تبیین پیام امام‌خمینی پس از روی کارآمدن بختیار؛

شیوه مواجهه رهبر انقلاب با آخرین نخست وزیر

بسیاری از راهکارهای رژیم جهت آرام‌سازی کشور و مخالفان در زمان بختیار و توسط او به اجرا گذارده شد. از جمله این اقدامات می‌توان به محاکمه ظاهری برخی از مفسدین اقتصادی و سیاسی، انحلال صوری ساواک، لغو حکومت نظامی و... اشاره نمود. با این حال هیچ یک از این اقدامات تأثیری در مسیر مبارزات مردمی نداشت و باعث مصالحه مردم و رژیم نشد.
شیوه مواجهه رهبر انقلاب با آخرین نخست وزیر
شاپور بختیار، آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی است که در حساس‌ترین دوره مبارزات مردمی، یعنی روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، عهده‌دار این سمت شد. شاه به این امید که با انتخاب چهره‌ای ملی‌گرا بتواند اوضاع نابسامان کشور را سروسامان دهد، بختیار را بهترین گزینه نخست‌وزیری دید؛ اما با تغییر مهره‌های سیاسی، واکنش مبارزین و رهبر انقلاب تغییر چندانی نکرد و امام  به عنوان رهبر اصلی مبارزات مردمی، ضمن غیرقانونی خواندن حکومت بختیار، تاکتیکهای مبارزاتی متفاوتی را در قبال او و رژیم پیش گرفت که در ادامه ضمن بررسی عملکرد بختیار، به تاکتیکهای مبارزاتی امام  پرداخته می‌شود.
 
نخست‌وزیری شاپور بختیار
شاپور بختیار به طور رسمی در 15 دی 1357 به نخست‌وزیری رسید. در جریان این موضوع، نام بختیار ابتدا با نوشتن نامه‌ او به شاه بر سر زبانها افتاد و بعد از سقوط حکومت ازهاری با پیشنهاد شاه جهت نخست‌وزیری رسماً نخست‌وزیر گردید. پذیرفتن این سمت از سوی بختیار در حالی صورت گرفت که جبهه ملی کاملاً با آن مخالف بود. بختیار پیش از نخست‌وزیری یکی از اعضای جبهه ملی بود که طبق اساسنامه آن نمی‌توانست عهده‌دار این سمت گردد؛ زیرا طبق قوانین سازمان، سلطنت پهلوی غیرقانونی بوده و بختیار بدون کسب اجازه از شورای جبهه ملی سمت نخست‌وزیری را پذیرفته بود. همین موضوع باعث شد تا بختیار به دلیل عدول از مقررات سازمان از آن اخراج گردد.1 بختیار بعد از آنکه به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد تلاش نمود با اقدامات خاص، نظر مخالفان را نسبت به حکومت و شاه تغییر دهد.
 
عملکرد بختیار در برابر مردم
بختیار در اولین اقدام خود به عنوان نخست‌وزیر به موضوع تعیین وزرای کابینه پرداخت. وی یک روز بعد از نخست‌وزریری اعضای کابینه خود را معرفی کرد. از اقداماتی که وی در راستای جلب حمایت مخالفان و از جمله روحانیون انجام داد، می‌توان به واگذاری اداره سازمان اوقاف به روحانیون اشاره نمود که طبق آن مقرر شد دولت تنها به حسابهای آن رسیدگی نماید. همچنین اعلام گردید که برخی از وزارتخانه‌ها، همانند اطلاعات و جهانگردی، علوم و آموزش عالی و بازرگانی، منحل و در وزارتخانه‌های دیگر ادغام خواهندشد. به علاوه ابراز گردید که برای وزارت فرهنگ و هنر، وزیری اعلام نخواهد کرد و ترتیبات جدیدی برای آن اتخاذ خواهد شد.2 علاوه بر این بسیاری از راهکارهای رژیم جهت آرام‌سازی کشور و مخالفان در زمان بختیار و توسط او به اجرا گذارده شد. از جمله این اقدامات می‌توان به محاکمه ظاهری برخی از مفسدین اقتصادی و سیاسی، انحلال صوری ساواک، لغو حکومت نظامی و... اشاره نمود. با این حال هیچ یک از این اقدامات تأثیری در مسیر مبارزات مردمی نداشت و باعث مصالحه مردم و رژیم نشد. مهم‌ترین نمود این واقعیت را می‌توان در واکنش تند امام نسبت به نخست‌وزیری بختیار مشاهده نمود.
 
واکنش امام به نخست‌وزیری بختیار
امام به طور کلی رژیم پهلوی را رژیمی نامشروع و غیرقانونی می‌دانست. به‌رغم آنکه بختیار در یک مصاحبه مطبوعاتی، ضمن دعوت از امام برای سفر به ایران، اعلام نمود که محمدرضا شاه پهلوی بعد از این سلطنت خواهد نمود نه حکومت، به اسرائیل و آفریقای جنوبی نفت فروخته نخواهد شد، ساواک منحل می‌شود و عاملان فساد و متجاوزان به حقوق عمومی مجازات می‌شوند و زندانیان سیاسی و همه احزاب آزاد می‌شوند؛3 اما امام بدون اعتنا به وعده‌ها و اقدامات بختیار، مواضع خود را این‌گونه بیان داشت: "الان ما با این دولت مخالفیم، برای اینکه این دولت غیرقانونی است".4 امام نه تنها رژیم شاه را غیرقانونی دانسته و با بختیار نیز مخالف بود، بلکه با اقدامات آن اعم از انتخاب وزرا و روند رأی اعتماد گرفتن آنان نیز مخالف بود؛ زیرا به باور امام رأی اعتماد در نهایت از سوی شاه گرفته می‌شد نه نمایندگان ملت: "ما این دولت را، دولت خائن می‌دانیم. این خیانت به ملت است. رأی اعتماد ایشان می‌گیرد از کسی که ملت هیچ اطلاع ندارد از وکالت اینها و امر به تشکیل کابینه از کسی می‌گیرد که ملت یک سال است داد می‌زند مرگ بر این آدم".5 امام نه تنها درخواست دیدار با بختیار را رد نمود، بلکه با تاکتیکهای مبارزاتی خود، فرجام نهایی مبارزات مردمی را که ثمره آن پیروزی انقلاب بود رقم زد.
 
به‌رغم آنکه بختیار در یک مصاحبه مطبوعاتی، اعلام نمود که محمدرضا شاه پهلوی بعد از این سلطنت خواهد نمود نه حکومت، به اسرائیل و آفریقای جنوبی نفت فروخته نخواهد شد، ساواک منحل می‌شود و عاملان فساد مجازات می‌شوند و زندانیان سیاسی و همه احزاب آزاد می‌شوند؛ اما امام بدون اعتنا به وعده‌های بختیار، مواضع خود را این‌گونه بیان کردند: «الان ما با این دولت مخالفیم، برای این‌که این دولت غیرقانونی است...».  
تاکتیکهای مبارزاتی امام و بختیار
سازش‌ناپذیری
همان‌طور که اشاره شد یکی از سیاستهای بختیار ایجاد سازش و مصالحه میان رژیم و مخالفان از جمله امام  بود. وی چندین بار تلاش کرد تا با امام دیدار و گفت و گو کند و حتی دو روز بعد از فرار شاه، سید جلال‌الدین تهرانی را به عنوان نماینده خود به پاریس اعزام نمود تا مأمور گفت و گو با امام باشد، اما این ملاقات به دلیل مخالفت امام، صورت نگرفت و با تاکتیک سازش‌‌ناپذیری امام مخالفت علنی ایشان با بختیار و رژیم کاملاً آشکار گردید. امام به صراحت اعلام کرده بود: «من مکرّر گفته‌ام که اصولاً شاه سابق قانونی نبود. مجلسین قانونی نیست. بختیار قانونی نیست. پس کسی را که قانونی نیست نخواهم پذیرفت».6
 
تشویق مردم به ادامه مبارزه علیه رژیم و بختیار
امام نه تنها مصالحه با بختیار را رد کرد، بلکه در تاکتیکی دیگر مردم را به مبارزه علیه رژیم نیز تشویق نمود. این موضوع باعث تداوم مبارزات مردمی و شکل‌گیری تجمع اعتراض‌آمیز مردم در 29 دی 57 گردید. در پی این اعتراض گسترده، در تهران جمعیتی قریب دو میلیون نفر در راهپیمایی شرکت کردند و سرانجام در میدان آزادی قطعنامه‌ای در ده بند، ضمن مخالفت با دولت بختیار و غیر قانونی دانستن آن، خواهان تشکیل جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی شدند.7
 
بختیار بعد از آنکه متوجه شد امام سازش‌ناپذیر است تصمیم گرفت مانع از ورود امام به ایران گردد. در چهارم بهمن بختیار از پرواز هواپیمای امام خمینی از پاریس به تهران جلوگیری کرد. در پی این تصمیم جمع کثیری از مردم در اطراف مهرآباد اجتماع کردند و جامعه روحانیت در مسجد دانشگاه متحصن شدند. سرانجام بختیار ناگزیر به گشودن فرودگاه شد و امام خمینی در 12 بهمن 1357 در میان استقبال شکوهمند و بی‌سابقه مردم، به تهران آمد. در این شرایط بختیار اعلام کرد امام اجازه تشکیل دولتی در قم را به مانند واتیکان دارد؛ اما نمی‌تواند دولت واقعی تشکیل دهد.8 
 
بسیاری معتقدند که بختیار بعد از آنکه نتوانست سیاست سازش و آرام نمودن اوضاع را محقق سازد، درصدد برآمد با ممانعت از ورود امام به کشور، با همکاری کشورهای غربی و از طریق کودتا قدرت را به دست گیرد. از همین رو امام در رابطه با وابسته بودن او به دولتهای غربی فرمودند: «اینها هر روزی با یک صورت، یعنی عمّال اجانب، در پرده‌ها و در چهره‌هایی هستند. اینها عمّالشان را ممکن است بیست سال، سی سال به صورت یک آدم ملّی در آورند و بر ملّت معلوم نباشد که این چکاره است».9 درواقع امام با بی‌اعتنایی به صحبتهای بختیار تنها خواهان برکناری او بود. سیاست ایشان نه تنها بر پایه آشتی‌ناپذیری با رژیم و عوامل آن قرار داشت؛ بلکه نپذیرفتن آنها نیز در دستور کار امام قرار داشت.  
 
نپذیرفتن بختیار
امام در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا بختیار را قبل از استعفا خواهید پذیرفت؟ فرمودند بختیار قانونى نیست. پس کسى را که قانونى نیست نخواهم پذیرفت... من مى‏بینم که همان کسانى که از شاه سابق طرفدارى مى‏کردند حالا از بختیار پشتیبانى مى‏‌کنند. هم دولت انگلستان و هم دولت امریکا از او پشتیبانى مى‏‌کنند.10 این پاسخ امام حکایت از این موضوع دارد که ایشان نه تنها مخالف عوامل رژیم شاه بودند؛ بلکه با وابستگان به آمریکا و انگلیس نیز مخالف بودند و همین موضوع ادعای برخی را که معتقدند امام پیش از پیروزی انقلاب طی مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، رابطه با این کشور را به رسمیت شناخته بود رد می‌کند. در نهایت اراده قوی امام در پیگیری تاکتیکها و سیاستهای مبارزاتی، پیروزی انقلاب و فرار بختیار به خارج از کشور را به دنبال داشت.
 
سخن نهایی
بررسی تاکتیکها و سیاستهای مبارزاتی امام در قبال نخست‌وزیری و عملکرد شاپور بختیار نشان داد که ایشان از همان ابتدای مبارزات خود بدون عدول از آرمانهای مردم و مبارزین، تنها خواهان روی کار آمدن نظامی قانونی و مشروع بود؛ زیرا به زعم امام، رژیم پهلوی رژیمی غیرقانونی و نامشروع بود، از این رو نه تنها رژیم بلکه همه کسانی که با رژیم همکاری داشته یا از آن پشتیبانی می‌کردند، فارغ از هر نوع گرایش و یا اقدامات سیاسی، قانونی نبودند.

شاپور بختیار در یکی از کنفرانسهای مطبوعاتی

پی نوشت:
 
 
1.سید جلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انشارات اسلامی، چاپ هفدهم، ص  305.
2.مدنی، همان، ص 425.
3.باقر عاقلی، آخرین نخست‌وزیر سلسله پهلوی، دانشنامه معاصر اسلام، ج 2، 1393، شماره ۶۵۲.
4.روح‌الله خمینی، صحیفه‌ نور، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ج 4، 1361، ص 157.
5.صحیفه‌ نور، جلد چهارم، ص 157.
6.صحیفه امام، جلد چهارم، ص 276.
7.باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، ج 1، گفتار و علمی، 1380، ص 292.
8.عاقلی، 1391، همان.
9.صحیفه امام، جلد پنجم، ص 67.
10.صحیفه امام، ج 6، ص 3. https://iichs.ir/vdci.yawct1arpbc2t.html
iichs.ir/vdci.yawct1arpbc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما