فرح دیبا، فرزند سهراب و فریده دیبا در سال 1317 ش در تبریز متولد شد، و چهار سال بیشتر نداشت که پدر خود را از دست داد. پس از چندی اقامت در تبریز، مادرش به تهران مهاجرت کرد و در منزل برادر خود سکنی گزید. فرح در مدرسه ایتالیاییها به تحصیل پرداخت، اما بعد از دو سال به مدرسه فرانسوی ژاندارک رفت ...
فرح دیبا

فرح دیبا، فرزند سهراب و فریده دیبا در سال 1317 ش در تبریز متولد شد، و چهار سال بیشتر نداشت که پدر خود را از دست داد. پس از چندی اقامت در تبریز، مادرش به تهران مهاجرت کرد و در منزل برادر خود سکنی گزید. فرح در مدرسه ایتالیاییها به تحصیل پرداخت، اما بعد از دو سال به مدرسه فرانسوی ژاندارک رفت و دوره دبیرستان را در همین مدرسه به پایان رساند. سپس برای ادامه تحصیل همچون پسردایی خود رضا قطبی راهی پاریس شد و هزینه تحصیلش را دایی وی پرداخت می کرد. فرح در هنرستان معماری و طراحی به تحصیل مشغول بود که با حزب توده آشنا شد و در تظاهرات دانشجویی که از سوی کنفدراسیون برگزار می شد شرکت جست. او که تصمیم به ازدواج با جوانی به نام کریم پاشا بهادری داشت برای جلب نظر خانواده خود به ایران سفر کرد و زمانی که قصد بازگشت به پاریس را داشت وزارت امور خارجه از تمدید اسناد وی به دلیل آنکه نامش در فهرست مخالفان رژیم شاه بود خودداری کرد. این مسئله موجب ملاقات وی با اردشیر زاهدی در وزارت خارجه شد و او که داماد شاه بود فرح را مناسب با خواسته های شاه دید، و از وی دعوت کرد تا با شهناز دختر شاه ملاقات داشته باشد. نتیجه این ملاقاتها آشنایی فرح دیبا با محمدرضا پهلوی بود. سرانجام محمدرضا پهلوی پس از کسب توافق فرح برای سومین بار در 29 آذر 1338 ازدواج کرد. یک سال بعد فرح دربار شاه را به آرزوی دیرینه شان رساند و ولیعهدی به نام رضا به دنیا آورد.

موقعیت فرح با دیگر ملکه های سابق متفاوت بود. او جایگاهی دیگر داشت و دارای اقتدار بیشتری بود. جشنهای دو هزار و پانصد ساله و جشن هنر شیراز تا اندازه ای به انگیزش وی بوده است.

دربار فرح سیاستی کاملاً متفاوت با سیاست دربار شاه داشت، اما با آغاز انقلاب اسلامی این دربارها به هم نزدیک شدند تا راهی برای نجات سلطنت پیدا کنند و فرح که از سال 1346 نائب السلطنه بود دیگر رسماً در عرصه سیاست گام برمی داشت.

فرح که از معدود کسانی بود که می دانست شاه با بیماری هولناک سرطان دست و پنجه نرم می کند نمی خواست فرصت سلطنت فرزندش را از دست دهد و به همین منظور در تمام جلسات سران ارتش و سیاستمداران حضور پیدا می کرد.

قره باغی ارتشبد پهلوی در این خصوص می نویسد:  
جلسه فوق العاده در حضور اعلیحضرت و شهبانو بود و مقامات شرکت کننده عبارت بودند از آقایان شریف امامی، منوچهر آزمون، ... ارتشبد ازهاری رئیس ستاد ارتشبانان و ارتشبد اویسی فرمانده نیروی  زمینی. ... مذاکرات در حدود ساعت 19 شروع و تا نیمه شب ادامه داشت. ... اعلیحضرت فرمودند نخست وزیر مطالبی داشتند که لازم بود درباره آنها بحث شود. خواستیم تا شهبانو هم در این جلسه شرکت کنند تا در جریان مذاکرات باشند. 1
 اما این اقدامات نیز نتیجه ای نداشت و شاه و فرح سرانجام در دی 1357 تهران برای همیشه ترک کردند. در ابتدا به مصر و سپس آواره در سراسر جهان گشتند تا در پاناما اقامت گزیدند. پس از مرگ شاه مخلوع فرح به حمایت مالی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
 او دو کتاب خاطرات دارد که هر دو در فرانسه منتشر شده اند یکی به نام هزار و یک روز است که در زمان سلطنت نوشته شده و دیگری نیز به تازگی منتشر شده است. حاصل ازدواج او با محمدرضا پهلوی 4 فرزند به نامهای رضا، فرحناز، علیرضا، و لیلا بود که کوچکترین فرزندش در سالهای اخیر درگذشت.

پی نوشت:
 
1. اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباس قره باغی، تهران، نی، 1364. ص 36. https://iichs.ir/vdcfixdcaw6dj.giw.html
iichs.ir/vdcfixdcaw6dj.giw.html
تگ ها
نام شما
آدرس ايميل شما