پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ یکی از تحولات بسیار مهم سیاسی و اجتماعی قرن بیستم بود که با مشارکت گسترده قشرهای مختلف مردم به پیروزی رسید. این انقلاب نهتنها به سرنگونی رژیم پهلوی منجر شد، بلکه زمینهساز شکلگیری نظام جمهوری اسلامی گردید و علاوه بر ساختار سیاسی داخلی، جایگاه ایران را نیز در نظام بینالمللی دگرگون کرد. انقلابی که با آمیختگی نظامهای سیاسی نو طرحی بیبدیل در انداخته و راهی متفاوت در پیش گرفته بود نظم جدید را نمیپذیرفت. این روند محصول شعارها و ایدههای انقلابیونی بود که در فضای ملتهب آن زمان سعی در ایجاد نظمی جدید داشتند. شعارها بهعنوان بازتابی از خواستهها و ایدئولوژی مردم انقلابی، سهم کلیدی در تبیین جهتگیریهای این حرکت داشتند؛ بنابراین یکی از ابزارهای مهم برای درک اهداف و آرمانهای این انقلاب، تحلیل شعارهایی است که در تظاهرات و اعتراضهای مردمی سر داده میشد. بر همین اساس این نوشتار به تحلیل شعارهای انقلابی اختصاص یافته است تا نشان دهد این شعارها ماهیت ضد استعماری و استقلالطلبانه انقلاب را نمایان میساختند.
زمینه تاریخی و مداخله دولتهای خارجی در ایران پیش از انقلاب
ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تحت سلطنت محمدرضا پهلوی کشوری وابسته به قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا و انگلستان، شناخته میشد. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با حمایت مستقیم سازمان سیا و اینتلیجنت سرویس انگلیس علیه دولت ملی دکتر مصدق انجام شد، نمونه بارزی از مداخله خارجی در امور داخلی ایران بود. این واقعه تأثیر عمیقی بر افکار عمومی گذاشت و رژیم پهلوی را بهعنوان حکومتی دستنشانده معرفی کرد.[1] این وابستگی در دهههای بعد نیز ادامه یافت و سیاستهای اقتصادی و نظامی ایران بهشدت تحت نفوذ آمریکا قرار گرفت. در نهایت این عامل در پیوند با عوامل چندگانه دیگر زمینهساز نارضایتی گسترده مردم و شکلگیری شعارهایی شد که خواستار رهایی از سلطه خارجی بودند؛ بنابراین وابستگی شاه به آمریکا و غرب، یکی از دلایل اصلی شکلگیری گفتمان ضداستعماری در انقلاب اسلامی بود. این وابستگی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی مشهود بود؛ برای مثال، ایران دوره پهلوی به یکی از متحدان اصلی آمریکا در خاورمیانه تبدیل شده بود و از کمکهای نظامی و اقتصادی گسترده این کشور بهرهمند میشد. این وابستگی به اندازهای بود که بسیاری از ایرانیان، رژیم پهلوی را دولت دستنشانده میخواندند.[2] همین موجب ایجاد حس حقارت در میان گروههایی از مردم شده بود. آنها بر این نظر بودند حکومت پهلوی استقلال کشور را به خطر انداخته و منافع ملی را فدای منافع قدرتهای خارجی کرده است. این احساس نارضایتی بهتدریج به یکی از محورهای اصلی اعتراضات مردمی تبدیل شد و در نهایت به انقلاب اسلامی انجامید. نمونه چندی از شعارهای مردم در تظاهرات که از نارضایتی آنها نسبت به دستنشاندگی حکومت پرده برمیداشت به شرح زیر است:
مرگ بر استعمارگران آمریکا؛ مرگ بر غارتگران آمریکا؛ نابود باد سلطه امپریالیسم آمریکا؛ آمریکایی برو خانهات؛ دست خونین آمریکا از ایران خالی؛ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی؛ سازمان سیا، مستشار آمریکا، گمشو از ایران؛ مرگ بر امپریالیسم، کمونیسم، صهیونیسم؛ انقلاب اصیل مذهبی ملت ایران، احتیاج به اتحاد با کمونیستها ندارد؛ این شاه آمریکایی، اعدام باید گردد جمهوری اسلامی، ایجاد باید گردد.[3]
شعارها و تأکید بر استقلالخواهی
شعارهای انقلاب اسلامی بهخوبی نشاندهنده نفرت عمومی از مداخله دولتهای خارجی و تمایل به کسب استقلال سیاسی بود. یکی از نمونههای بسیار معروف این شعارها، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که مانیفست انقلاب شناخته میشد. این شعار نهتنها خواستار پایان سلطنت استبدادی و برقراری آزادی بود، بلکه بر هدف اساسی این انقلاب، یعنی استقلال، تأکید ویژهای داشت.
شعارهایی مانند «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» نیز بهطور مستقیم به رد وابستگی به هر دو بلوک شرق (شوروی) و غرب (آمریکا و متحدانش) اشاره میکرد. این شعار، که بعدها به شعار رسمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شد، نشاندهنده عزم مردم انقلابی برای قطع هرگونه سلطه خارجی بود؛[4] همچنین بهوضوح بیانکننده خواست مردم ایران برای استقلال از نفوذ خارجی و ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر اصول خاص و متمایز از الگوهای شناختهشده بود. شعار نه شرقی نه غربی نشان از این داشت که انقلاب اسلامی ایران نه تنها یک انقلاب سیاسی، بلکه یک انقلاب هویتی و استقلالطلبانه است.
در شعارهای دیگر نیز بهطور خاص به دولتهای خارجی اشاره مستقیم میشد؛ برای مثال دو شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شاه» در کنار یکدیگر، نشاندهنده پیوند میان رژیم پهلوی و حامی اصلی آن، یعنی ایالات متحده، بود. این شعارها بیانگر این باور عمومی بودند که شاه عامل اجرایی سیاستهای آمریکاست؛[5] بنابراین شعار مرگ بر آمریکا به نمادی از مخالفت با نفوذ و سلطه ایالات متحده آمریکا در ایران تبدیل شد. بسیاری از مردم انقلابی معتقد بودند که آمریکا از حکومت پهلوی حمایت میکند تا منافع خود را در منطقه حفظ کند.[6] این شعار نه تنها در تظاهراتهای خیابانی بلکه در سخنرانیهای رهبران انقلاب نیز بهکرات تکرار میشد.
شعار دیگر مردم انقلابی «مرگ بر اسرائیل» بود. این شعار نیز نشاندهنده مخالفت با سیاستهای اسرائیل در منطقه و حمایت حکومت پهلوی از این کشور بود. اسرائیل ــ متحد نزدیک آمریکا و حامی حکومت پهلوی ــ به یکی از اهداف اصلی شعارهای انقلابیون تبدیل شد.[7]
بررسی محتوای شعارها نشان میدهد که استقلالخواهی در سه سطح مطرح میشد: ۱. نفی سلطه سیاسی خارجی؛ ۲. رد وابستگی اقتصادی؛ ۳. تأکید بر خودکفایی فرهنگی. در سطح سیاسی، شعارهایی مانند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی» خواستار پایان دادن به نفوذ بیگانگان در تصمیمگیریهای کشور بودند. در سطح اقتصادی، وابستگی رژیم پهلوی به درآمدهای نفتی و قراردادهای نابرابر با شرکتهای غربی، مردم را به سوی مطالبه خودکفایی سوق داد. در سطح فرهنگی، شعارهایی مانند «ما دین علی خواهیم، پهلوی نمیخواهیم» نشاندهنده تمایل به بازگشت به هویت اسلامی و رد فرهنگ تحمیلی غرب بود.[8]
در واقع ازآنجاکه مردم انقلابی معتقد بودند حکومت پهلوی با وابستگی به قدرتهای خارجی، استقلال ایران را به خطر انداخته است یکی از اهداف اصلی انقلاب را حول احیای استقلال سیاسی و اقتصادی کشور تعریف کرده بودند. این ماهیت استقلالطلبانه انقلاب در سخنرانیها و نوشتههای رهبران انقلاب، به ویژه امام خمینی، بهوضوح دیده میشد؛ چنانکه امام بارها بر لزوم قطع وابستگی به قدرتهای خارجی و تأکید بر خودکفایی و استقلال ایران تأکید کردند؛ برای مثال در آبان1357 در اوج مبارزات علیه شاه در میان جمعی از ایرانیان خارج از کشور فرمودند: «ما میخواهیم مستقل باشیم. ما در زمانهای سابق، و خصوصا در زمان این پدر و پسر، و بالاخص در زمان این پسر، ما همه جهات مملکتمان در تحت سلطه اجانب بوده و هست. ما اقتصادمان به هم خورده است به واسطه اینکه اجانب بر آن تسلط دارند؛ نفت ما را دارند میبرند و در ازای آن برای خودشان پایگاه درست میکنند در ایران؛ یعنی اسلحه میدهند برای پایگاه درست کردن برای خودشان. فرهنگ ما را عقب نگه داشتهاند؛ جوانهای ما را نمیگذارند تحصیل بکنند؛ برای اینکه مبادا در بین اینها اشخاصی پیدا بشود که مخالف باشند با این کارهایی که دارند اینها میکنند».[9] امام خمینی همچنین عامل فروپاشی حکومت پهلوی را نیز اتکا نداشتن به قدرت ملت و متکی بودن به بیگانگان میدانستند.[10] چنین مبنای اندیشگانی موجب شد در فردای انقلاب پایه حکومتی گذاشته شود که در تقابل با حکومت پهلوی راه استقلال را بپیماید و وابستگی به دول خارجی را نفی کند.
نتیجهگیری
شعارهای انقلاب اسلامی ایران علیه دولتهای خارجی، بهویژه آمریکا نشاندهنده عمق نارضایتی مردم از وابستگی رژیم پهلوی به قدرتهای بیگانه بود. این شعارها، از جمله «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی»، بهوضوح بعد استقلالخواهی را برجسته میکردند و بیانگر عزم مردم برای دستیابی به خودمختاری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودند. تحلیل این شعارها نشان میدهد که استقلال بهعنوان یک آرمان محوری، نقشی تعیینکننده در شکلگیری هویت انقلاب اسلامی داشت. انقلاب اسلامی حرکتی ضد استبدادی و ضد استعماری بود که بر بستر جریان بازگشت به خویشتن اصیل خود بنا شد؛ ازاینرو، استقلالطلبی و نفی ماهیت قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا ماهیت گفتمان انقلاب را شکل داده است.
پینوشتها:
[1]. یرواند آبراهامیان،
ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷، ص ۳۴۵.
[2]. علیرضا ازغندی،
تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، نشر قومس، ۱۳۸۴، صص 127 و 234.
[3]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
فرهنگ شعارهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379.
[4]. روحالله رمضانی،
چارچوب تحلیلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، نشر نی، ۱۳۸۶، ص ۵۸.
[5]. صادق زیباکلام،
مقدمهای بر انقلاب اسلامی، تهران، نشر روزنه، 1384، ص ۱۲۳.
[6]. نیکی کدی،
ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران، نشر ققنوس، 1382، ص 189.
[7]. محسن میلانی،
شکلگیری انقلاب اسلامی: از سلطنت تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطارزاده، تهران، نشر گام نو، 1373، ص 156.
[8]. مسلم کرمزادی،
نگاهی دگربار به اهداف انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1394، بازیابیشده در تاریخ 15 اسفند 1403:
[9]. امام خمینی،
صحیفه امام، ج چهارم، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 195.