذوب آهن در ۳۰ کیلومتری اصفهان تعیین میشود/معرفی سفیرکبیر جدید ایران در آلمان غربی به شاه!/در کنفرانس گمرکی اعلام شد: با صادرات کالاهایی که آبروی ایران را در خارج میبرد باید بهشدت مقابله کرد!/در دوازدهمین جلسه دادگاه نظامی، سه متهم به سؤالات رئیس دادگاه پاسخ گفتند!/قاچاقچیان بزرگ آزادند و خردهپاها در زندان و در حال پوسیدن!
گزارش ساواک از اخاذی و سوء استفاده در آموزش و پرورش!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 28 مهر 1344 «در نقل و انتقالات سال جاری وزارت آموزش و پرورش اخاذی و سوءاستفادههایی از طرف بعضی از مسئولین این وزارتخانه معمول گردیده و گفته میشود در این جریانات بیش از یکمیلیون تومان از فرهنگیان متقاضی نقل و انتقالات و غیره پول به عنوان رشوه گرفته است».
این گزارش میافزاید: «چند نفر از مقامات فرهنگی که در این جریان دست داشته [عبارتاند از:] محمدحسین رجبی، مدیرکل رفاه معلم، که خود را مورد حمایت تیمسار سپهبد نصیری، ریاست ساواک، و دکتر اقبال، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، معرفی میکند، حبیب یغمایی، رئیس دفتر دکتر هدایتی، و فرخنیا، مدیرکل کارگزینی آن وزارتخانه».1
تلاش ساواک برای جلوگیری از عزیمت مردم به عراق برای دیدار آیتالله خمینی!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 28 مهر 1344 «به فرموده دستور فرمایید اشخاصی که به سرپرستی عبدالحسین سوهانی، معروف به حاج ماشاءالله، قصد دارند به عراق [برای ملاقات با آیتالله خمینی] بروند، صورت اسامی آنها را تعیین و به این ساواک ارسال نمایند تا از عزیمت آنان جلوگیری گردد».2
در یک سند دیگر به همین تاریخ آمده است: طبق اطلاع، عدهای از طلاب حوزه علمیه به طور خروج قاچاق از مرز، عازم نجف هستند و در نجف ضمن تماس با خمینی به فعالیتهای ضد دولتی ادامه خواهند داد و شخصی به نام قائمی در آبادان وسایل خروج آنان را فراهم مینماید و اغلب وجه خروج آنها را نامبرده میپردازد و یا در نجف پرداخته میشود. مقرر فرمایید مراتب به ساواک آبادان اطلاع داده شود.3
سند دیگری به همین تاریخ تصریح میکند: «تعداد 37 فقره تلگراف که از طرف روحانیون و طبقات دیگر مردم در تهران و شهرستانها برای مخابره و تبریکگویی به آیتالله خمینی به ادارات تلگراف داده شده و از مخابره آن به وسیله همکار جلوگیری شده است، به انضمام صورت اسامی مخابرهکنندگان جهت اطلاع تقدیم میگردد».4
گزارش ساواک از صمیمیت بالای میان آیات خمینی و حکیم در نجف
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 28 مهر 1344 «بهطوری که از محافل مطلع روحانی اطلاع حاصل شده، روش آیتالله خمینی در نجف اشرف و برخورد مشارالیه با آیتالله حکیم بسیار صمیمانه بوده و نهایت خضوع و احترام را نسبت به آیتالله حکیم بهکار برده و موجب گردیده که بین دو نفر فوق و طرفداران آنها صمیمیت و اتحاد بخصوصی ایجاد گردد و در نظر دارند حتی اعلامیههای مشترکی صادر کنند و مبارزات خود را مجددا شروع نمایند».
این گزارش میافزاید: «همچنین در بین طلاب و روحانیون، چه در تهران و چه در شهرستانها، تصمیم گرفته شده که بهتدریج ظاهرا به عنوان زیارت عتبات عالیات و باطنا برای ملاقات و کسب دستور از آیتالله خمینی به نجف اشرف نزد وی بروند و این اقدام با پولی که معلوم نیست از چه محل در اختیار طلاب گذارده میشود که هزینه مسافرت آنان تأمین گردد، شروع شده است».5
«عدهای دیپلمه و لیسانسیه آزاد استخدام میشوند»
روزنامه «اطلاعات» نوشت: امروز خبرنگار فرهنگی اطلاعات کسب اطلاع نمود که صبح امروز کمیسیونی با شرکت مقامات وزارت آموزش و پرورش تشکیل شد و تصمیماتی درباره تأمین اعتبار کافی جهت استخدام افراد مورد نیاز کادر آموزشی اتخاذ گردید.
به قرار اطلاع، اعتباری که برای این کار گرفته خواهد شد به میزانی خواهد بود که علاوه بر استخدام ۱۵۰۰ تن از سپاهیان دانش دوره سوم به احتمال زیاد عده زیادی لیسانسیه و دیپلمه آزاد نیز امسال برای تکمیل کادر دبیران و معلمین کشور به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآیند.
پلیس به جوانان مزاحم اخطار کرد!
پلیس تهران اعلام کرد که سطح اخلاق معدودی از جوانهای تهران ،که متأسفانه در لباس تحصیل و دانشآموزی هم هستند، فوقالعاده پایین آمده و به جای درس و کسب معلومات، به دنبال کارهای خلاف اخلاق و مبتذل میروند. این قبیل جوانان، که تعدادشان بسیار قلیل میباشد، در محلات مختلف تهران هنگام عزیمت دوشیزگان به مدارس، برایشان مزاحمت فراهم کرده و برای خانوادهها ایجاد ناراحتی مینمایند.
پلیس تهران از پدران و مادران و خانوادههای تهران دعوت کرد که به منظور جلوگیری از اقدامات خلاف اخلاق معدودی جوان، با مأموران پلیس همکاری و در محیط خانواده اقدامات لازم را که در کلیه جوانان ایجاد حس تنبه نماید، بهعمل آورند.
یک مقام اداره پلیس تهران اظهار داشت: با جوانانی که بر سر راه مدارس مزاحمتی جهت افراد فراهم آورند شدت عمل به خرج میدهد و این قبیل جوانان باید بدانند که جزئیات رفتار آنها زیر نظر دقیق مأموران پلیس قرار دارد.
پلیس تهران به خانوادههای تهران هشدار و اعلام نمود که در خانه و مدرسه و بین راه مراقب رفتار و حرکات فرزندان خود باشند تا بر اثر کنترل شدید پلیس و خانواده، عمل خلاف اصول و اخلاق از آنها سر نزند.
هویدا: ادعای نخستوزیر سوریه مضحک است!
جراید امروز کشور نوشتند: نخستوزیر در مصاحبه دوهفتگی خود، اظهارات نخستوزیر سوریه را درباره عربستان (خوزستان ایران) مضحک و بچگانه خواند و در مورد پایین آمدن هزینه زندگی گفت: بالا رفتن هزینه زندگی در گذشته مصنوعی بود.
در این مصاحبه، استاندار فارس نیز در مورد فعالیتهای عمرانی فارس توضیحاتی داد و گفت: در سال جاری در فارس هر روز یک مدرسه ساخته میشود.
روزنامهها در سطح بالایی قرار گرفته و اطلاعات صحیحی منتشر میکنند!
بعد از صرف ناهار، آقای هویدا گفت: برای جلسه امروز مطالب خاصی تهیه نشده جز ناهار! اما یادداشتهایی درباره اخبار و مطالب مختلف برای من تهیه شده که وقتی به آنها نگاه کردم دیدم خودم قبلا در جراید خواندهام. خوشبختانه روزنامههای ما در سطح بالاتری قرار گرفتهاند و اطلاعات صحیح و سودمندی در اختیار مردم میگذارند.
هویدا در مورد اظهارات اخیر نخستوزیر جدید سوریه، که در روزنامهها مطالبی از آن چاپ شده بود، گفت: باید بگویم جای تأسف است که در بعضی از کشورها، مسئولان به جای اینکه به فکر کار خودشان باشند، مثلا صحبت از «خوزستان ایران» میکنند!
ما همه میدانیم که خوزستان مهد شاهنشاهی ایران است. تاریخ در این قسمت کاملا روشن است. ما به جز اینکه با تمسخر به این مطالب مضحک نگاه کنیم، نظر دیگری نمیتوانیم داشته باشیم و مسلما این گونه کارهای بچگانه از طرف رئیس یک دولت، شایسته آن کشور نیست. خوشبختانه روزنامهها جواب لازم را در همان موقع دادند.
محل کارخانه ذوب آهن در ۳۰ کیلومتری اصفهان تعیین میشود
روزنامه «اطلاعات» نوشت: مطالعه برای تعیین محل نصب ذوب آهن رو به اتمام است و محل کارخانه ذوب آهن در 30 کیلومتری اصفهان موسوم به «ریز لنجان» تعیین میشود.
خبرنگار ما در اصفهان به دنبال گزارشهای قبلی مبنی بر تعیین محل نصب کارخانه ذوب آهن در اصفهان اطلاع داد: مطالعات مهندسین و کارشناسان شوروی و مهندسین راه، ساختمان راه آهن و کارشناسان ایرانی برای تعیین محل نصب کارخانه ذوب آهن در حوالی اصفهان تقریبا به نتیجه رسیده و محل نصب تأسیسات ذوب آهن در اراضی موات «ریز» لنجانات در نظر گرفته شده است.
نتیجه این مطالعات طی گزارشی به تهران ارسال گردیده است تا پس از تصویب مقامات مربوط به مورد اجرا گذاشته شود و نصب تأسیسات ذوب آهن در اراضی اطراف «ریز لنجان» شروع گردد.6
معرفی سفیرکبیر جدید ایران در آلمان غربی به شاه!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: ساعت 1 بعدازظهر امروز، آقای جمشید قریب، معاون سیاسی و پارلمانی وزارت امورخارجه، در کاخ سعدآباد به حضور شاهنشاه آریامهر شرفیاب شد و تیمسار سپهبد بازنشسته [مظفر] مالک را به عنوان سفیرکبیر جدید ایران در آلمان غربی به حضور شاهنشاه معرفی کرد.
تیمسار سپهبد مالک بهزودی به محل مأموریت جدید خود عزیمت میکند.7
در کنفرانس گمرکی اعلام شد: با صادرات کالاهایی که آبروی ایران را در خارج میبرد باید بهشدت مقابله کرد!
آقایان راستکار، مسئول اداره کارپردازی و خدمات، خاقانی، رئیس گمرک بوشهر، رئیس اداره قضایی گمرک، مهندس شایگان، تیمسار دریابان شیبانی، مدیر کل سازمان بنادر و کشتیرانی، و دکتر کیانپور، معاون اداری و گمرکی وزارت اقتصاد، در جلسه صبح امروز کنفرانس گمرکی پیرامون مسائل مربوط به گمرک سخن گفتند.
آقای جمهوری، رئیس گمرک مهرآباد، پیرامون مسئله استاندارد کالاهای صادراتی گفت: لازم است صادرات ایران با مُهر مؤسسه استاندارد در خارج مشخص شود و خریداران کالاها بدانند که کالایی مورد اطمینان است که مُهر استاندارد بر روی آن خورده باشد.
آقای جمهری گفت: با صادرات کالاهایی که آبروی صادرات ایران را در خارج از کشور از میان میبرد و کمر صادرات را میشکند باید بهشدت مبارزه کرد؛ مثلا در مورد فرش، متأسفانه عدهای سودجو اقدام به صادرات فرشهایی میکنند که رنگ آنها جوهری است و تعدادی از آنها از نظر بافت حتی ارزشی کمتر از فرش ماشینی دارد. استاندارد باید به این مسائل دقیقا رسیدگی کند و از صادرات این گونه فرشها جلوگیری نماید.
در این جلسه چند تن دیگر از اعضا سخن گفتند.
در دوازدهمین جلسه دادگاه نظامی، سه متهم به سؤالات رئیس دادگاه پاسخ گفتند!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: دوازدهمین جلسه دادگاه نظامی مأمور رسیدگی به پرونده واقعه ۲۱ فروردین دیروز به مدت پنج ساعت تشکیل شد. در این جلسه اتهامات پرویز وکیلی، اسفندیار نوائی و اکبرنیا تهرانی مورد بررسی قرار گرفت و دادستان، وکلای مدافع متهمین و خود متهمین درباره اتهامات سخن گفتند و رئیس دادگاه در هر مورد از متهمین سؤالاتی به عمل آورد.
دادستان در این جلسه پیرامون اتهامات وکیلی، نوائی، اکبرنیا و ارتباط آنها با مهندس نیکخواه سخن گفت و اظهار داشت: پورکاشانی باکی ندارد که در دادگاه هم مرام خود را بگوید.
متهمین میگویند که ما از ویتنام، کوبا و الجزایر الهام میگرفتیم. من با کسی دشمنی ندارم، اما به موجب قانون باید حقیقت را روشن کنم.
اکبرنیا یکی از متهمین گفت: من تحت تأثیر افکار چپی نبودهام.
وکیلی نیز اظهار داشت: من به سلطنت مشروطه احترام میگذارم و قدمی علیه آن برنداشته و برنخواهم داشت.
نوائی نیز گفت: من بیگناه هستم؛ آزادم کنید تا دنبال کار خود بروم.
سرهنگ رستگار، از وکلای مدافع متهمین، نیز گفت: موکلین بنده هیچ کدام اقرار نکردهاند که دارای مرام اشتراکی هستند.
قاچاقچیان بزرگ آزادند و خردهپاها در زندان و در حال پوسیدن!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: این ایام یک کنفرانس گمرکی در تهران دایر است که طی آن اعضای گمرک و بازرگانان و صاحبان صنایع فرصت پیدا میکنند مشکلات و محظورات خود را از باب مسئله گمرک بیان کنند و برای چارهجویی به مبادله نظر بپردازند و هدف این کنفرانسها نیز غیر از این نیست.
ما مرزهای وسیعی داریم که کنترل آنها بسیار مشکل است و به همین مناسبت گمرکات ما وظیفه سنگینی به عهده دارند. اگر ما گمرکی باقدرت، صالح، محیط و بسیط داشته باشیم، به کیفیت مؤثری بازرگانی متوازن خواهیم داشت و اگر مثل گذشته گمرک ما فقط اسمی داشته باشد و نتواند منشأ اثر واقع شود، بازارها پر میشود از کالای قاچاق و صنایع و بازرگانی داخلی هرگز قدرت مقابله با قاچاق نخواهند داشت.
ما روی یک مورد از اموری که مربوط به گمرک است انگشت میگذاریم تا شما ببینید در نتیجه گشادگی مرزهای مملکت و نقص قانون چندین هزار آدم مفلوک و چندهزار خانواده بیگناه فدای یک مشت قاچاقچی گردنکلفت شدهاند.
این مورد، مربوط است به قاچاق تریاک. چون شما مسبوقید از وقتی کشت خشخاش را در ایران معدوم و ممنوع ساختند، دروازههای شرق و غرب به روی تریاک قاچاق باز شد و سیل تریاک افغان و تریاک ترکیه به طرف ایران سرازیر گشت.
انکار این حقیقت، انکار محسوسات است برای اینکه هماکنون در بازار ایران انواع تریاک تُرک و افغان دیده میشود و این بحث که آیا غرض از مبارزه با افیون تبدیل تریاک ایران بود به تریاک تُرک و افغان، آن بحثی است علیحده.
نکتهای که مورد نظر ماست این است که هماکنون زندانهای ما مملو از زندانیانی است که به اتهام حمل و اختفای از چند گرم تا چند کیلو تریاک محکوم به حبس شدهاند و میان آنها پیر هست، جوان است، زن هست، مرد هست و معتاد هست و ورزشکار نیز هست.
اینها کسانی هستند که عامل حمل تریاک و یا خریدار یکی دو نخود تریاک برای مصرف شخصی خویش بوده و به دام قانون افتادهاند، اما قاچاقچی عمده عامل اصلی این تجارت دوزخی، سوداگر بزرگ تریاک و هروئین شاید در تمام زندانهای ایران از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند؛ زیرا قاچاقچی بزرگ پول میدهد، این انسانهای مفلوک را اجیر میکند، به دست آنها تریاک میخرد، به دست آنها تریاک حمل میکند، به دست آنها تریاک میفروشد و عاقبت هم به دست اینها دستبند میخورد؛ زیرا قانون به طوری خشک و انعطافناپذیر است که نه ضابط عدلیه میتواند تخفیفی در حق ایشان قائل شود و نه قاضی.
سالهاست میگویند در نظر است برای تعدیل این قانون، که عموم مقامات به انجماد و برودت آن اذعان کردهاند، ترتیبی داده شود و سالهاست این عده کثیر به این امید در زندان مشرف به پوسیدن و از میان رفتن هستند و سالهاست که همچنان از مرزهای شرقی و غربی، تریاک به ایران وارد میشود و به دست عوامل دیگری حمل و نقل و معامله میشود؛ درحالیکه قاچاقچیان عمده و عاملین اصلی این جنایت راست راست میگردند و به ریش قانون میخندند. حالا که کنفرانس گمرک تشکیل است بیایید فکری هم در این موضوع بکنید.8
