زمینه‌های حمله دانشجویان به سفارت آمریکا

مشغله سفارت‌نشینان آمریکایی در ایران چه بود؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به‌رغم تحریکاتی که از سوی آمریکا نسبت به ایران اعمال شد، روابط دو کشور از نظر سیاسی بحرانی نبود، اما با تسخیر سفارت آمریکا در ایران در 13 بهمن 1358، بحران سیاسی دو کشور به صورت جدی آغاز شد؛ زیرا اسناد موجود در این سفارت از اقداماتی حکایت می‌کرد که سفارت‌نشینان انجام می‌دادند
مشغله سفارت‌نشینان آمریکایی در ایران چه بود؟
 
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران با کشورهای غربی با فراز و نشیب‌های فراوانی مواجه شد. گذشته از ایدئولوژی جدید جمهوری اسلامی ایران و تفاوت آن با ماهیت استعمارگرایانه ایدئولوژی‌های غربی، بروز اتفاقاتی چون تسخیر سفارت آمریکا و توقیف اسناد آن، به تنش میان ایران و کشورهایی چون آمریکا دامن زد. این اتفاق که به دلیل عملکرد سیاسی امپریالیسم در دوران رژیم شاه و اقدامات جاسوسانه این کشور بعد از پیروزی انقلاب صورت گرفت، با ورود تعدادی از دانشجویان موسوم به خط امام به داخل سفارت در آبان 1358 آغاز شد و تا سال 1359 ادامه یافت. تسخیر سفارت آمریکا با کشف اسناد جاسوسی این کشور در ایران همراه بود و اطلاعات زیادی را در اختیار دانشجویان قرار داد. همین موضوع عامل مهمی در تشدید تنش‌ها میان ایران و آمریکا گردید.
 
ورود به سفارت آمریکا و کشف اسناد جاسوسی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به‌رغم تحریکاتی که از سوی آمریکا نسبت به ایران اعمال شد، روابط دو کشور از نظر سیاسی بحرانی نبود. حتی علیرغم حملاتی که از سوی برخی از افراد و گروه‌های منتسب به گروه‌های مارکسیستی نسبت به سفارت آمریکا صورت گرفت، با مذاکرات صورت‌گرفته میان طرفین، روابط دو کشور به صورت کجدار و مریز ادامه یافت و حتی آمریکا در تاکتیکی سیاسی، حکومت جدید ایران را به رسمیت شناخت. با این حال شرایط سیاسی به‌وجودآمده چندان پایدار نبود و با تسخیر سفارت آمریکا در ایران در 13 بهمن 1358، بحران سیاسی دو کشور به صورت جدی آغاز شد. این اتفاق بعد از ورود محمدرضا پهلوی به آمریکا و صدور مجوز رسمی برای او از سوی کارتر صورت گرفت.
 
تسخیرکنندگان سفارت، دانشجویان خط امام بودند که تعدادشان کمتر از پانصد نفر بود. آنها به محض ورود به ساختمان سفارت به توقیف اسناد مبادرت کردند. اعضای سفارت که پیش از این با چنین اتفاقاتی مواجه شده و تکرار آن را پیش‌بینی کرده بودند، با ورود دانشجویان، به آنان حمله نمودند. بر این اساس «به تفنگداران آمریکایی دستور داده می‌شود در مقابل درهای ورودی موضع بگیرند و سدی از گاز اشک‌آور در مقابل مهاجمین ایجاد کنند. حملات تا جایی پیش می‌رود که در آن موقع به نقل از برخی از اعضای سفارت، صدای تیراندازی‌های متقابل از بیرون به گوش می‌رسید».1
 
در این شرایط عده‌ای از اعضای سفارت مأمور تخریب یا پاره کردن برخی از اسناد مهم شدند، البته همان‌طور که سولیوان در کتاب خود اشاره کرده است، بسیاری از این اسناد به دلیل پیش‌بینی این اتفاق چند هفته قبل از تسخیر سفارت، از بین رفته بودند. «ما طی دو هفته قبل با پیش‌بینی خطرات احتمالی بسیاری از اسناد طبقه‌بندی‌شده سفارت را بسته‌بندی کرده و به واشنگتن فرستاده بودیم. آنچه باقی مانده بود قسمتی از مدارک و سوابق مکاتبات روزانه ما بود که برای کارهای روزمره خود به آنها احتیاج داشتیم. قسمت عمده این اسناد هم در بایگانی رمزی ما نگاهداری می‌شد و پیش‌بینی‌های لازم به عمل آمده بود که در صورت بروز خطر جدی بتوانیم ظرف دو ساعت این اسناد را سوزانده یا در دستگاه‌های مخصوص ریزریز کنیم.»2
 
پرواضح است که این موضوع حکایت از اهمیت اسناد و اطلاعات موجود در آن داشت و بیانگر دیدگاه این کشور نسبت به رژیم شاه، انقلاب ایران و نیز نقشه‌های جاسوسی این کشور علیه انقلاب اسلامی بود؛ چرا که ماهیت بسیاری از این اسناد بر پایه کسب اطلاعات، جاسوسی و سیطره بر ارکان سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور بود. بر همین اساس، بعد از توقیف اسناد سفارت، امام خمینی این مکان را لانه جاسوسی خواند و گفت: «به اسم سفارتخانه شما یک چیزی درست کردید که لانه جاسوسی است و بیایند ببینند که آیا این چیزهایی که در این سفارتخانه هست، اینها اسباب دست جاسوس‌هاست یا وسایلی است که سفارتخانه لازم دارد».3 بعدها با بررسی دقیق اسناد ردپای آمریکا در فعالیت‌های جاسوسی در ایران مشخص شد و بسیاری از توطئه‌های این کشور آشکار گردید.
 
اعضای سفارت که پیش از این با چنین اتفاقاتی مواجه شده و تکرار آن را پیش‌بینی کرده بودند، با ورود دانشجویان، به آنان حمله نمودند. بر این اساس «به تفنگداران آمریکایی دستور داده می‌شود در مقابل درهای ورودی موضع بگیرند و سدی از گاز اشک‌آور در مقابل مهاجمین ایجاد کنند. حملات تا جایی پیش می‌رود که در آن موقع به نقل از برخی از اعضای سفارت، صدای تیراندازی‌های متقابل از بیرون به گوش می‌رسید»  
توطئه‌ها و مداخلات آمریکا در ایران
دخالت آمریکا در امور سیاسی ایران با کودتای 28 مرداد آغاز شد. کودتایی که تاکنون بارها و بارها در اسناد و پژوهش‌های مهم بدان پرداخته شده و اسناد مرتبط با آن به حدی فراوان است که نیازی به تشریح بیشتر آن در این نوشته نیست. اما دامنه مداخله آمریکا در ایران به کودتا محدود نشد و بعد از آن در امور نظامی، اقتصادی و فرهنگی نیز گسترده شد. نمونه این مداخلات در قسمت‌های مهم اسناد و طی مکاتبات مقامات آمریکایی مورد اشاره قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه می‌توان به روابط نظامی این کشور با رژیم شاه اشاره نمود که هدف عمده آن ایجاد یک سیستم اطلاعاتی وسیع در ارتش ایران و فعالیت‌های جاسوسی بود. در قسمتی از دیدگاه‌های شخصی مسئولان آمریکایی نسبت به روابط نظامی با ایران آمده است: «یک مسئله که همچنان مورد علاقه ماست مربوط می‌شود به اطلاعات درباره جهت و فعالیت سیاسی ارتش ایران. اگر چه از طریق هیئت مستشاری ما و تیم‌های کمک عملیات فنی ارتباط وسیعی با نیروهای مسلح ایران داریم، ولی هنوز باید در پی اطلاعات مطلوبمان از لحاظ کیفی و کمی باشیم. ما درصدد هستیم این را از طریق یک برنامه سیستماتیک‌تر سؤال و جواب آخر مأموریت از افسران منتخب ام.آی.جی.جی (MAGG) و تی.ای.اف.تی (TAFT) بهبود بخشیم.»4
 
نقش ناخدا هالینگ ورث، وابسته دریایی سفارت آمریکا را نیز می‌توان در راستای همین هدف مشاهده نمود. ورث در طول ماه‌هایی که انقلاب اسلامی نضج می‌گرفت به دقت تغییرات رخ‌داده در نیروی دریایی ایران را گزارش می‌نمود. «خوش‌مشربی و مهارت او در برقراری دوستی منتج به گزارش‌های اطلاعاتی قابل اطمینان و به‌موقع می‌شده است. وی در کمتر از چند هفته با بسیاری از وابسته‌های خارجی تماس‌های نزدیک گرفته و گفت‌وگوهای تقریبا مفید متقابل ترتیب داد. او کشش‌ها و شکاف‌هایی را که در نیروی دریایی ایران خود شاهد بروزشان بود به طور بحرانی گزارش می‌نمود.»5
 
دخالت آمریکا در امور کشور، در بعد فرهنگی و از طریق ایجاد مؤسساتی چون مؤسسه جانسون نیز مشهود است. این مؤسسه که به طور پنهانی با مشاوران و مسئولان پذیرش دانشجویان خارجی تماس داشت، به بررسی نیازها و گرایش‌های دانشجویان ایرانی و تغییرات حاصله در آنها بر اثر تحولات سیاسی کشور می‌پرداخت و اطلاعات لازم را دریافت می‌کرد.6  
 
مداخله آمریکا در امور ایران تنها به دوران سلطنت رژیم پهلوی محدود نبود، بلکه بعد از پیروزی انقلاب نیز ادامه یافت. آمریکا با بازی دوگانه خود، در ابتدا انقلاب ایران را به رسمیت شناخت، اما در کنار آن به طور پنهانی به حمایت از عوامل ضدانقلاب یا حامیان شاه پرداخت. در این رابطه یکی از اهداف مهم آمریکا بعد از پیروزی انقلاب ایران، سقوط حکومت ایران از طریق تضعیف وحدت ملی بود که بارها در مکاتبات اعضای سفارت و مقامات بلندپایه آمریکا و اسناد مختلف منعکس شده است. به عنوان نمونه می‌توان به نامه جان گریوز، مسئول روابط عمومی لانه جاسوسی آمریکا، به رؤسای خود اشاره کرد که در آن از سناریوهای خود در راستای این هدف سخن رانده است. «من دو سناریو را که می‌تواند منجر به هرج‌و‌مرج گردد در نظر دارم: یکی نیروهای تمرکزیافته‌ای که توسط نارضایتی‌های منطقه‌ای و قومی تحریک شده باشند و اگر با اینها به اندازه کافی به طرز غلطی روبه‌رو شوند ممکن است باعث تعطیل شدن و بسته شدن مناطق نفتی گردند و یا اقتصاد سنتی را از هم بپاشد و یا جوری ملی‌گرایی را خراب کنند که توده‌ها با رهبران مذهبی ... خود مخالف شوند؛ [دوم] نفاق در مدارس بین محصلین و بین کادر مدارس و یا هر دو که منجر به بسته شدن مدارس یا محیط خشونت‌های افراطی که باعث نارضایتی عمومی و همچنین به شیوه قبل از انقلاب، چهلم‌هایی بعد از چهلم گرفته شود.»7
 
همین مداخلات و آگاهی مردم از اعمال آمریکا در ایران، حادثه تسخیر سفارت را رقم زد تا بدین گونه ماهیت جاسوسی آمریکا مشخص گردد. البته دستگاه سیاسی آمریکا وجود چنین فعالیت‌هایی را روندی عادی تلقی می‌کرد و معتقد بود «چنین تماس‌هایی برای تکمیل اطلاعات دیپلمات‌ها، که از اوضاع کشور میزبان به عمل می‌آمد، یک امر عادی است».8 برخلاف این ادعا و به اعتبار اسناد موجود، اقدامات سفارت آمریکا در ایران نه برای تکمیل اطلاعات دیپلمات‌ها، بلکه در راستای جاسوسی و نفوذ در ارکان سیاسی کشور بود.
 
سخن نهایی
آمریکا مطابق مفاد نامه ۱۹۵۹ متعهد شده بود تنها در صورتی که ایران از طرف کمونیسم در معرض خطر باشد در امور داخلی کشور مداخله خواهد نماید، اما چه در دوران پهلوی و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این مداخلات بر مبنای منافع سیاسی و اقتصادی این کشور صورت گرفت. آگاهی مردم از دامنه مداخلات آمریکا در کشور در کنار صدور مجوز ورود شاه به این کشور، دست به دست هم داد و حادثه تسخیر لانه جاسوسی را رقم زد؛ زیرا به‌زعم تسخیرکنندگان سفارت، آمریکا درصدد بود با حمایت از شاه کودتایی دیگر را علیه ایران شکل دهد یا انقلاب ایران را به بیراهه کشد. توقیف اسناد سفارت نیز تا حدودی مبین درستی ادعای حمله‌کنندگان به سفارت بود و نشان داد که آمریکا طی چندین دهه سلطه خود بر کشور، چگونه به اهداف خود نائل آمده است. 
 
فضای بیرونی سفارت در ساعات اولیه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
فضای بیرونی سفارت در ساعات اولیه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
 
پی نوشت:
 
1. جعفر مهدی‌نیا، معمای اشغال سفارت آمریکا در ایران، تهران، امید فردا،  1388، ص 380.
2. ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران (خاطرات سولیوان)، تهران، نشر هفته، 1361، چ سوم، ص 179.
3. صحیفه امام، ج 11، ص 296.
4. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 394.
5. همان، ص 17.
6. همان، ص 201.
7. همان، صص 63- 64. https://iichs.ir/vdcg.797rak9xupr4a.html
iichs.ir/vdcg.797rak9xupr4a.html
نام شما
آدرس ايميل شما