«گذری بر مزایای فکری و اخلاقی آیتالله سیدمحمود طالقانی» در گفتوشنود با سیدکاظم اکرمی؛
دکتر سیدکاظم اکرمی در اواخر دهه 1330، با زندهیاد آیتالله سیدمحمود طالقانی آشنا شد و این ارتباط صمیمانه را تا واپسین روز از حیات آن بزرگ در مجلس خبرگان قانون اساسی تداوم بخشید. وی در مصاحبه پیش روی، به تبیین مزایای فکری و اخلاقی آیتالله پرداخته و شمهای از خاطرات خویش در این باره را روایت کرده است
اینک پس از سپری شدن دههها از رحلت زندهیاد آیتالله سیدمحمود طالقانی، چه تصویری از ایشان در ذهن دارید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. تصویر کنونی آیتالله طالقانی در ذهن من، سیمای بزرگمردی آگاه، شجاع و کاملا بیاعتنا به مظاهر فریبنده قدرت و مقام است. ایشان دارای ارتباطات گستردهای، در سطوح داخلی و خارجی بودند و دانش و بینش وسیعی داشتند. مهمترین ویژگی ایشان، پایبندی تزلزلناپذیر به اصول و مبانی خود تا پایان حیات بود. آیتالله طالقانی سیاست را نه به عنوان هدف، بلکه به عنوان ابزاری برای خدمت به مردم و دین تلقی میکردند. ایشان در هر شرایطی، چه دوران مبارزه و چه دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر کرامت ذاتی و ارزش والای انسانها تأکید داشتند و تلاش میکردند تا این ارزشها در جامعه حفظ و تقویت شوند. ایشان نمونهای از یک عالم عامل، مبارز نستوه و انسانی وارسته بودند که نام و یادشان همواره در خاطره مراودان و مردم زنده خواهد ماند.
آشنایی شما با آیتالله، در چه مقطعی روی داد؟
آشنایی من با آیتالله طالقانی به سال ۱۳۳۸ش بازمیگردد، زمانی که من از شهر همدان به تهران مهاجرت کردم تا تحصیلات خود را در دارالفنون ادامه دهم. پس از ورود به این مدرسه، دوره آخر دبیرستان را پشت سر میگذاشتم. یک روز در کلاس درس انشاء، مطلبی را درباره نهجالبلاغه و جایگاه والای حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) بیان کردم که مورد توجه قرار گرفت. پس از اتمام کلاس، مرحوم محمد بستهنگار -که بعدها داماد آیتالله طالقانی شد- به سراغ من آمد و بنده را برای نخستین بار، به مسجد هدایت دعوت کرد. خاطرم هست که شب نیمهشعبان بود و هنگامی که وارد مسجد هدایت شدم، فضای معنوی، پاکیزه و سرشار از شور و شوقِ جوانان، حقیقتا مرا شگفتزده کرد! این اولین برخورد مستقیم من با محیطی بود که آیتالله طالقانی در آن حضور فعال داشتند. از آن پس شبهای جمعهای را که در تهران بودم، معمولا در مسجد هدایت سپری میشد و از این جلسات معنوی و بیدارگر، بهرهمند میشدم. ویژگیهای بارزی که در شخصیت آیتالله طالقانی وجود داشت -که از همان ابتدا مرا مجذوب خود کرد- صراحت لهجه، قاطعیت کلام، سعه صدر، بینش عمیق دینی و انقلابی و از همه مهمتر، تعهد قلبی و عملی ایشان به اصول اسلام و مبارزه با ظلم و ستم بود. اینها از جمله عواملی بودند که مرا به سمت آن مرحوم سوق میدادند.
در میان خصال و ویژگیهای اجتماعی و مراوداتی آیتالله طالقانی، کدامین یک را برجستهتر دیدید؟
آیتالله طالقانی از معدود شخصیتهای مذهبی بودند که با اساتید دانشگاه و روشنفکران زمانه خود ارتباط نزدیکی داشتند. ایشان همواره، در جریان تازههای علمی و فکریِ روز بودند. این گستردگی دانش و آشنایی با اندیشههای نوین، در کنار پایبندی عمیق به مبانی دینی، آن بزرگوار را به شخصیتی منحصر به فرد تبدیل کرده بود. علاوه بر این، ایشان با جنبشهای ضد استعماری و آزادیبخش در سراسر جهان، حتی در کشورهایی با اکثریت غیرمسلمان، ارتباط کرده بودند. اعتقاد راسخ ایشان بر این بود که برای مبارزه با هرگونه ظلم و ستم، باید از تمام ظرفیتها و نیروهای موجود استفاده کرد و نباید هیچ جریانی را نادیده گرفت. حتی کسانی که با ایشان اختلاف فکری داشتند، مانند برخی گروههای چپ، در مواقع حساس و دشوار، به ایشان به چشم پناهگاه و مرجعی برای مشورت و کمک نگاه میکردند. این نشان از احترام و اعتمادی بود که ایشان نزد طیفهای مختلف مردم کسب کرده بودند.

ظاهرا شما در دادگاه نظامی آیتالله طالقانی هم حضور داشتید. شنیدن خاطره شما از آن رویداد، در این بخش از گفتوگو برای ما مغتنم است؟
بله. من در دادگاه رسیدگی به پرونده آیتالله طالقانی، حضور داشتم. در یکی از جلسات دادگاه، دادستان از ایشان خواست که در دفاع از خود مطالبی را بیان کنند، اما آیتالله طالقانی با قاطعیت تمام و با لحنی صریح و کوبنده فرمودند: «دادگاهی که قرآن و اسلام را زیر پا گذاشته است به رسمیت نمیشناسم!». این جمله کوتاه اما پرمحتوا، تأثیر عمیقی بر فضای جلسه گذاشت و صلابت و ایستادگی ایشان را در برابر تمامیتخواهی و انحراف از موازین دینی و ابتدایی قضایی را به نمایش گذاشت.
پس از آزادی آیتالله از زندان، ارتباط شما با ایشان چگونه تداوم یافت؟ و احیانا از آن چه خاطراتی دارید؟
پس از آزادی آیتالله طالقانی از زندان در سال ۱۳۴۶، توفیق یافتم که به دیدن ایشان بروم. در آن ملاقات، در خصوص نقش حیاتی آن بزرگوار در هدایت و نجات جوانان از گمراهیِ گروههای الحادی و همچنین دفاع بیدریغ ایشان از اقشار محروم جامعه، صحبت شد. ایشان با دعوت همگان به وحدت و انسجام، توانستند نسل جوان را -که در آن دوران با چالشهای فکری و اجتماعی بسیاری روبهرو بودند- جذبِ خود کنند و مسیر صحیح را به آنها نشان دهند. این توانایی در جذب و هدایت، مرهون صداقت، خلوص نیت و عمق بینش اجتماعی و سیاسی ایشان بود.
و به عنوان سوال آخر، تصویری که ایشان از ایرانِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ترسیم می کردند واجد چه ویژگیهایی بود؟
هدف اصلی آیتالله طالقانی، مشارکت همگانی در ساختن جامعهای عادلانه و اسلامی بود. حتی زمانی که نسبت به عملکرد برخی گروهها انتقاد داشتند، اصل وحدت ملی و انسجام درونی را فدای این انتقادات نمیکردند و تلاش داشتند تا در چهارچوب حفظ وحدت، نقاط ضعف را مطرح نمایند. این رویکرد، نشان از دوراندیشی و اعتقاد راسخ ایشان به اهمیت همبستگی ملی، در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی داشت.