کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

زمانه و کارنامه استاد ابوالحسنی (مُنذِر)؛

دیده‌بان بیدار

3 اسفند 1401 ساعت 13:03

يازده سال قبل در 3 اسفندماه 1390، مورخی خبیر و متفکری بصیر، روی از جهان برگرفت که به باور بسیاری از بزرگان حوزه و دانشگاه، در شناخت اسرار تاریخ ایران، بی‌بدیل بود



نام: على ابوالحسنى.
تخلّص و شهرت: مُنذِر.  
پیشه: روحانی، نویسنده و پژوهشگر در رشته «فرهنگ اسلامی» و «تاریخ ایران و جهان به‌ویژه تاریخ معاصر».
ولادت: 13 رجب سال 1334 شمسى در تهران.
پدر: حجت‏الاسلام حاج شيخ محمد ابوالحسنى (از وعاظ و خطباى مذهبى پايتخت و نيز دبير تعليمات دينى و ادبيات فارسى در دبيرستان‌هاى تهران).
تحصيلات جديد: ديپلم فنى، رشته ماشين‏افزار، و دانشجوى انصرافى دانشكده علم و صنعت نارمك تهران، رشته مهندسى صنايع در 1354.
تحصيلات حوزوى: دکترای حوزه و اخذ مدرک سطح چهار حوزه در سال 1382.
آشنایی نسبت به زبان‌های خارجی: تسلط بر دو زبان عربی و آلمانی. آشنایی با زبان انگلیسی (تحصیل این زبان، به صورت مداوم با استاد خصوصی). علاوه بر این نسبت به ادبیات فارسی صاحب نظر بود و اشعار شیوا و نثر ممتازش شهرتی شایان داشت.
وفات و آرامگاه: 3 اسفند 1390 (در 56 سالگی)، مدفون در مقبره‌العلمای باغ بهشت شهر قم.
 
زندگینامه
يازده سال قبل در 3 اسفندماه 1390، مورخی خبیر و متفکری بصیر، روی از جهان برگرفت که به باور بسیاری از بزرگان حوزه و دانشگاه، در شناخت اسرار تاریخ ایران، بی‌بدیل بود.
استاد ابوالحسنی، از سلسله‌جنبانان مواجهه با انحرافات فکری و سیاسی در دوران معاصر به‌شمار می‌رفت که با هوشمندی تمام، مسائل تاریخی را تجزیه و تحليل کرده و برای جامعه عصر خویش، نهادینه و به‌روز مي‌كرد.
ایشان در 22 آذر سال 1334 هم‌زمان با 13 رجب در غرب تهران متولد شد. علاقه و استعدادِ ایشان در تحصیلِ علم به‌ویژه گرایش به مطالعات تاریخی، از همان دوران کودکی بروز و ظهور یافت و از سنین نوجوانی تحت تعالیم پدر به علم تاریخ روي آورد. استاد در پیش‌گفتار کتاب «بوسه بر خاک پیِ حیدر»، ضمن اشاره به اهتمام پدرش، نسبت به تربیت فرزندان خویش می‌نویسد:
 
«از پرتوِ تربیت همو بود که این کمترین، هم‌زمان با ورود به دبستان در مسجد لرزاده تهران به آموختن زبان عربی پرداخت و در کلاس سوم و چهارم هم مطالعه کتب منتهی‌الآمال و تتمه ‌المنتهی را آغاز کرد، چندان که هنوز ششم ابتدایی را تمام نکرده بود که بسیاری از مجلدات ناسخ‌التواریخ، به‌‌ویژه جلد مربوط به تاریخ خلفا و تاریخ صدر اسلام را از نظر گذرانده بود».[1]
 
او در سال 1347ش دوره ابتدايی را به پایان برد و در همان سال، تحصیل در آموزشگاه حرفه‌ای رضا پهلوی (امام صادق علیه‌السلام کنونی، واقع در خیابان ری) در رشته ماشین‌افزار را آغاز و پس از چهار سال بر این رشته مسلّط شد و در خردادماه سال 1351 فارغ‌التحصیل گردید. وی در این دوره به بعد علاوه بر انس با ادبیات عرب، به زبان آلمانی نیز تسلّط یافت. سپس در اداره مخابرات استخدام شد و به طور هم‌زمان شب‌ها در هنرستان شماره 3 تهران (انتهای خيابان گرگان شمالی) در همان رشته فنی ادامه تحصیل داد.
در سال 1353 به جرم بحث‌های سیاسی در محیط کار و مدرسه مجبور به استعفا گردید و همراه با آن، پرونده‌ای در ساواک و نیز در رکن 2 ارتش برایش گشوده شد؛ و البته عوارض این مسئله چنان گریبانگیر ایشان شد که تا سال 1355 وی را به «تعقیب و گریز» با مأموران رژیم واداشت.
در خرداد 1354 دیپلم فنّی را اخذ نمود و سپس در کنکور سراسری دانشگاه تهران شرکت کرد. وی در بین شرکت‌کنندگان زیادی که در کنکور سال 1354 به رقابت پرداخته بودند، با رتبه بالایی موفق به قبولی شد؛ یعنی از مجموع 176212 نفر شرکت‌کننده حاضر ــ که تعداد 18476 نفر از آنان دارای دیپلمه فنی بودند ــ با کسب رتبه 1/ 99 قبول گردید و در رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت ایران، ثبت نام و مشغول به تحصیل گشت.[2]
 
در دانشکده علم و صنعت
آن روزها موج نهضت اسلامی به نحوی محسوس در بین دانشجویان رو به گسترش بود و مصلّایِ دانشکده هنگام نماز ظهر و گاه سخنرانی‌های پس از آن، دارای شوری خاص و نویدبخش آینده‌ای روشن بود.
در مقابلِ این موجِ رو به رشد اما تمهیدات عناصر چپ به چشم می‌خورد که سعی داشتند با مخدوش ساختن چهره اساتید مذهبی دانشکده، از سرعت و وسعت موج اسلامی بکاهند و جوانان پاک و ساده دل را جذب خویش سازند.
استاد در چنین فضایی به طور علنی به تقابل با آنان برخاست و همین امر باعث شد تا آن گروه انحرافی نقشه ضرب و شتم او را در برابر دانشکده پی‌ریزی کنند، ولی این اقدام با هشدار یکی از دوستان نافرجام ماند و خطر دفع شد.
دو سه ماه از اقامت در دانشکده نگذشته بود که تقدیر طرحی دیگر در زندگی وی درافکند. بنا به توصیه حجت‌الاسلام موسوى همدانى ــ پیش‌نماز مبارز مسجد ابراهیم خلیل(ع) شهر رى و نماینده بعدی امام در جهاد سازندگی آن شهر ــ و نیز تشویق پدر تصمیم به انصراف از دانشگاه گرفت و به سال 1354 برای تحصیل علوم دینى روانه حوزه علمیه قم شد. بدین ترتیب، مُنذِر، رخت مهندسی را به اهلش سپرد و ردای روحانیت را برگزید و در حوزه علمیه قم رحل اقامت افکند.
 
استاد علی ابوالحسنی(منذر) در کنار مرقد شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری در دوره جوانیاستاد علی ابوالحسنی(منذر) در کنار مرقد شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری در دوره جوانی
 
ورود به حوزه علمیه قم
حجت‌الاسلام موسوی همدانی، دو معرفی‌نامه ــ یکی برای فرزندشان جوادآقا و دیگری برای مرحوم ابوالحسنی ــ از دو تن از فضلای قم (آیت‌الله حاج شیخ ابراهیم امینی و...) گرفت تا به اتفاق به مدرسه حقانی قم بروند. جواد آقا همان زمان دستگیر شد و به حبس ابد افتاد (و چند سال بعد به یُمن پیروزی انقلاب اسلامی از زندان رهایی یافت) و استاد منذر نیز خائفا یُتَرقّب به قم آمد و آنجا نیز تا مدت‌ها از گزند مأمورین تهران در امان نبود.
ایشان، پیش از ورود به حوزه، هم‌زمان با مقطع اول ابتدایی، دروس حوزوی را آغاز کرده بود و آن پیشینه در موفقیت‌های بعدی وی در دروس حوزوی مؤثر افتاد. به گفته استاد: «تحت سرپرستی مرحوم پدرم، کلاس اول دبستانِ من، هم‌زمان بود با شروع مطالعات حوزوی؛ یعنی فراگرفتن جامع‌المقدمات. من هر سال که درس می‌خواندم، جامع‌المقدمات را هم ادامه می‌دادم».
 
در مدرسه حقانی
در سال 1354، استاد ابوالحسنی زمانی وارد مدرسه حقانی شد که این مدرسه یکی از کانون‌های اصلی حوزه برای تربیت و نقش‌آفرینی چهره‌های فرهنگی ــ سیاسی بود. استاد ابوالحسنی علاوه بر بهره از جو علمی مدرسه، خود نیز به رونق و تقویت آن می‌افزود. وی گذشته از تحصیل روزانه در محضر اساتید و مطالعه و مباحثه دروس، تا پاسی از شب بیدار بود و درس‌های روزانه را ــ به صورت برگزاری کلاس ــ برای بسیاری از طلاب مجدّدا شرح می‌داد و اشکالات و ابهامات باقی‌مانده را می‌زدود. هم بحث شدن و ارتباط با حجج اسلام: شهید رحمت‌الله میثمی، شهید ردانی‌پور، شهید شاهچراغی، و... از آثار حضور ایشان در حقانی بود. بااین‌حال، اقامت ایشان در مدرسه حقانی دیری نپایید و پس از گذشت چند ماه، وارد حوزه آزاد شد و به شکل سنتی دروس حوزه را پی گرفت.
 
در محضر اساتید
ابوالحسنی از خرمن درس اساتید مجرّب و بنامی خوشه‌چینی نمود که فهرست‌وار به نام برخی از آنان اشاره می‌کنیم:
خارج فقه و اصول: درس حضرات آیات: حاج شيخ محمدباقر كمره‏اى (فقه: خارج مكاسب، اصول: تقريرات اصول ميرزاى نائينى)، شهر رى 1365ـ1366. سيدعلى محقق داماد (اصول: برائت و اشتغال و استصحاب)، قم 1367ـ1369. فاضل لنكرانى (اصول: مباحث الفاظ، فقه: حج)، قم 1367ش. وحيد خراسانى (اصول: اصول عمليه و تعادل و تراجيح و...)، قم 1367ـ1369. حاج شيخ جواد تبريزى (اصول: اصول عمليه. فقه: طهارت و حدود و...)، قم 1367ـ1369.
دروس جنبى: حضرات آیات: در تفسير (آقايان خزعلى، شب زنده‌دار، جعفر سبحانى و جوادى آملى)، اصول عقايد (آقاى مصباح يزدى و حاج شيخ جواد كربلايى)، رجال (آقاى جعفر سبحانى) و اخلاق (آقای حسين مظاهرى)، تاريخ اسلام و ايران (آقايان سيد مرتضى عسكرى و حاج شيخ حسين لنكرانى).
ایشان، در مجموع، هشت سال در درس خارج اساتید فوق‌الذكر حضور يافت. گفتنی است از بین اساتید مزبور، آیت‌الله شیخ حسین لنکرانی نقش ویژه‌ای در تربیت و تیزبینی استاد منذر(ره) در واکاوی تاریخ اسلام و معاصر ایران داشت. علاوه بر این از جلال آل احمد، دکتر احمد فردید و دکتر رضا داوری در غرب‌شناسی بهره برد.
ایشان پس از انقلاب ، با توجه به نياز شديد و روزافزونِ جامعه (به‌ويژه نسل جوان كشور) به آشنايى با افكار و مجاهدات علمى ـ اجتماعى ـ سياسىِ روحانيت شيعه بر ضد استبداد و استعمار و غرب‌زدگى در قرون اخير، و كمبود محسوس تحقيقات وسيع و مستند در اين زمينه، ضرورى ديد كه به تكميل و انتشار سريع تحقيقات تاريخى ـ عقيدتىِ چند ساله خود بپردازد و به توفيق الهى، نيروى خويش را در اين راه متمركز سازد.
 
استاد ابوالحسنی ۳۳ ساله در کنار آیت‌الله لنکرانی ۱۰۰ساله در مراسم ترحیم فرزند آیت‌الله محمدعلی شرعی (مسجد ارک تهران)استاد ابوالحسنی ۳۳ ساله در کنار آیت‌الله لنکرانی ۱۰۰ساله در مراسم ترحیم فرزند آیت‌الله محمدعلی شرعی (مسجد ارک تهران)
 
سوابق و فعالیت‌ها
مدیریت و انتشار سه شماره مجله مذهبى ـ سياسى ـ تاريخىِ «كوثر»، در سال 1358 و 1359.
عضو هیئت علمى انتشارات اسوه 70ـ71.
همكارى فكرى و قلمى با دائره‏المعارف امام حسين عليه‌السلام (قم، دانشكده سپاه)، 75ـ77.
رئیس شورای علمی گروه تاریخ و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سال 80.
عضو هیئت تحریریه ماهنامه زمانه. 
عضو هیئت تحریریه فصلنامه تاریخ معاصر ایران.
تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، موسسه ولاء منتظر، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، مرکز تخصصی مهدویت و...
همکاری گسترده با صداوسیما و اجرای برنامه‌های علمی در رادیو و تلویزیون از سال 1358 تا 1391.
نظارت علمی و ارائه مقالات مختلف نسبت به دانشنامه مشروطیت در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
ايراد سخنراني‌هاى متعدد در طول 33 سال بعد انقلاب در سمینارها، همایش‌ها و مجامع علمی.
 
شاخصه‌های تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری استاد
استاد ابوالحسنی از «رازآگاهانِ تاریخ ایران و اسلام»[3] و از «طلایه‌داران ستیز با تحریفات تاریخی»[4] بود که با ژرف‌کاویِ کم‌نظیر و دقتی بی‌بدیل گم‌گوشه‌ها‌ی تاریخ را بازجست و راهی جدید را فراروی تاریخ‌پژوهان گشود.

استاد ابوالحسنی به گواهی اهل نظر، از امتیازات بارزی چون «ژرف‌انديشي»،[5]  «جامعیّت علمی»،[6] «هوشمندی»،[7] «زمان‌آگاهی»،[8] «جریان‌شناسی»،[9] «خلوص مبانی فکری»،[10] «دقت‌نظر و امانت‌داری»،[11] «جریان‌سازی»،[12] «نوآوری»،[13] «انصاف علمی»،[14] «استقلال فکری»،[15] «دین‌شناسی»،[16] «دشمن‌شناسی»،[17] «آینده‌نگری»، «غیرت دینی»،[18] «نگاه پدیدارشناسانه»،[19] «وارستگی از تعلقات مادّی»، «ثبات قدم»،[20] «صداقت»،[21] «اعتدال رویّه»،[22] «وسعت تتبع»،[23] «کثرت مستندات»،[24] «قو‌ت استدلال»،[25] «قلم جذاب»،[26] «شجاعت در ابراز عقیده»،[27] و «رعايت ادب در برابر مدعيان»،[28] برخوردار بود و این امتیازات، او را به یکی از «سرمایه‌ها‌ی بزرگ تاریخ‌نگاری ایران» تبدیل کرد و آثار وی را فاخر و ماندگار ساخت.[29]

وی در قالب تحقیقات 35 ساله خویش، با نگاهی پدیدارشناسانه، بطون پیچاپیچ و تودرتوی تاریخ ایران و تشیّع را کاوید و با شکستن طلسمِ تاریخ‌نگاری سکولار، نقشی بارز در ایجاد «مکتب بازنگری و بازنگاری تاریخ معاصر ایران» ایفا کرد.[30] اینک، برخی از نقاط درخشان کارنامه استاد ابوالحسنی را مرور می‌کنیم.

1. قلم شیوا: آن مرحوم، مشکل‌ترین مباحث را با نثری پخته و قلمی رشک‌برانگیز به رشته تحریر در می‌آورد چرا که در ادبیات پارسی صاحب نظر بود و از فرهنگ و ادب بهره‌ای وافر داشت. این خصیصه بیش از همه در آثار ادبی و خلاقیت‌های وی در واژه‌سازی و چینش کلمات، رخ می‌نمود. از ایشان اشعار رسایی بر جای مانده که حاکی از روح پاک و ذوق ادبی اوست. بدین‌گونه، قلم شیوای او به محملی بلیغ و ارجمند برای ماندگاری دیدگاه‌های ژرف و ایده‌پردازی‌های نوین تبدیل گشت؛ تا جایی که بسیاری از آرا و اجتهادات تاریخی وی، مورد توجه پژوهشگران شایسته قرار گرفت و به مثابه شاه‌کلیدی قفل‌های بسته تاریخ را گشوده و از پیچیدگی‌ها و پوشیدگی‌های آن پرده‌برداری نمود.[31]

2. زمان‌شناسی: اگر کسی مجموعه آثار استاد ابوالحسنی را کنار هم گذارده و مورد بررسی قرار دهد، درخواهد یافت که وی «حنجره پاسخگوی زمان» خویش است. بسیار زمان‌شناس و دردآگاه بود. او هم درک روشنی از روزگار مشروطه داشت و هم نیازهای دوران حاضر را دریافته بود. درد جامعه را تشخیص می‌داد و برای رفع نیازها به قلمروهایی می‌پرداخت که تا کنون کار نشده بود؛ مباحثی که علاوه بر نیاز به «معلومات فوق‌العاده»، از «کمبود منابع» و «دشواری تحقیق» رنج می‌برد و افزون بر این، «جرئت و شجاعت در ابراز عقیده» را می‌طلبید. باری، مُنذرِ تاریخ، «کاوشگر قلمروهایِ ناکاویده» بود و «رهگذرِ کوچه‌هایِ بی‌رهگذر»!

3. دین‌مداری در تاریخ: مُنذِر، از «اهالی امروز» بود و با تمام «افق‌های باز» رابطه داشت. هماره در رصدخانه‌ معرفت مشغول پایش بود و چونان «ديده‌بانی بيدار»، ظهور الحاد و التقاط در ادبیات تاریخی را دریافت و برای مقابله با آن به میدان آمد. او از ابتدای جوانی به این واقعیت پی برد که پیشتازان ستیز با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی با تغییر راهبرد، از حوزه‌های «کلام» و «ادبیات» به حوزه‌ «تاریخ» تمایل پیدا کرده‌اند و در قالب گزارش‌های باژگونه یا هدفدار از تاریخ، جلوه‌گری کرده و اسلام‌زدایی را دنبال می‌کنند. هرگز دین‌ستیزی و تئوریزه کردن الحاد و التقاط در عرصه تاریخ‌نگاری را برنمی‌تافت و با غیرتی کم‌نظیر، برای بازگشت «جهان‌بینی دینی» به «برداشت‌های تاریخی» سخت می‌کوشید.
جوهره گفتمان استاد منذر(ره)، «صیانت از حریم اهل بیت(ع)»، «تبیین دستاوردهای فرهنگی ـ تاریخی مذهب تشیع»، «دفاع از هویت و تمامیت ارضی ایران»، «تئوریزه کردن رفتار سیاسی مرجعیت و علمای شیعه»، «زدودن غبار انحراف و تحریف از تاریخ مشروطه»، «مواجهه علمی با جریان منورالفکری و تاریخ‌نگاری سکولار»، «افشای توطئه تقابل بين ايران و اسلام»، و «نقد فرقه‌های ضاله و جریانات انحرافی» بود که از بینش تاریخی وی ریشه می‌گرفت.

4. مخلوط کردن تاریخ مکتوب و شفاهی: از برجستگی‌های ممتاز در تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری استاد ابوالحسنی، «بصیرت تاریخی» است.[32] می‌دانیم که یک مورخ هر قدر هم که در پژوهش‌های تاریخی، در گوشه کتابخانه بنشیند و اسناد و منابع را مورد کندوکاو قرار دهد، هرگز با کسی که از نزدیک شاهد آن مقطع تاریخ بوده و از اسرار آن باخبر است، برابر نیست. در همین راستا آشنایی استاد منذر(ره) با بزرگمرد دین و سیاست، آیت‌الله حاج شیخ حسین لنکرانی، بسیار کارگشا و سازنده بود؛ زیرا وی شخصیتی بود که از جریان مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی، سال‌ها در متن تاریخ ایران حضور داشت و نقشی تاریخ‌ساز آفرید. مشاهدات، اطلاعات و تحلیل‌های نابِ لنکرانی و بیان پشت پرده حوادث تاریخ معاصر از زبان چنین استاد خبیری، به نگاه تاریخی مُنذِر عمق بخشید و به برکت تتبع گسترده، تحقیقات ژرف و استادی بزرگ، دارای فهمی ممتاز گشت[33] که «حلقه‌های مفقوده» تاریخ مشروطه را کشف کرده، «تاریخ مکتوب» را با «تاریخ شفاهی» تلفیق نمود و بین لایه‌های «پیدا» و «پنهان» حوادث، نسبتی طبیعی و منطقی برقرار ساخت.[34]
 
استاد علی ابوالحسنی(منذر) در گفت‌وگو با دکتر عباس خلیلی از نوادگان آیت‌الله العظمی حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
 استاد علی ابوالحسنی(منذر) در گفت‌وگو با دکتر عباس خلیلی از نوادگان آیت‌الله العظمی حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
 
5. اجتهاد در تاریخ‌پژوهی (روش): از دیگر ویژگی‌های بارز آن بزرگمرد، «روش‌مندی در تحقیقات تاریخی» است. استاد منذر(ره) با دروس و مباحث حوزوی آشنایی کامل داشت و با کوله‌باری برگرفته از میراث فقیهان قله‌پوی شیعه، به‌ویژه علم «رجال»، «درایه الحدیث»، «اصول فقه»، «کلام»، «منطق» و... به غنی‌سازی شیوه تاریخ‌نگاری خود پرداخت و با کاربست «سبک اجتهادی» در تاریخ‌پژوهی، به روش و ملاکی متقن در تاریخ‌نگاری دست یافت.
6. خردورزی و نقّادی (محتوا): به باور اهل نظر، استاد ابوالحسنی، پیش «از اینکه یک مورخ باشد، یک متفکر بود» و «می‌خواست یک جریان‌شناسی فکری را در تاریخ معاصر با رویکرد تاریخی به مخاطب معرفی کند».[35] وی علاوه بر سبک تاریخ‌نگاری متمایزی که داشت، به بینش و نگاه فلسفه تاریخی خاصی رسیده بود که پدیدارشناسی و جریان‌شناسی در بستر تاریخ را به دنبال داشت و در نتیجه از قدرت تحلیل در «ریشه‌یابی رویدادها»، «خِرَدورزی در چینش و گزینش اخبار»، توانمندی در «حل تعارض نقل‌های متقابل»، «نقادی گزاره‌ها و انگاره‌های ناصواب تاریخی»[36] و «ژرف‌کاوی در ارائه تحلیل‌های تمدنی ـ اسلامی» برخوردار بود.[37]
استاد فقید، شأن خویش را «رسالت نقد تاریخی» می‌دانست و با سبک‌ها، سویه‌ها و بینش‌های مورخان معاصر نیز عمیقا آشنا بود و در خلال آثارش، سه جریان رایج، یعنی تاریخ‌نگاریِ «مارکسیستی»، «لیبرالیستی» و «ناسیونالیستی» را به نقد می‌کشید. روحش شاد و راهش پررهرو باد.
 
پاره‌ای از آثار استاد ابوالحسنی (منذر)
هجرت؛ ضرورت جاویدان تکامل، 1357.
طرح کلی اصول عقاید، 1358.
تحلیلی سیاسی ـ اجتماعی از فلسفه و ضرورت ولایت فقیه و دموکراسی ارشاد شده، 1359.
شهید مطهّری، افشاگرِ توطئه تأویل «ظاهرِ» دیانت به «باطنِ» الحاد و مادّیّت، 1362.
جهاد دفاعی و جنگ صلیبی ایران و روس تزاری، 1362.
تراز سیاست؛ جلوه‌هایی از سیاست و مدیریّت شیخ انصاری قدّس سرّه، 1373.
سیاه‌پوشی در سوگ ائمّه نور علیهم‌السلام؛ ریشه‌های تاریخی ـ مبانی فقهی، 1375.
مرغ هند کی شاخسار پر [به زبان اردو، درباره ادیب پیشاوری]، 1375.
حدیث یار؛ اشعاری در ثنا ورثای صدیقه طاهره مظلومه شهیده، فاطمه زهرا (علیها السلام) و دختر بزرگوارش زینب کبری (علیها السلام)، 1416ق.
مهاتما گاندی همدلی با اسلام، همراهی با مسلمین، 1377.
بوسه بر خاک پی حیدر(ع)؛ بحثی در ایمان و آرمان فردوسی و پرتوگیری شاهنامه از قرآن و احادیث معصومین (علیهم‌السلام)، 1378.
آخرين آواز قو؛ بازكاوى شخصيت و عملكرد شيخ فضل‏اللّه‏ نورى بر اساس «آخرين برگ» زندگى او، و «فرجامِ» مشروطه، 1380.
انديشه سبز، زندگى سرخ؛ زمان و زندگى شيخ فضل‏اللّه‏ نورى، 1380.
كارنامه شيخ فضل‌الله نوري پرسش‌ها و پاسخ‌ها، 1380.
دیده‌بان بیدار! دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی و فرهنگی شیخ فضل‌الله نوری، 1380.
خانه، بر دامنه آتشفشان! شهادت‌نامه شيخ فضل‏اللّه‏ نورى؛ شهادت‌نامه شیخ فضل‌الله نوری به ضمیمه وصیت‌نامه منتشرنشده او)، 1382.
شیخ ابراهیم زنجانی، زمان، زندگی، خاطرات به ضمیمه بحثی در ولایت تکوینی پیامبر و ائمه معصومین (علیهم‌السلام)، 1384.
كالبدشكافى چند شايعه درباره شيخ فضل‌الله نورى (فروش مدرسه چال و...) 1385.
شیخ فضل‌الله نوری و مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه، 1385.
زمانه و کارنامه آیت‌الله العظمی آقا سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، صاحب عروه، 1389.
جلوه‌هایی از ذوق لطیف ایرانی (دوره 3 جلدی).
 
پي‌نوشت‌ها:
 
[1]. خاصه بخش فتوحات اسلام در ارتش خلفای نخستین را بارها از نظر گذراند. رک: علی ابوالحسنی (منذر)، بوسه بر خاک پی حیدر(ع)، ص 12.
[2]. علی ابوالحسنی (منذر)، زندگینامه دستنویس، ص 1.
[3]. رک: علی‌اکبر رشاد، «روش اجتهادی تاریخ‌پژوهی»، مندرج در یادنامه: یادی از نامآوران، به اشراف: محمدجواد ادبی، صص 31 – 34.
[4]. یعقوب توکلی، شخصیت‌شناسی تاریخ معاصر، ج 1، صص 214 - 215.
[5]. پیام تسلیت آیت‌الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی به مناسبت درگذشت استاد ابوالحسنی، مندرج در: آموزگار اندیشه و ایستادگی، گروه تاریخ اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی(ره)، فروردین 1391، ص 4.
[6]. «اعلامیه علمای تهران و بلاد در سالگرد استاد ‌ابوالحسنی‌(منذر)»، روزنامه اطلاعات، س ‌87، ش ‌25535 (3 اسفند 1391)، ص ‌15.
[7]. محمدعلی جاودان، «قدر استاد بباید دانست»، ماهنامه زمانه، دوره جدید، س 11، ش 23 و 24 (فروردین و اردیبهشت 1391)، ص 76.
[8]. محمدرضا سنگری، عاشورانگاران4، ص 162.
[9]. عبدالحسین خسروپناه، «عالم نواندیشی که میان سنت و مدرنیته پیوند برقرار کرد»، دوهفته‌نامه بعثت، ش مسلسل 1470، نیمه دوم اسفند 1392، ص 5.
[10]. مهدی پیشوایی، «او افتخار حوزه علمیه بود»، ماهنامه حاشیه، کتاب ضمیمه (ذریعه)، س 4، ش 20 (خرداد و تیر 1394)، ص 70.
[11]. آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی، «مطابق هوی و هوس نمی‌نوشت»، ماهنامه ‌زمانه، س 11، ش 23 و 24 (فروردین و اردیبهشت 1391)، ص 75.
[12]. رسول ‌جعفریان، «در سوگ ‌یک‌ تاریخ‌نگار»، پایگاه اینترنتی خبر آنلاین، مورخ 5 اسفند 1390:
 HTTP://WWW.KHABARONLINE.IR/DETAIL/200382/WEBLOG/JAFARIAN
[13]. عبدالله ‌شهبازی: «متن سخنرانی در مراسم سالگرد استاد علی‌ابوالحسنی در دانشگاه‌ تهران»، مندرج در وبگاه استاد شهبازی:
HTTP://WWW.SHAHBAZI.ORG/INDEX2.HTM
[14]. محمدحسین رجبی ‌دوانی، «محققان باید از او الگو بگیرند»، ماهنامه همشهری آیه، دوره جدید، س 7، ش 45 (دی 1394)، ص 73.
[15]. علی ‌ذوعلم، «او افتخار حوزه علمیه بود»، ماهنامه حاشیه، کتاب ضمیمه (ذریعه)، س 4، ش 20 (خرداد و تیر 1394)، ص 71.
[16]. آیت‌الله حاج سیدمحمود بحرالعلوم میردامادی، فقیهی منذر...، مرکز جهانی حضرت ولی‌عصر (عج)، صص 12- 13.
[17]. مهدی ‌انصاری، «حوزه‌ها و ضرورت چالش با تاریخ‌نگاری سکولار»، روزنامه جوان، س 15، ش 3653 (20 فروردین 1391)، ص 12.
[18]. رضا مختاری، «تاریخ را از منظر دین می‌نگریست»، روزنامه جوان، ش 3653 (20 فروردین 1391)، ص 12.
[19]. رضا داوری اردکانی، «منذر و بوسه بر خاک پی حیدر(ع)»، ماهنامه‌ معارف، ش 91 (فروردین و اردیبهشت 1391)، ص 66.
[20]. علی‌‌اکبر رشاد، «روش اجتهادی تاریخ‌‎پژوهی»، مندرج در یادنامه: یادی‌از نامآوران، به اشراف: محمدجواد ادبی، صص 31-34.
[21]. «پیام تسلیت آیت‌الله سیدعزالدین حسینی زنجانی به مناسبت درگذشت حجت‌الاسلام ابوالحسنی»، دوهفته‌نامه بعثت، س 32، ش 23 (نیمه اول اسفندماه 1390)، ص 12.
[22]. سیدمهدی میرباقری، «مهندسی تاریخ به سمت عصر ظهور»، روزنامه جوان، س 17، ش 4475 (پنجشنبه 7 اسفند 1393)، ص 9.
[23]. آیت‌الله العظمی علوی گرگانی، «نعمت وجودی او ناشناخته بود»، ماهنامه زمانه، س 11، ش 23 و 24 (فروردین و اردیبهشت 1391)، ص 74.
[24]. فتاح غلامی، «دیدبان بیدار تاریخ»؛ روزنامه جام جم، س 12، ش 3356 (6 اسفند 1390)، ص 20.
[25]. مهدی ابوطالبی، «روشنگر زوایای پنهان مشروطیت دردفاع از شریعت و مرجعیت»، مندرج در: روش‌شناسی، اصول‌تحقیقی و دیدگاه‌های علمی زنده‌یاد استاد علی‌ابوالحسنی‌(منذر)، گروه تاریخ اندیشه معاصر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ص 27.
[26]. منوچهر صدوقی سها، در سخنرانی  بزرگداشت اولین سالگرد استاد ابوالحسنی (منذر)، سالن همایش دانشکده حقوق دانشگاه تهران، 2 اسفندماه 1391.
[27]. یعقوب توکلی، شخصیت شناسی تاریخ معاصر، ج 1، صص 214-215.
[28]. «یادنامه علمی ‌استاد علی‌ابوالحسنی‌(منذر)»، ماهنامه آگاهه، ش 24 (اسفند 1390)، ص 15.
[29]. محمدحسن رجبی، «علت ناکامی‌ محمد‌علی‌شاه آخوند خراسانی بود؛ سخنرانی در همایش نکوداشت چهارمین سالگرد استاد ابوالحسنی»، خبرگزاری فارس:
HTTP://WWW.FARSNEWS.COM/PRINTABLE.PHP?NN=13941219000345
[30]. موسی حقانی، «آرمانی به سترگی بازنگری و بازنگاری تاریخ معاصر»، روزنامه‌ جوان، س 14، ش 3634 (14 اسفند 1390)، ص 9.
[31]. محمدرضا کایینی، «مرحوم ابوالحسنی حلقه‌های مفقوده تاریخ مشروطه را کشف کرد»، روزنامه جوان، ش 3636 (14 اسفند 1390)، ص 12.
[32]. مورخ بصیر تاریخ معاصر ایران، تعبیر زیبای آیت‌الله العظمی صافی در پیام رحلت استاد ابوالحسنی است.
[33]. قدر استاد بباید دانست، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی جاودان، همان.
[34]. رک: اظهارات استاد ابوالحسنی در: مشروطه از زبان صاحب‌نظران؛ مجموعه مصاحبه‌ها و گفتگوهای همایش یکصدمین سالگرد نهضت مشروطیت...؛ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم 1382، صص 101-119.
[35]. عبدالحسین خسروپناه، «عالم نواندیشی که میان سنت و مدرنیته پیوند برقرار کرد»، دوهفته‌نامه بعثت، ش ‌مسلسل 1470 (نیمه دوم اسفند 1392)، ص 5.
[36]. محمد رجبی، «منذر برای نان کتاب نمی‌نوشت»، زمانه، س 11، ش 23 و 24 (فروردین و اردیبهشت 1391)، ص 81.
[37]. سیدمهدی میرباقری، «مهندسی تاریخ به سمت عصر ظهور»، روزنامه جوان، س 17، ش 4475 (پنجشنبه 7 اسفند 1393)، ص 9.


کد مطلب: 24526

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/24526/دیده-بان-بیدار

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir