نگاهی به فرقه اجتماعیون عامیون؛

دوستان ناآگاه مشروطیت

نخستین تشکیلات حزبی در ایران که در سال‌های آغازین مشروطیت شکل گرفت فرقه اجتماعیون عامیون نام داشت. این فرقه را به دلیل اقداماتی که انجام دادند دوستان ناآگاه مشروطیت خوانده‌اند
دوستان ناآگاه مشروطیت
فرقه اجتماعیون عامیون نخستین حزب سیاسی با گرایش‌های سوسیال دموکراتیک در ایران به‌شمار می‌آید که در سال‌های آغازین مشروطیت به فعالیت پرداخت. فعالیت‌ها و اقدامات آنان طیفی از خشونت و ترور تا سازش و همکاری با دولت مشروطه را دربر می‌گیرد. در این نوشتار تفکرات افراطی و خیال‌پردازانه اجتماعیون عامیون، که بذر بی‌صبری و خشونت را در میان برخی از طرفداران مشروطیت کاشت و ثمری جز خشونت مضاعف مستبدان و طرفداران نظام سابق نداشت، مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است.
 
پیدایش فرقه اجتماعیون عامیون
تشکیل حزب یکی از نخستین نشانه‌های ورود ظواهر مدرنیسم و اندیشه‌های جدید به ایران به‌شمار می‌آید. هرچند حزب اجتماعیون عامیون دوام چندانی نداشت، یکی از نهادهایی بود که اندیشه‌ها و نهادهای مدرن را به ایرانیان معرفی کرد. بر سر اینکه نخستین حزب سیاسی در ایران کدام است و در چه تاریخی تشکیل شده است تقریبا اختلافی میان محققان نیست1 و همگی اجتماعیون عامیون را نخستین تشکیلات حزبی در ایران می‌دانند. این حزب بر اساس مدل احزاب سوسیال‌دموکرات روسی و آلمانی سازمان یافته بود و ارتباط مستحکمی با سوسیال‌دموکرات‌های قفقاز داشت.2
 
در سال 1284 گروهی از ایرانیان مهاجر، با همکاری نریمانف کمیته سوسیال‌دموکرات ایران یا اجتماعیون عامیون ایران را در بادکوبه تشکیل دادند.3 این کمیته به سازمان همت وابستگى داشت. بنیان‎گذاران و اعضاى کمیته سوسیال‎دموکرات ایران در قفقاز بیشتر شامل پیشه‏وران، بازرگانان و کارگران ایرانى‌الاصل ساکن قفقاز بودند. رهبری این حزب را در ایران، حیدر عمواوغلی بر عهده داشت. او از بنیان‌گذاران حوزه مخفی اجتماعیون عامیون در تهران بود؛ همچنین در تبریز «مسیو» هم‌زمان با جنبش مشروطیت تصمیم گرفت سازمانی به همان سبک تأسیس کند. کمیته مرکزی این سازمان «مرکز غیبی» نامیده شد.4
 
اعضای سرشناس اجتماعیون در رشت نیز بدنه اصلی و اعضای مؤثر «کمیته ستار» را تشکیل می‌دادند. سازمان‌دهی حزبی اجتماعیون عامیون مبتنی بر پنهان‌کاری و فعالیت مخفی بود و همین امر باعث شده است اطلاعات اندکی درباره این فرقه وجود داشته باشد.5  همچنین فرقه اجتماعیون عامیون هیچ‌گاه به صورتی حزبی متمرکز، با رشته ارتباط‌های سازمانی مدون درنیامد. شعبه‌های فرقه در مناطق مختلف نسبت به یکدیگر از استقلال فراوانی برخوردار بودند. کسانی که شعبه‌های اجتماعیون را در ایران پی افکندند می‌خواستند در وضع ناپایدار سیاست فعالیت کنند و چون آگاهی داشتند مشروطه‌طلبان میانه‌رو در برابرشان خواهند ایستاد، راهی جز فعالیت پنهانی نیافتند.
 
تفکرات افراطی و خیال‌پردازنه اجتماعیون عامیون
 این فرقه به دلیل فقدان بینش و نداشتن برنامه‌ای منطبق با شرایط فرهنگی، ‌اقتصادی و اجتماعی ایران هیچ‌گاه نتوانست به‌صورت حزبی نظام‌مند در فضای سیاسی آن دوران نقش‌آفرینی کند و مدام بین اعضا پراکندگی و گاه رقابت و دشمنی بود. به دلیل همین افتراق آرا بود که نشستی از نمایندگان شعبه‌های مختلف در مشهد برگزار شد. این نمایندگان نخستین برنامه و نظام‌نامه مفصل و دقیق حزب را تنظیم کردند.6 در نظام‌نامه به ایجاد گروه بسیار مخفی اشاره شده است که اعضایش «فدائیان» لقب گرفته بودند.
 
باآنکه فرقه اجتماعیون عامیون و متحدانش موفق شدند محمدعلی‌شاه غاضب را برکنار کنند و از این طریق انقلاب را نجات دهند، پیامد جانبی، اما مهم این تلاش‌ها به‌ناچار پیدایش یک فرایند بازتولید شیوه تفکر سنتی در پوشش اساسنامه و برنامه‌هایی بود که فرقه ابداع کرد  
فدائیان افرادی دست‌چین شده بودند که برای عملیات پنهانی سازمان می‌یافتند و هنگام مأموریت اسلحه و بمب در اختیارشان گذاشته می‌شد. فدائیان مأمور انجام عملیات ضربتی، نظامی و تروریستی بودند. این فرقه با تغییر نام و تجدیدنظر در مرامنامه، قصد آن داشت که به تشکیلات خود وجه اسلامی بدهد تا بهتر بتواند در میان توده‌ها نفوذ کند. یکی از کسانی که در این مسیر به عملیات تروریستی روی آورد عمو اوغلی بود که از بنیان‌گذاران حوزه مخفی اجتماعیون بود. وی رابط تشکیلات اجتماعیون عامیون ایران با سوسیال‌دموکرات روسیه و از پیشگامان ترویج قهر انقلابی، خشونت و ترور بود. این گونه بود که رأی به ترور امین السلطان داد و آن را به کمیته مجری فرستاد.7 همچنین وی در بمب‌گذاری سر راه محمدعلی‌شاه و قتل شجاع نظام مرندی در زمان استبداد صغیر، دست داشته است. حیدرخان را باید از مارکسیست‌های انقلابی تمام‌عیار و از مروجان ترور سیاسی با ابزار مدرن در ایران به‌شمار آورد. در تاریخ جدید ایران ترور سیاسی به معنای جدید و شیوه سازمان‌یافته، تشکیلاتی و ایدئولوژیکی، میراثی است که از این فرقه به فرهنگ سیاسی وارد شد.
 
هیئت مدهشه یعنی هیئتی مرکب از تروریست‌های حرفه‌ای، بخشی از تشکیلات مخفی اجتماعیون عامیون بوده است. نه‌تنها اعدام مخالفان بلکه اعدام خاطیان، چنان ساده و بدیهی تلقی می‌شد که بخشی از نظامنامه شعبه جمعیت ایرانی مجاهدین مشهد، به موضوع اعدام‌هایی از آن دست اختصاص یافته است. در ماده ۴۵ این نظامنامه که راجع به «حدود مجازات مجرمین» است، آمده است: «۱. هر کس یکی از اعضای جمعیت خصوصی و یا عمومی یا فدائی را به مأمورین دولتی تسلیم کند، باید اعدام شود؛ 2. هر کس به نام جمعیت مهر جعل کند و یا مکتوب بنویسد، اعدام می‌شود؛ ۳. فردی از اعضای جمعیت که سری را فاش کرده و عالما و عامدا خیانت نشان دهد، معدوم می‌شود؛ ۵. هرکسی نسبت به مذهب، مردم و وطن گناه کبیره مرتکب شود، معدوم می‌شود؛ ۶. هر کس عالما عامدا علیه وطن اقداماتی انجام دهد و دو دفعه مدلل گردد، محکوم به مرگ است، ولی اگر کسی گناه کم‌اهمیت‌تری مرتکب گردد، طبق قرار محکمه به توقیف و یا جریمه و یا تحریم محکوم خواهد شد».8
 
وقتی مشروطیت و مجلس اول با تدبیر سیاسی، بدون خونریزی و به‌طور مسالمت‌آمیز شکل گرفت، اجتماعیون عامیون اعلامیه‌ای صادر کردند که حاوی نکات تکان‌دهنده‌ای است و کاملا مخالف آرمان‌های مشروطیت و حکومت قانون بود. در همان ایام نوشتند: «تاکنون در ایران بلوا به این معقولی و نجابت نکرده بودند». نخستین اعلامیه فرقه اجتماعیون عامیون ایرانی پس از فروپاشی رژیم قدیم در ایران اولین فراخوان به ضدیت با حکومت‌های وقت بود که به اشکال گوناگون تا سقوط حکومت اتحاد شوروی تداوم یافت. دعوت «انتباه نامه» در آن ایام مهر و همبستگی، جشن و چراغانی سراسری آن بود که «ای فقرای ایران، ای فقرای کاسب ایران جمع شوید! اتحاد نموده اجتماع بکنید!... خودتان را از دست این حاکمان لامذهب، بی‌دین ... خلاص کنید ... در تبریز هرروز پنج نفر از گرسنگی هلاک می‌شوند ... مگر نمی‌بینید هر هفته از عراق بارهای شراب بار نموده به رشت می‌برند ...ای ملت ایران امام حسین شهید برای نجات دادن شما امت بی‌عار ... جان مبارک خود را نثار کرد ... بر ریشه این بدتر از مرتدان کربلا تیشه بزنید ... شما حاکمان نوکر رعیت هستید ... نارنجک و بمب ما می‌گویید دروغ است. نه به‌زودی می‌بینید چطور بدن کثیف شما را می‌سوزانیم».9
 
دعوت به جنگ طبقاتی، خشونت و ترور، ابزاری کردن دین برای استفاده سیاسی و تروریستی به شکل مدرن، از بدعت‌های سیاسی خطرناکی بود که اجتماعیون بنیان گذاشتند. تندروان افراطی در بهترین حالت دوستان ناآگاه مشروطیت بودندکه به‌جای خدمت به آرمان‌های آن موجب بی‌اعتباری و زوال آن شدند. فریدون آدمیت دراین‌باره نوشته است: «جبهه افراطیون نه خدمتی به آزادی و دموکراتیسم کرد، نه بصیرت و خرد سیاسی داشت که در سیر حوادث روش منطقی پیش گیرد؛ به همین سبب در مجلس ملی و جامعه آزادیخواه از منزلت و اعتبار سیاسی برخوردار نبود. سهم افراطیون به کتاب مشروطیت خشونت عریان بود، عاملی که در حد خود در انهدام مجلس مسئولیت داشت».10
 
اسلام‌نمایی و تهدید به ترور مخالفان سیاسی، یکی از ویژگی‌های بارز اجتماعیون عامیون ایران بود. در اوج کشمکش‌های محمدعلی‌شاه با مجلس، که خطر انحلال مجلس حس می‌شد، «حزب انجمن اجتماعیون اعلانی منتشر کرد و خطاب به مخالفان مجلس گفت: «از این تاریخ تا چهار روز دیگر به شما چند نفر مستبد مفسد مهلت می‌دهیم و این آخرین تکلیف است که به شما می‌کنیم؛ اگر در این چندروزه دست از فتنه و فساد و استبداد» برندارید، چاره‌ای نداریم جز آنکه وجود ناقابل شما را از روی زمین برداریم و مسلم به تکلیف خود رفتار خواهیم نمود. آجودانی در مشروطه ایرانی می‌نویسد: مشروطه و مشروعه‌خواهان به اهداف خود دست نیافتند و یکی از دلایل آن ناکامی، خشونت و تروریسم ناشی از اعمال سوسیال‌دموکرات‌ها و اجتماعیون است.11 آدمیت نیز اقدامات خشونت‌بار اجتماعیون عامیون را از دلایل اصلی ویرانی مجلس اول دانسته است.12
 
فرجامِ سخن
حقیقت این است که گرچه فرقه اجتماعیون عامیون تا حدی رنگ و بوی اسلامی گرفته بود، ولی هیچ بستری برای رشد و بالندگی در آن دوره نداشت و ارتباط این سازمان به دلیل فعالیت‌های پنهانی و مخفی آن با احزاب سوسیال‌دموکرات شوروی چندان روشن و آشکار نبود.13 باآنکه فرقه اجتماعیون عامیون و متحدانش موفق شدند محمدعلی‌شاه غاضب را برکنار کنند و از این طریق انقلاب را نجات دهند، پیامد جانبی، اما مهم این تلاش‌ها به‌ناچار پیدایش یک فرایند بازتولید شیوه تفکر سنتی در پوشش اساسنامه و برنامه‌هایی بود که فرقه ابداع کرد.14 باید اذعان کرد که تندروان افراطی اجتماعیون عامیون در بهترین حالت دوستان ناآگاه مشروطیت بودندکه به جای خدمت به آرمان‌های آن موجب بی‌اعتباری و زوال آن شدند.
 

صادق  رضازاده شفق  در جوانی، به اتفاق عده‌ای از تفنگچیان مشروطه‌خواه تبریزی در سال 1289
شماره آرشیو: 5497-1ع

پی نوشت:
 
1. غلامحسین میرزا صالح، مذاکرات مجلس اول، تهران، مازیار، 1384، ص 25.
2. منصوره اتحادیه، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت، تهران، گستره، 1361، 64-72.
3. احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، 1354، ص ۱۹۴.
4. شاهین ابراهیموف، پیدایش حزب کمونیست ایران، ترجمه رادنیا، تهران، نشر گونش، 1360، ص 67.
5. محمدعلی احمدی، گفتمان چپ در ایران (دوره قاجار و پهلوی اول)، تهران، ققنوس، 1396، ص 69.
6. بنگرید به نظامنامه شعبه ایرانی جمیعت مجاهدین متشکله در مشهد، رواسانی، نهضت میرزا کوچک خان، صص 29-222.
7. ناصرالدین حسن‌زاده، خاطرات حیدرخان ‌عمو اوغلی، تهران، نشر نامک، 1392، صص 32-33.
8. بنگرید به: نظامنامه شعبه ایرانی جمیعت مجاهدین متشکله در مشهد، همان، صص 88-99.
9. غلامحسین میرزا صالح، همان، ص 41.
10. فریدون آدمیت، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، ج 2، مجلس اول و بحران آزادی، چ دوم، تهران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ص 148.
11. ماشاالله آجودانی، مشروطه ایرانی، تهران، اختران، 1382، صص 422-433.
12. فریدون آدمیت، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران، تهران، نشر گستره، 1370، ص 285.
13. سهراب یزدانی، اجتماعیون و عامیون، تهران، نشر نو، 1391، صص 88-92.
14. خسرو شاکری، پیشینه‌های اقتصادی ـ اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی، تهران، اختران، 1384، ص 220.
  https://iichs.ir/vdci.5ayct1a3ybc2t.html
iichs.ir/vdci.5ayct1a3ybc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما