در دوره قاجار، اتفاق مهمی رخ داد که پوشاک این دوره نیز از تاثیر آن در امان نماند و آن تغییر جهت «قبله عالم» بود. قبله عالم لقبی بود که برای شاهان قاجار بهکار میرفت، اما با نگاهی به پوشاک جامعه ایرانی در این زمان میتوان تغییر تدریجی این «قبله» و معنازدایی از این صفت را دریافت.
پوشش جامعه ایرانی عصر قاجار مانند دورههای پیشین، متنی اجتماعی بود که روابط قدرت را منعکس میکرد و ازآنجاکه شاه در رأس هرم قدرت قرار داشت، سلیقه او و به طبع سلیقه خانواده شاهنشاهی در پوشش، واکنش قشرها و گروههای اجتماعی دیگر را که در ردههای بعدی این هرم قرار داشتند شکل میداد. این واکنش اغلب در شکل «اخذ» نمود پیدا میکرد. درواقع عمل اجتماعی گروههای دیگر در این حوزه، مشاهده پوشش رأس قدرت و الگوبرداری از آن بود. در این الگوبرداری، سلسله مراتب قدرت رعایت میشد؛ یعنی درباریان از شاه، اشراف از درباریان و قشرهای دیگر از اشراف الگو میگرفتند، اما واکنش افراد جامعه نسبت به پوشش رأس هرم قدرت به این الگو خلاصه نمیشد.
در ایران، قدرت دیگری وجود داشت که گاه این سلسله مراتب را برهم میزد و باعث میشد عمل اجتماعی افراد جامعه در برابر پوشش خاندان شاهی گاه به شکل «بیاعتنایی» و حتی «مخالفت» نمود یابد. بروز این قدرت، که باعث میشد جامعه ایرانی از حالت تکقطبی خارج شود، در روحانیان و علمای دین بود. میزان وجاهت این قشر در جامعه ایرانی را میتوان از پوشش گروههایی از اعضای جامعه دریافت. این گروهها به جای تقلید از پوشش خاندان شاهی میکوشیدند تا جای ممکن پوشش خود را به لباس روحانیان دین همانند سازند. اما عمل اجتماعی افراد جامعه ایران در پوشش را نمیتوان فقط به الگوبرداری از قدرت محدود کرد.
گاه جامعه ایرانی در برابر نوع سلیقه شاه در انتخاب لباس، رویکرد «مخالفت» و «ایستادگی» پیدا میکرد؛ رویکردی که منبع الهامش سنّت و عرف بود. یکی از ویژگیهای سنّت، دوام و تکرار است. این دوام و تکرار گاه باعث میشد جامعه در برابر پوششی که شاه قاجار آن را بدعت گذاشته بود مقاومت کند. عاملی که با این ایستادگی و مقاومت نسبت داشت میزان قدرت شاه و همراهی کردن یا نکردن ارکان دیگر قدرت ــ مانند درباریان ــ با او بود. این مسئله با ورود رکنی دیگر به جامعه ایران نمود بیشتری یافت.
رکن تازهوارد به جامعه ایرانی؛ اروپاییان در قامت نمایندگان دنیای مدرن و پس از آنها، فرنگرفتگان و روشنفکران ایرانی بودند. ایرانیها نخستین بار نبود که در سرزمین خود با اروپاییان مواجه میشدند، بلکه در دوره صفویه، دربار و جامعه ایرانی بارها شاهد حضور این غیرایرانیان بود، اما ایرانیان عصر صفوی به لباس اروپاییان به دیده تحقیر و تمسخر نگاه میکردند و حتی کلاه گرد آنها را به دیگی مانند میدانستند که در آن چلو میپختند. این در حالی است که حدود سه قرن بعد و در عصر قاجاریه، نگاه نوادگان همین مردم با تحسین و تمجید و حتی تقلید از این لباس همراه شد. علت تغییر نگاه جامعه عصر قاجار نسبت به لباس اروپاییها تغییر پوشاک این گروه نبود، هرچند این سخن به معنای انکار این تغییر نیست.
برای جستوجوی عامل تغییردهنده رویکرد جامعه ایرانی نسبت به پوشش اروپایی باید به درون همین جامعه و نسبت آن با جامعه غربی نگاه کرد. در دوره قاجار، قدرت جدیدی با ایران رویارو شد که گاه در قامت دولتمردان انگلیسی و گاه روسی و گاه فرانسوی، این کشور را در عرصه نظامی یا دیپلماتیک مقهور خود کرد. گویی قدرت دیگری در برابر قدرت شاه ایران همآوردی میکرد و حتی از موضع بالادست به شاه و بهتبع آن، جامعه ایرانی مینگریست. اما محدود دانستن این تغییر رویکرد به مسئله شکست شاهان ایرانی در برابر یک قدرت خارجی نادیده گرفتن بخش دیگری از ماجراست.
عامل دیگری که باعث شد جامعه ایرانی عصر قاجار به تقلید از پوشاک غربی روی آورد تغییر دال مرکزی گفتمان ایرانیان بود. در این عصر، دوگانهانگاری یا نگاه ثنویتی «پیشرفته» ــ «عقبمانده» یا به عبارتی «توسعهیافته» ـ «توسعهنیافته» در جامعه ایرانی نیز رخنه کرد و موضوع «پیشرفت» و عوامل دستیابی به آن برای ایرانیان به گونهای اهمیت یافت که مسئله پوشاک، آراستگی، سلامت و... همگی در نسبت با آن معنایی دوباره یافت. جامعه ایران پیشرفت را در غرب مدرن میدید و «عقبماندگی»! را عامل شکستهای خود از آنها میدانست. از نظر او، اروپاییان نماد افراد پیشرفته بودند و پوشش آنها نماد ترقی، علم و پیشرفت بود. این گونه بود که قبله عالم جامعه ایرانی نخست در قشر فرنگرفته و تحصیلکرده در غرب و سپس «منورالفکران» و افراد در پیوند با این قشرها تغییر کرد و این تغییر خود را در پوشش نشان داد. چگونگی این تغییر و مواجهه جامعه ایرانی با آن موضوعی است که در شمارههای آتی این نوشتار بیشتر تفصیل مییابد، اما برای بررسی بیشتر این مبحث شما را به دیدن تصاویری از زنان عصر قاجار و نیز کتابهایی که در زیر معرفی شدهاند ارجاع میدهیم.
----------------------------------------
فهرست منابع:
ـ شریعتپناهی، سید حسامالدین. اروپاییها و لباس ایرانیان، قومس، 1372.
ـ ضیاءپور، جلیل. پوشاک زنان ایران از کهنترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، 1347.
ـ مستوفی، عبدالله. شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار، 1341 ـ 1343.
ـ مولودی، شیلان. نشانهشناسی لباس در گذر تغییرات اجتماعی و سیاسی قاجار به پهلوی (پایاننامه کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر)، استاد راهنما: محمدرضا مریدی، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده هنر و معماری، 1393.
ـ نجمی، شیرین. نگاهی به پوشاک و زیورآلات بانوان دوره قاجار، تهران، مگستان، 1395.
------------------------------------
چاقچور شلوار لیفهای (شلواری که در قسمت کمر آن، محلی برای عبور دادن بند برای محکم کردن آن به کمر وجود دارد) گشاد، آستردار با دمپاهای چیندار و تنگ است که جورابی پارچهای به آن میدوختند تا سر هم گردد. بالای دو ساق آن از طرف داخل شکافی حدود 20 سانتیمتر داشت و درواقع این قسمت بدون میانساق و باز و ندوخته باقی میماند. چاقچور علاوه بر آنکه ظرافت پا را میپوشاند آن را در برابر گرد و خاک نیز محافظت میکرد.
چادر معمول این زمان (که به «چادر قجری» معروف است) عبارت است از دو تخته پارچه (که هر یک به طول دو قد آدمی درازا دارند و به همدیگر دوخته شدهاند). این دو تخته را چنان به هم دوختهاند که پس از روی سر گذاردن اندازه آن در پشت سر نیز به اندازه قدّ پوشنده باشد. دو سر زیادی دو تخته، که در طرفین قرار میگیرد، با حلقهای ابریشمین به گردن انداخته میشود، به طوری که قسمت جلوی چادر نیز تا پشت پا، اندازه باشد. دو بر قد چادر را گاهی ریشهدوزی یا نواردوزی میکنند.
دستک (quarter) به بخشی از کفش گفته میشود که قسمت «رویه» (vamp) جلویی کفش را به بخش انتهایی آن که روی پاشنه قرار میگیرد وصل میکند.
کفش معمول زنان در دوره قاجار نوک برگشته و بدون دستک بود. قسمتی از کفش که زیر پاشنه قرار میگرفت باریکتر بود. به دلیل آنکه جنس این قسمت از چوب با آستری از چرم است زنان بهسختی با آن راه میرفتند. گویا در آن زمان به این کفشها «ساغری» میگفتند.
خانوادهای در دوره قاجاریه هنگام عبور در شب با فانوس. در این تصویر، چاقچورهای زنان (تصویر چاقچور) و حاشیهدوزیهای چادر آنها مشخص است. آستینهای چادر نشاندهنده عبایی بودن چادر آنهاست؛ چادری که از بغداد وارد میکردند و مخصوص زنان اعیان بود. روبنده نیز از اجزای مهم پوشش زنان دوره قاجار هنگام بیرون رفتن از خانه بود. این پوشش از جنس پارچه کتانی ظریف یا قمیص اغلب به رنگ سفید تهیه میشد. طول روبنده گاه به شصت سانتیمتر میرسید. در گوشه آنها دو مادگی قیطانی کوچک بود که از دو طرف به «قُلابه» یا «چنگال» روبنده متصل میشدو روبنده را روی سر نگاه میداشت یا با یک سگک یا قزنقفلی به پشت سر محکم بسته میشد. جنس این سگک بسته به تمکن مالی استفادهکننده از طلا، نقره یا برنج بود. روبنده در جلوی چشم توری داشت به عرض حدود هفده و طول نُه سانتیمتر که بانوان از طریق آن میتوانستند ببینند. در جامعه بالا زدن و پشت سر انداختن روبنده نوعی گستاخی و اعتراض بهشمار میآمد
شماره آرشیو: 973-1ع
یک زن جوان ایرانی با چادری که در دوره قاجار میان زنان رواج داشته است (تصویر چادر) و نقاب یا پیچه. این پوشش که برای پوشاندن صورت به کار میرفت در اواخر دوره قاجار رواج یافت. نقاب به طور مشبک و از مو تهیه میشد و خنکتر از روبنده بود. این پوشش برخلاف روبنده که از روی چادر بسته میشد، از زیر چادر روی سر محکم میشد
شماره آرشیو: 3749-1ع
یکی از زنان دوره قاجاریه با نقاب یا پیچه. این پوشش که برای پوشاندن صورت به کار میرفت در اواخر دوره قاجار رواج یافت. نقاب به طور مشبک و از مو تهیه میشد و خنکتر از روبنده بود. این پوشش برخلاف روبنده که از روی چادر بسته میشد، از زیر چادر روی سر محکم میشد. چادر این خانم به شکل کلوش بریده شده و از نوع چادرهای با بند کمر نیست. حاشیه این چادر نواردوزی شده است. گوشواره به نسبت کوچک این خانم و مدل پیراهن او از تغییراتی که در پایان دوره قاجار در پوشش ایرانیان رخ داد حکایت میکند
شماره آرشیو: 3905-4ع
تابلو نقاشی یکی از زنان اعیان قاجار و کلفتش. در این تصویر «ساغری» (کفش معمول زنان در دوره قاجار) دیده میشود (تصویر کفش ساغری). این کفشها بدون پاشنه، نوک برگشته و بدون دستک بودند. قسمتی که زیر پاشنه قرار میگرفت باریکتر شده است. به دلیل آنکه جنس این قسمت از چوب با آستری از چرم است زنان بهسختی با آن راه میرفتند. یکی دیگر از نکات این عکس، دامنی است که زن ایستاده به تن دارد. این دامن پرچین کوتاه که در دوره ناصری رواج یافت «شلیته» نام داشت. چارقد (چیزی همانند روسری امروزی: پارچهای مربعشکل که به صورت سهگوش روی سر انداخته و در قسمت زیر گلو با سنجاقی بر سر ثابت میشد. اصلیترین پوشش سر خانمهای اندرونی چارقد بود. این پوشش در دوره ناصری رواج یافت و جای تور و کلاه یا عرقچین را گرفت) یکی دیگر از اجزای پوشش این دو زن است. «تنکه تنبان» (شلوارهای کشی سفید) در پای زن ایستاده مشاهده میشود. چادری که بر سر زن ایستاده مشاهده میشود چادر نماز است که در خانه و نیز وقت عبادت بر سر میکردند
شماره آرشیو: 61265-275م
یکی از زنان ایرانی اواخر دوره قاجار با چادر ساده و نقاب یا پیچه. این پوشش که برای پوشاندن صورت به کار میرفت در اواخر دوره قاجار رواج یافت. نقاب به طور مشبک و از مو تهیه میشد و خنکتر از روبنده بود. این پوشش برخلاف روبنده که از روی چادر بسته میشد، از زیر چادر روی سر محکم میشد. چادر این خانم به شکل کلوش بریده شده و از نوع چادرهای با بند کمر نیست. کفش این زن نیز حکایتی است از تاثیرپذیری ایرانیان از پوشاک غرب؛ زیرا تا پیش از مواجهه این جامعه با اروپاییان، کفشهای زنان از نوع ساغری یا مسافری (تصویر کفش مسافری) بود و اصلا چیزی تحت عنوان پاشنه یا دستک در کفشها وجود خارجی نداشت (تصویر دستک)
شماره آرشیو: 3907-4ع
بسته شدن چادر به کمر در تصویر مشخص است و نشان میدهد که زن چادری بهسر دارد که در دوره قاجار مرسوم بوده است (تصویر چادر). گاهی خانمهای اعیان و بزرگان اطراف چادر خود را گلابتوندوزی میکردند و حاشیه نقره یا نقرهنما به آن میدوختند، ولی پس از مدتی این گونه تزئین از رواج افتاد و به جای آن دوخت حاشیههایی به رنگهای آبی، قهوهای و سفید به عرض دو انگشت در لبههای چادر مشکی متداول شد
شماره آرشیو: 131273-275م
چهارتن از بانوان اصفهانی در میدان نقش جهان (امام خمینی) اصفهان با چادر و روبند و کفشهایی که به نظر میرسد از نوع «مسافری» باشند (کفشی پشتباز و بدون پاشنه؛ تصویر کفش مسافری). گویا این زنان شلوار و جوراب به پا دارند
شماره آرشیو: 61319-275م
زن ایرانی با چادر حاشیهدوزیشده و روبند در دوره قاجاریه. به نظر میرسد که این چادر از نوع چادر متداول در دوره قاجار باشد که به کمر بسته میشد. روبنده نیز از اجزای مهم پوشش زنان دوره قاجار هنگام بیرون رفتن از خانه بود. این پوشش از جنس پارچه کتانی ظریف یا قمیص تهیه میشد. طول روبنده گاه به شصت سانتیمتر میرسید. در گوشه آنها دو مادگی قیطانی کوچک بود که از دو طرف به «قُلابه» یا «چنگال» روبنده متصل میشدو روبنده را روی سر نگاه میداشت یا با یک سگک یا قزنقفلی به پشت سر محکم بسته میشد. روبنده در جلوی چشم توری داشت به عرض حدود هفده و طول نُه سانتیمتر که بانوان از طریق آن میتوانستند ببینند. کفشهای این زن از نوع «ساغری» است (ساغری کفشهای معمول زنان تا اواسط دوره قاجار بود که پاشنه نداشتند و نوکبرگشته و بدون دستک بودند. قسمتی از کفش که زیر پاشنه قرار میگرفت باریکتر بود. به دلیل آنکه جنس این قسمت از چوب با آستری از چرم بود زنان بهسختی با آن راه میرفتند؛ تصویر کفش ساغری)
شماره آرشیو: 5377-1ع
تصویر یک زن دوره قاجار با چادر و روبنده. روبنده از اجزای مهم پوشش زنان دوره قاجار هنگام بیرون رفتن از خانه بود. این پوشش از جنس پارچه کتانی ظریف یا قمیص تهیه میشد. طول روبنده گاه به شصت سانتیمتر میرسید. در گوشه آنها دو مادگی قیطانی کوچک بود که از دو طرف به «قُلابه» یا «چنگال» روبنده متصل میشدو روبنده را روی سر نگاه میداشت یا با یک سگک یا قزنقفلی به پشت سر محکم بسته میشد. روبنده در جلوی چشم توری داشت به عرض حدود هفده و طول نُه سانتیمتر که بانوان از طریق آن میتوانستند ببینند
شماره آرشیو: 11032-3ع
زنی با چادر ساده و نقاب یا پیچه. این پوشش که برای پوشاندن صورت به کار میرفت در اواخر دوره قاجار رواج یافت. نقاب به طور مشبک و از مو تهیه میشد و خنکتر از روبنده بود. این پوشش برخلاف روبنده که از روی چادر بسته میشد، از زیر چادر روی سر محکم میشد. چادر این خانم به شکل کلوش بریده شده و از نوع چادرهای با بند کمر نیست. حاشیه این چادر نواردوزی شده است
شماره آرشیو: 3906-4ع
زنی با چادر ساده که حاشیه آن نواردوزی شده است. پیراهن او که گلهایی در جلوی آن دوخته شده و نیز مدل کفش و چادرش گویای آن است که این تصویر به اواخر دوره قاجاریه تعلق دارد؛ زیرا بیشتر اجزای پوشش او برگرفته از پوشاک اروپاییان است
شماره آرشیو: 61301-275م
پوشاک دختران جوان در داخل خانه، در اواخر دوره قاجاریه. کفشها، جورابها، لباسها و حتی مدل مو و زیورآلات آنها از نفوذ پوشش غربی در ایران عصر قاجار حکایت میکند. قبل از معمول شدن کفشهای اروپایی در ایران، کفش زنان «کفشهای راحتی نوک برگشته» که به آنها «مسافری» میگفتند (تصویر کفش مسافری) و نیز ساغری بود (تصویر کفش ساغری)، ولی پس از مدتی در تهران چند مغازهدار زردشتی و ارمنی شروع به فروش کالاهای وارداتی اروپایی کردند که از جمله آنها، کفشهای چرمی سیاه و براق کوچکی بود به نام «قونداره». در این زمان گرچه پوشیدن کفش روبسته، دستکدار و پاشنهدار در ایران، چه برای مردها و چه زنها، کاری ناپسند بود، بهتدریج پوشیدن این کفشها به تقلید از غرب در جامعه ایرانی معمول گردید (تصویر دستک)
شماره آرشیو: 60-118و
پوشاک زن و شوهری در اواخر دوره قاجاریه. آرایش و پوشش هر دو به سبک غربی است
شماره آرشیو: 201-137ف
پوشاک و پوشش دو تن از زنان در اواخر دوره قاجاریه. زن ایستاده چارقد (چیزی همانند روسری امروزی: پارچهای مربعشکل که به صورت سهگوش روی سر انداخته و در قسمت زیر گلو با سنجاقی بر سر ثابت میشد. اصلیترین پوشش سر خانمهای اندرونی چارقد بود. این پوشش در دوره ناصری رواج یافت و جای تور و کلاه یا عرقچین را گرفت) بهسر دارد و به نظر میرسد چادر کمری (چادری به شکل نیمدایره که با سنجاق به کمر بسته میشد و جای دامن را گرفته بود) بر تن کرده است (تصویر چادر). عبدالله مستوفی میگوید: خانمها از زری و مخمل و ترمه کشمیری و فاستونیهای فرنگ، نیمتنه و چادرنمازهایی داشتند. چادرنماز را با دکمه و مادگی یا سنجاق طوری به کمر میبستند که مثل دامنهای امروز میشد.
زن نشسته گویا لباسی به سبک زنان اروپایی پوشیده است. کفش و جوراب هر دو زن از تعلق این عکس به اواخر دوره قاجاریه حکایت میکند. کفش زن نشسته از نوع کفش پاشنهدار است. قبل از معمول شدن کفشهای اروپایی در ایران، کفش زنان «کفشهای راحتی نوک برگشته» که به آنها «مسافری» میگفتند و نیز ساغری بود (تصویر کفش مسافری؛ تصویر کفش ساغری)، ولی پس از مدتی در تهران چند مغازهدار زردشتی و ارمنی شروع به فروش کالاهای وارداتی اروپایی کردند که از جمله آنها، کفشهای چرمی سیاه و براق کوچکی بود به نام «قونداره». در این زمان گرچه پوشیدن کفش روبسته، دستکدار و پاشنهدار در ایران، چه برای مردها و چه زنها، کاری ناپسند بود، بهتدریج پوشیدن این کفشها به تقلید از غرب در جامعه ایرانی معمول گردید(تصویر دستک)
شماره آرشیو: 136-124ط
سه زن در درون خانه با «شلیته» (دامنهای چیندار)ی که به نظر میرسد تا روی زانو بلندی داشته باشد و «چادرقد»های بلند (چیزی همانند روسری امروزی: پارچهای مربعشکل که به صورت سهگوش روی سر انداخته و در قسمت زیر گلو با سنجاقی بر سر ثابت میشد). گویا این سه زن «تنکه تنبان» شلوارهای کشی سفیدی به پا دارند. (این شلوارها را اغلب زنان اعیان میپوشیدند.) پوشاک این سه تن و بهویژه دامنهای آنها تعلق این تصویر به اواسط دوره قاجاریه را به ذهن متبادر میکند
شماره آرشیو: 61312-275م
چهره یک زن جوان از خانواده اعیان قاجار. به نظر میسد این زن چادر کمری ــ که در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه رواج یافت و جای شلیتههای کوتاه را گرفت ــ و نیمتنه به تن دارد. چارقد معمول دوره قاجار نیز سر او را پوشانده است. گفتنی است چادر کمری پارچهای نیمدایرهای بود که ارتفاع قد آن به پشت پا میرسید. برای تهیه این چادر بیشتر از ترمه کشمیری، فاستونیهای فرنگی، مخمل یا زری استفاده میکردند. چادر کمری را با دکمه و مادگی و سنجاق یا بند طوری به کمر میبستند که مانند دامنهای امروزی میشد. چادر کمری را با نیمتنه میپوشیدند و سعی میشد که جنس پارچه هر دو پوشش یکی باشد
شماره آرشیو: 61343-275م
دو زن ایرانی از خانواده اعیان دوره قاجاریه. در این تصویر، زنان چارقد (چیزی همانند روسری امروزی: پارچهای مربعشکل که به صورت سهگوش روی سر انداخته و در قسمت زیر گلو با سنجاقی بر سر ثابت میشد. اصلیترین پوشش سر خانمهای اندرونی چارقد بود. این پوشش در دوره ناصری رواج یافت و جای تور و کلاه یا عرقچین را گرفت) به سر دارند. نیمتنه، چادر کمری و کفشهای آنها که به احتمال زیاد از نوع ساغری است در تصویر مشاهده میشود (تصویر کفش ساغری). گفتنی است که چادر کمری در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه رواج یافت و جای شلیتههای کوتاه را گرفت. این چادر پارچهای نیمدایرهای بود که ارتفاع قد آن به پشت پا میرسید. برای تهیه چادر کمری بیشتر از ترمه کشمیری، فاستونیهای فرنگی، مخمل یا زری استفاده میکردند. چادر کمری را با دکمه و مادگی و سنجاق یا بند طوری به کمر میبستند که مانند دامنهای امروزی میشد. این چادر را با نیمتنه میپوشیدند و سعی میشد که جنس پارچه هر دو پوشش یکی باشد
شماره آرشیو: 3375-1ع
زنان و دختران اعضای یک خانواده در اواخر دوره قاجاریه. در این تصویر پوشش از نوع چادر نماز، «چادر شب» و چارقد بیشتر به چشم میآید. چادر شب یا «چادر رختخوابی» کرباس رنگین چهارخانه (شطرنجی) به رنگهای آبی و قرمز مایل به قهوهای بود. در همه روستاهای ایران و در شهرهای قم، یزد و شهرهای کوچک، زنان در بیرون از منزل همین چادر را به سر میکردند. این چادر را به شکل مربع برش میدادند
شماره آرشیو: 61280-275م
مدل پوشاک در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی. در این تصویر چادر زنان هنوز به شکل چادر متداول در دوره قاجار (یعنی چادری که در کمر بسته میشد؛ تصویر چادر) و پوشش سر آنها هم چارقدهای دوره قاجار است، اما کیف دستی، زیورآلات و ساعت آنها از تغییر سبک پوشش در این دوره حکایت میکند
شماره آرشیو: 65-138الف
نوع پوشاک و آرایش زنان در اواخر دوره قاجاریه. لباس و جوراب از تغییر فرهنگی در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی حکایت میکند
شماره آرشیو: 131283-275م
نوع پوشاک، طرز آرایش زنان، چیزی که همانند ساق در دست دارند و کفشها نشان میدهد این عکس به اواخر دوره قاجاریه تعلق دارد. کفشهای این دو زن از نوع چکمههای بندداری است که در دوره احمدشاه و تحت تاثیر پوشش غربی در ایران رواج یافت
شماره آرشیو: 131276-275م
این زن چادر کمری و کتی یقهدار که متاثر از فرهنگ غرب در ایران رواج یافت، چارقد، جوراب و کفش (از نوع قونداره) به تن دارد. قونداره کفشهای سیاه براق کوچکی بود که در عصر ناصرالدینشاه از اروپا وارد ایران شد. چادر کمری نیز در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه رواج یافت و جای شلیتههای کوتاه را گرفت. این چادر پارچهای نیمدایرهای بود که ارتفاع قد آن به پشت پا میرسید. برای تهیه چادر کمری بیشتر از ترمه کشمیری، فاستونیهای فرنگی، مخمل یا زری استفاده میکردند. چادر کمری را با دکمه و مادگی و سنجاق یا بند طوری به کمر میبستند که مانند دامنهای امروزی میشد. این چادر را با نیمتنه میپوشیدند و سعی میشد که جنس پارچه هر دو پوشش یکی باشد
شماره آرشیو: 145-6ع
چارقد، چادر کمری، جوراب، نیمتنه، جلیقه و قونداره اجزای پوشش زنی است که در تصویر دیده میشود. قونداره کفشهای سیاه براق کوچکی بود که در عصر ناصرالدینشاه از اروپا وارد ایران شد