از زمان جنگهای ایران و روس تا به امروز از قرارداد ترکمنچای با عنوان قرارداد ننگین یاد می‌شود و در هر برهه‌ای که قرارداد داخلی و بین‌المللی قابل بحثی از سوی ایران امضا شده است، منتقدین آن را قرارداد ترکمنچای خطاب می‌کنند. در واقع باید گفت که قرارداد ترکمنچای به عنوان یک الگوی قراردادی ننگین و مخرب در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران شناخته شده و هر زمانی که قرارداد نسبتا ضعیف و بدی منعقد می‌شود، از آن با عنوان قرارداد ترکمنچای نام می‌برند.
چرا قرارداد ترکمنچای معیار قرارداد بد محسوب شده است؟
انقلاب صنعتی در غرب باعث بروز چندین رویداد و تحول شد. بخشی از آن در قالب توسعه و پیشرفت صنعتی و تکنولوژی در کشورهای غربی نمود پیدا کرد و بخشی دیگر نتایچ بیرونی با خود به همراه داشت. تبعات مستقیم نتایج بیرونی انقلاب صنعتی عموما به صورت منفی بر کشورهای توسعه نیافته تأثیر گذاشت. در پی انقلاب صنعتی کشورهای غربی برای توسعه نفوذ و البته کسب ثروت به سمت استعمار روی آوردند و بدون تردید منطقه خاورمیانه و کشوری مانند ایران به واسطه منابع و موقعیت استراتژیکش، به عنوان یک طعمه مناسب لحاظ می‌شد. از این رو باید گفت که پس از جنگ چالدران در دوران صفویه که با شکست ایران همراه شد، این نفوذ از سوی کشورهای غربی شروع شد و در دوران قاجار بسیار گسترش پیدا کرد. این گسترش به حدی بود که در دوران قاجار دو قدرت بزرگ، روسیه و انگلیس همواره بخشی از ایران را در تسلط خود داشته و با نفوذ در ساختار حاکم، توانستند منافع سرشاری برای خود به ارمغان آورند. در این بین، روسیه به واسطه نزدیکی به ایران شرایط متفاوت‌تری را رقم می‌زد. جنگهای زیانبار ایران و روسیه در دوران فتحعلی‌شاه که با شکست ایران همراه شد، نتایج مخرب دیگری از جمله انعقاد دو قرارداد گلستان و ترکمنچای را نیز با خود به همراه داشت.
 
درایت نداشتن حکمرانان ایرانی و زیرکی طرف روس در قرارداد گلستان، پس از ده سال موجبات قرارداد ترکمنچایی را به وجود آورد که از همان ابتدا تا به امروز از آن با عنوان قرارداد ننگین یاد می‌شود و در هر برهه‌ای که قرارداد داخلی و بین‌المللی قابل بحثی از سوی ایران امضا شده است، منتقدین آن را قرارداد ترکمنچای خطاب می‌کنند. در واقع باید گفت که قرارداد ترکمنچای به عنوان یک الگوی قراردادی ننگین و مخرب در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران شناخته شده و هر زمانی که قرارداد نسبتا ضعیف و بدی منعقد می‌شود، از آن با عنوان قرارداد ترکمنچای نام می‌برند. در این پژوهش به دنبال پاسخ به چرایی این مسئله هستیم و به همین منظور، به مهمترین ویژگیهای قرارداد ترکمنچای و اوضاع آن روز جامعه ایران خواهیم پرداخت.
 
دلایل و مفاد انعقاد قرارداد ترکمنچای میان ایران و روسیه
دوران سلطنت فتحعلی‌شاه در ایران، همراه بود با روابط عمدتا خصمانه و پر تنش با روسیه. این روابط پرتنش و خصمانه که به دلایل مختلف از جمله اختلافات مرزی صورت می‌گرفت، سرانجام آتش جنگی را روشن کرد که ایران در آن شکست خورد و مقدمات انعقاد قرارداد گلستان میان روسیه و ایران فراهم شد. در خصوص این قرارداد باید گفت که مسئله مهم در بروز جنگ، موضوع قفقاز بود. در واقع روسیه به دنبال تصرف منطقه قفقاز از ایران برآمد. در همین زمان عثمانی نیز روابط خوبی با روسیه نداشت و شاه قاجار برای شکست روسیه دست دوستی به سوی عثمانی دراز کرد ولی به واسطه شکست نیروهای عثمانی از روسیه، در نهایت ایران در جنگ شکست خورد و قرارداد گلستان به امضا رسید که بر اساس آن شهرهای مهمی از جمله باکو، دربند، شیروان و قره باغ برای همیشه از ایران جدا شده و به روسیه پیوستند. همچنین بر اساس ماده 4 این قرارداد، امکان دخالت روسیه در ساختار حاکمه ایران نیز فراهم شد.1
 
فتحعلی‌شاه که به دنبال بازپس‌گیری زمینهای از دست رفته بود، هیئی را برای مذاکره با تزار روس به روسیه ارسال کرد تا با تقدیم هدایایی بتواند تزار را برای مسترد نمودن مناطق متصرف شده راضی نماید. با این حال، تزار روس با این درخواست مخالفت کرد. در همین حین و به واسطه تحریکهای صورت گرفته از سوی ناپلئون و پیشنهاد وی برای برقراری اتحاد با ایران بر علیه روسیه، حکومت تزار روس به فکر پیشنهاد اتحاد با ایران علیه عثمانی افتاد. تزار فرستاده‌ای نزد فتحعلی‌شاه ارسال کرد و به وی پیشنهاد داد که در صورت همکاری با روسیه علیه عثمانی، بخشی از سرزمینهای عثمانی را به ایران خواهد داد. در چنین شرایطی ناپلئون از اتحاد روسیه و انگلیس شکست خورد و با این اتفاق، بهانه‌های لازم برای شروع جنگ مجدد میان روسیه و ایران نیز به دست آمد.2
 
در واقع باید گفت مشخص نبودن مرز ایران و روسیه در قرارداد گلستان زمینه‌های بروز جنگ دیگری میان این دو کشور را فراهم ساخت که در نهایت ایران شکست سختی در این جنگها خورد و بدین صورت قرارداد ننگین ترکمنچای میان روسیه و ایران به امضا رسید. مهمترین مفاد این قرارداد به شرح زیر می‌باشد:
 
۱. واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران.
۲. پرداخت ده کرور تومان (پنج میلیون تومان) به طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی.
۳. اجازه عبور و مرور آزاد به کشتیهای تجاری روسی در دریای خزر.
4. رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به هر منطقه از مناطق ایران که روسها لازم بدانند.
۵. حمایت روسیه از ولیعهدی عباس میرزا و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه.
6. استرداد اسرای طرفین.
7. اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع روسیه.
8. علاوه بر امضای معاهده ترکمنچای زیر فشار روسها، یک عهدنامه تجاری نیز با آنان به امضا رسید که تمام بازار ایران را بدون هیچ مانعی در اختیار روسها قرار می‌داد.3
 
در ادامه به مهمترین دلایل انعقاد این قرارداد و الگو شدن آن به عنوان یک قرارداد بد و ننگین خواهیم پرداخت.
 
سیاستمداران قاجاری در هر دو مقوله ائتلاف با انگلیس و یا فرانسه علیه روسیه با شکست مواجه شدند. انگلیس برای شکست ناپلئون دشمنی خود با روسیه را کنار گذاشت و عملا به ایران پشت کرد. ناپلئون نیز پس از پیروزی بر روسیه و انعقاد قرارداد تیلسیت در یک چرخش سریع، روابط خود با ایران را به حاشیه برد.  
ناآگاهی حکومت قاجار از روابط بین‌الملل
قاجاریان به‌واسطه اینکه شناختی از سیاست به معنای واقعی کلمه نداشتند، اداره ایران را به شیوه اداره یک ایل و قبیله پیش می‌بردند. به همین دلیل نه تنها در اداره امور داخلی ناتوان بودند و مرتبا از سوی درباریان و سایر جریانهای داخلی تحت فشار قرار می‌گرفتند، بلکه بدتر از آن درک مناسبی نیز از روابط بین‌الملل و بازی سیاسی نداشتند. این مسئله در روابط بین‌المللی و اتخاذ تصمیمات کلان به خصوص در دوران فتحعلی‌شاه که هم‌زمان با جنگهای متعدد با روسیه بود، به شکل چشمگیری به چشم می‌خورد. همزمان با حملات روسیه به ایران و تصرف سرزمینهای شمالی از سوی این قدرت استعمارگر، دربار و سیاستمداران ایران به‌جای اتکا به نیروی داخلی و همسو کردن جریانهای مختلف داخلی با خود، چشم امید به خارجیانی داشتند که خود آنها به عنوان استعمارگران شناخته شده و هر کدام از آنها به دنبال کسب منافع مختلف بودند.
 
هم‌زمان با نفوذ روسیه به شهرهای شمالی کشور، انگلیس نیز بخشی از شهرهای جنوبی را تحت نفوذ خود درآورده بود و به واسطه روابط نه چندان مناسب با روسیه، فتحعلی‌شاه و دربار وی در زمان دور دوم جنگها با روسیه دست دوستی به سوی این کشور دراز کردند. از سوی دیگر، ناپلئون در فرانسه برای ضربه زدن به دو رقیب اصلی خود یعنی انگلیس و روسیه، ایران را بهترین کشور برای برقراری اتحاد می‌دانست. به همین دلیل به ایران نزدیک شد و وعده همکاری علیه روسیه را به سیاستمدارانی ایرانی داد. با این حال سیاستمداران قاجاری در هر دو مقوله با شکست مواجه شدند. انگلیس برای شکست ناپلئون دشمنی خود با روسیه را کنار گذاشت و عملا به ایران پشت کرد. ناپلئون نیز پس از پیروزی بر روسیه و انعقاد قرارداد تیلسیت در یک چرخش سریع، روابط خود با ایران را به حاشیه برد.4
 
در واقع باید گفت که کشورهای قدرتمند خارجی به ایران همانند طعمه‌ای می‌نگریستند و ایران به‌واسطه ضعف ساختار سیاسی و همسو نبودن جریانهای داخلی و نیز ناآگاهی از بازی سیاسی بین‌المللی، هر زمان که ممکن بود مورد حمله و بهره‌بردای این کشورها قرار می‌گرفت.
 
عدم انسجام و اتحاد میان حکومت و مردم
تاریخ ثابت کرده است مادامی که سیاستمداران و مردم در خصوص یک بحران داخلی و بین‌المللی با هم همسو و متحد باشند، امکان آسیب‌پذیری آن حکومت بسیار پایین خواهد بود. در تاریخ ایران موارد متعددی را می‌توان نام برد که این موضوع ثابت شده است. با این حال، این اتفاق در دوران حکومت فتحعلی‌شاه قاجار روی نداد. هرچند که به نظر می‌رسد به واسطه بروز جنگها و تحمیل قراردادهای ظالمانه بر ایران، ضرورت همگرایی مردم با حکومت بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شد.
 
با توجه به اینکه قرارداد ترکمنچای در پی بروز جنگ با روسیه به امضا رسید، باید دید چه عواملی منجر به بروز جنگ و البته شکست قوای ایران در این جنگها شد. برای این موضوع می‌توان چند عامل را مطرح کرد؛ در خصوص جنگ روسیه با ایران اتفاق نظر میان درباریان نیز وجود نداشت. در حالی‌که عباس میرزا به دنبال دفاع از ایران بود، برخی از درباریان تسلیم شدن در مقابل روسیه را گزینه بهتری می‌دانستند. به همین دلیل بود که ایران در جنگهای دوم با روسیه به هیچ توفیقی دست نیافت در حالی‌که در جنگهای نخست به پیروزیهایی رسیده بود.
 
اختلاف نظر علما با درباریان، بی‌لیاقتی برخی از سیاسیون ایران و همراه نکردن مردم با خود منجر به این شد که سپاه ایران در جنگهای دوم ناکام باشد و با شدت و سرعت بیشتری درهم شکسته شود. در واقع باید گفت هرچند قوای روسیه از توان نظامی بیشتری برخوردار بود ولی نبود انسجام داخلی و از هم‌گسیختیگی موجود در داخل کشور مهمترین علت شکست ایران در جنگهای دوم از روسیه بود. به نظر می‌رسد چنانچه یک همبستگی و انسجام داخلی میان حکومت، مردم  و نظامیان وجود می‌داشت و تمامی این جریانها با یک برنامه مشخص قدم به میدان نبرد برمی‌داشتند، امکان پیروزی بر روسیه وجود داشت.5 البته وقتی وضعیت جنگ بغرنج شد و مشخص شد که ایران شرایط دشواری را طی می‌کند علما با اعلام فتاوی جهادی به کمک دولت آمدند، اما این در شرایطی بود که کار کمی دشوار شده بود و به‌خصوص روحیه ایرانیان در مقابل دشمن تا حدی از دست رفته بود.
 
نتایج مخرب قرارداد و ایجاد ذهنیت منفی نزد مردم
با مشاهده هر کدام از بندهای قرارداد، ظالمانه و یکسویه بودن آن مشخص می‌شود. شدت این مسئله زمانی محرز می‌شود که دریابیم علت ایجاد این قرارداد به واسطه تلاش ایران برای اصلاح قرارداد گلستان بوده است. در واقع دربار قاجار به گمان اینکه با اعطای برخی امتیازات و درخواست عاجزانه از تزار روس می‌تواند مناطق از دست داده در قرارداد گلستان را پس بگیرد، سفیرانی را به روسیه فرستادد. نتیجه این سفر نه تنها بازپس گیری مناطق از دست داده نبود، بلکه منجر به شروع جنگی شد که علاوه بر شکست مجدد ایران، شرایط برای انعقاد قراردادی به مراتب زیانبارتر از گلستان نیز فراهم شد.
 
در قرارداد گلستان ما بخشی از مناطق خود را از دست دادیم و در قرارداد ترکمنچای علاوه بر آن، مبالغ هنگفتی را نیز بابت غرامت جنگی به روسیه تقدیم کردیم. این در حالی است که در این جنگ خسارتهای زیادی به ایران متحمل شده بود. با این وجود، تزار روسیه تنها به این مواد راضی نبود و با اضافه کردن بندی با عنوان انعقاد قرارداد تجاری که به واسطه آن عملا کنترل بازار ایران در اختیار روسیه قرار می‌گرفت، زمینه را برای نفوذ مداوم و بیشتر روسها در ایران فراهم ساخت.6
 
طبیعتاً وجود این مسائل زیانبار بودن این قرارداد را نزد اذهان عمومی بسیار برجسته می‌کند و به همین دلیل است که مردم با مشاهده یک قرارداد بد یا نسبتا ضعیفی که از سوی سیاستمداران ایران با کشورهای دیگر و یا حتی قراردادهای داخلی امضا می‌شود، ناخودآگاه آن را با قرارداد ترکمنچای مقایسه می‌کنند. در انتها باید گفت مقایسه شدن قراردادهای بد با قرارداد ترکمنچای در برهه زمانی صورت گرفته یک دلیل دیگری نیز دارد و آن این است که ایران به دنبال اصلاح قرارداد گلستان بود. با این حال این اتفاق هیچ‌گاه رخ نداد و پس از شکست در جنگ، مجبور به قراردادی به مراتب سنگین‌تر از گلستان نیز شد.
 

شماره آرشیو: ۱-7458-193ک

پی نوشت:
 
1.علی مدرس، "تحلیل قراردادهای استعماری ایران و روسیه ترکمنچای"، مجله سیاسی-اقتصادی، شماره 5، ص61.
2.همان، ص62.
3.کلمنت بارکام، تاریخ ایران در دوره قاجار، ترجمه رحیم فرزانه، به کوشش ایرج افشار، تهران،1363، انتشارات فرهنگ ایران، ص61.
4.سید یوسف اعتمادی، "قرارداد ترکنچای و آثار آن در جامعه ایران"، مجله سیاسی-اقتصادی، شماره 71 و 72، ص85-86.
5.علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، 1393، نشر مدبر، ص143.
6.همان، ص146.
  https://iichs.ir/vdca.enmk49ny05k14.html
iichs.ir/vdca.enmk49ny05k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما