نگاهی به زندگی سیاسی صادق قطب‌زاده؛

مسافر پرواز 4721 چگونه کودتاچی شد؟

او که در پرواز امام خمینی به سوی ایران، در 12 بهمن 1357، کنار رهبر انقلاب نشسته و مترجم ایشان بود چگونه کارش به کودتا علیه نظام برآمده از انقلاب و حتی طرح نقشه ترور امام کشیده شد؟
مسافر پرواز 4721 چگونه کودتاچی شد؟
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ صادق قطب‌زاده، فرزند حسین، 4 اسفندماه سال 1314 در تهران به دنیا آمد. او در خانواده‌ای تاجر زیست و تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند. آخرین سال‌های تحصیلات متوسطه‌ وی مصادف با نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. در این زمان، قطب‌زاده به حمایت از ملی شدن صنعت نفت برخاست. پس از کودتای 28 مرداد سال 1332، او به عنوان نماینده‌ دانش‌آموزان وارد نهضت مقاومت ملی شد و به فعالیت پرداخت. در این زمان، او هفده سال داشت و اندکی از کودتای 28 مرداد گذشته بود که به جبهه‌ ملی پیوست. قطب‌زاده در سال 1337 برای ادامه‌ تحصیل به دانشگاه جورج تاون آمریکا رفت و در رشته‌ زبان تحصیل کرد و بخش مهمی از زندگی او آغاز شد.1 با توجه به پیشینه فعالیت‌های سیاسی در ایران، او از همان آغازِ کار با دانشجویان، به فعالیت سیاسی در خارج از کشور مشغول شد.
 
قطب‌زاده و مخالفت با رژیم پهلوی
قطب‌زاده در دوران تحصیل در آمریکا با محافل سیاسی ارتباط زیادی داشت. وی در یکی از میهمانی‌های سفارت ایران در آمریکا، به سفیر ایران ــ اردشیر زاهدی ــ سیلی زد و همین موضوع سبب اخراجش از آمریکا شد. قطب‌زاده به همین واسطه از آمریکا خارج و راهی کانادا شد تا مبارزات خود را در قالب انجمن‌های اسلامی دانشجویان خارج از کشور به صورتی سازمانی‌تر پی بگیرد. او در سال 1341 با همکاری علی شریعتی، پرویز امین، مصطفی چمران و ابراهیم یزدی با هدف کمک به حرکت‌های مبارزاتی علیه رژیم در داخل کشور از طریق سازمان‌های دانشجویی، نهضت آزادی خارج از کشور را پایه‌گذاری کرد.2 این فعالیت‌ها وی را در کانون توجه دستگاه امنیتی رژیم قرار داد. صادق قطب‌زاده در گروهی از مبارزان با حکومت پهلوی قرار گرفته بود که از نظر ساواک، باید تحت مراقبت قرار می‌گرفت تا از هرگونه اقدام جدی آنها جلوگیری شود.3
 
صادق قطب‌زاده در کنار امام موسی صدر (پاریس ــ دهه 1350)
صادق قطب‌زاده در کنار امام موسی صدر (پاریس ــ دهه 1350)
 
در پی فضای ایجادشده در سال ۱۳۴۲ و گسترش مخالفت‌ها با رژیم پهلوی، قطب‌زاده به صف هواداران امام پیوست و بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه، تلاش بسیاری کرد تا رهبر انقلاب از ترکیه به عراق فرستاده شود. بعد از توقف امام خمینی در ترکیه و سپس استقرار ایشان در عراق، قطب‌زاده که از جایگاه و موقعیت امام خمینی(ره) در فضای مبارزه علیه رژیم پهلوی به‌خوبی آگاهی یافته بود، بار‌ها راهی نجف شد و با امام خمینی دیدار کرد.4 او در سال ۱۳۴۸ از کالج نوتردام در شهر نلسون کانادا فارغ‌التحصیل شد و سپس با یک گذرنامه سوریه‌ای در پاریس سکونت کرد. قطب‌زاده بعد از استقرار در پاریس، رابط اصلی انجمن دانشجویان مسلمان در اروپا و دولت‌های تندرو عرب به‌ویژه الجزایر، عراق و سوریه بود.5 او در سال 1343 همراه چند نفر از دوستانش به خاورمیانه‌ عربی رفت و در آنجا مقدمات مبارزه‌ مسلحانه بر ضد رژیم پهلوی را فراهم کرد. این رویکرد باعث شد همکاری خوبی با امام موسی صدر داشته باشد، اما درعین‌حال اختلاف‌هایی با برخی از نیروهای انقلابی و مبارز از جمله جلال‌الدین فارسی پیدا کرد.6
 
قطب‌زاده در این ایام ارتباط گسترده خود را با امام خمینی حفظ کرد تا جایی که در پرواز امام خمینی به سوی ایران، که انقلاب اسلامی ده روز پس از آن به پیروزی رسید، در کنار امام خمینی نشست و مترجم رهبر انقلاب شد.7
صادق قطب‌زاده در کنار امام خمینی (نوفل لوشاتو ـ سال 1357)
صادق قطب‌زاده در کنار امام خمینی (نوفل لوشاتو ـ سال 1357)
 
پیروزی انقلاب اسلامی؛ قطب‌زاده و فرصت‌های جدید
یک روز پس از پیروزی رسمی انقلاب اسلامی در سال 1357، نخستین حکم مسئولیت در کشور به نام صادق قطب‌زاده صادر شد. وی بلافاصله پس از انقلاب اسلامی مسئولیت حساس اداره رادیو و تلویزیون ایران را برعهده گرفت.8 عملکرد وی در این نهاد به دلایلی همچون رعایت نکردن شئونات اسلامی، اجرای برنامه‌های ضد دولت موقت و نخست‌وزیر چندان رضایت نیروهای انقلابی و امام خمینی را دربر نداشت تا اینکه سرانجام با بالا گرفتن اعتراض‌ها، قطب‌زاده از این سمت کنار گذاشته شد. او اندکی بعد، عهده‌دار وزارت امور خارجه شد. بدین ترتیب، زمانی که بنی‌صدر به عنوان کفیل وزارت خارجه از سمتش کنار رفت، قطب‌زاده بنا به پیشنهاد شورای انقلاب و با موافقت امام خمینی(ره) جای او را گرفت و بیش از پیش در سپهر سیاست ایران شناخته شد. وی در جریان تسخیر سفارت آمریکا در ایران و بازداشت
اعضای سفارت، مانور زیادی از خود نشان داد و خواهان استرداد شاه به ایران شد. در حقیقت، قطب‌زاده به عنوان وزیر امور خارجه جدید، به استرداد شاه بسیار علاقه‌مند بود. به موازات جمعیت انبوهی که در برابر سفارت آمریکا در تهران فریاد می‌کشید، قطب‌زاده اکنون چهره‌ای آشنا در اخبار تلویزیون‌های آمریکا شده بود. با وجود این، «خوش‌قیافگی همیشگی، کت‌وشلوارهای شیک و کراوات‌های ابریشمی‌اش او را سخنگویی نامناسب برای تظاهرکنندگان خشمگین و امام خمینی سرسخت جلوه می‌داد».9
 
صادق قطب‌زاده در دفتر ریاست صداوسیما (اسفند 1357)
صادق قطب‌زاده در دفتر ریاست صداوسیما (اسفند 1357)
 
قطب‌زاده تلاش‌های بسیاری برای حل مسئله‌ اعضای سفارت آمریکا انجام داد. گفته می‌شود تمام این تلاش‌ها برای کسب وجهه جهت شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری بود. او به‌واسطه شهرتی که کسب کرده بود در نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری کاندید شد، اما در این انتخابات نتوانست حریف رقیب خود، ابوالحسن بنی‌صدر، شود و شکست ‌خورد. درست بعد از این شکست سنگین بود که حضور قطب‌زاده در عرصه سیاست کم‌رنگ شد.
 
تغییر در خط‌مشی سیاسی؛ از طراحی کودتا تا اعدام
قطب‌زاده به‌تدریج با از دست دادن مناصب متعدد، خط‌مشی سیاسی خود را تغییر داد؛ تا جایی که شروع کرد به توطئه‌گری در برابر امام و نظام اسلامی. کرول جروم ــ از افراد بسیار نزدیک به قطب‌زاده ــ در کتاب خود به‌روشنی پرده از اختلاف‌نظر میان قطب‌زاده و امام خمینی برداشته و درباره دیدگاه قطب‌زاده درباره حکومت نوشته است: «قطب‌زاده وقتی‌که یک‌باره انقلاب غالب شد، انتظار داشت که امام خمینی ... یک پیشوای اخلاقی فراگیر باشد، اما نه یک رهبر سیاسی».10 همین نوشته دلیل اعمال بعدی قطب‌زاده را توضیح و نشان می‌دهد با وجود نزدیکی اولیه، اختلاف عقیده عمیقی میان او و امام خمینی درباره شکل حکومت آینده وجود داشته است.
 
قطب‌زاده پس از برکناری از سمت‌های رسمی‌اش در کشور و بعد از اینکه دیگر خانه‌نشین شد و اسمی از او مطرح نبود و فعالیت رسمی نداشت تلاش‌های متعددی انجام داد تا نام خود را در جامعه باقی نگه دارد. گاهی شنیده می‌شد که می‌خواهد روزنامه‌ای دایر کند به نام «والعصر مستقلا». حتی شنیده شد که قصد دارد دوستانی را در نهادها و سازمان‌های مختلف جمع‌آوری کند تا با توجه به نفوذ آنان بتواند تظاهرات و اعتصاباتی را راه بیندازد. او در حقیقت به دنبال این بود که «یک جبهه‌گیری در برابر جمهوری اسلامی بکند و مخالفت‌هایی ابراز کند».11
 
در تلاش مذبوحانه برای تحقق همین اهداف، وی از طریق ارتباط با چند تن از نظامیان و نیز شماری از روحانیان مخالف همچون شریعتمداری و عوامل خارجی به فکر طراحی و اجرای یک کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی افتاد. شخصی به نام ایل آلون، که از جامعه سوسیالیست‌ها بود، از نظر اقتصادی به قطب‌زاده قول پول و اطلاعات لازم برای اجرای کودتا را داده بود؛ همچنین صورت سلاح‌هایی که لازم داشتند تهیه شد که بخشی از آنها را خود قطب‌زاده صورت کرده بود و قرار بود از طریق آقای ایل آلون تهیه شود.12 قطب‌زاده پیشنهادهای تندی از قبیل ترور فرمانده نیروی زمینی و اعضای شورای عالی دفاع را مطرح کرد و از همکاران خود به طور جدی می‌خواست که ترورها را به مرحله اجرا درآورند. مهم‌تر از موارد یادشده، پیشنهاد ترور امام خمینی از سوی قطب‌زاده بود. درست زمانی که او به اجرای کودتا اقدام کرده بود، مسئولان جمهوری اسلامی نیز از این توطئه باخبر و برای خنثی‌سازی آن وارد عمل شدند.13
 
بدین‌ترتیب، نقشه کودتای قطب‌زاده کشف و وی دستگیر شد. پس از دستگیری، او تمامی اتهامات را مردود دانست، ولی پس از اطلاع از اینکه مسئولان کشور از نقشه کودتا باخبر بوده‌اند، به جرم خود اعتراف کرد و بدین‌ترتیب کودتای او و همدستانش علیه نظام جمهوری اسلامی با شکست مواجه شد. قطب‌زاده که در 17 فروردین سال 1361 بازداشت شده بود، پس از سه جلسه محاکمه بر اساس رأی دادگاه ارتش به اعدام محکوم و رأی صادره در شب ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اجرا شد.14
 
صادق قطب‌زاده در کنار دو تن از متهمان در دادگاه انقلاب (سال 1361)
صادق قطب‌زاده در کنار دو تن از متهمان در دادگاه انقلاب (سال 1361)

پی نوشت:
 
1. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1387، صص 570-571.
2. علیرضا کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 291.
3. سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، 1371، صص 150-151.
4. داوود علی‌بابایی، «درباره صادق قطب‌زاده چه باید گفت؟»، فصلنامه خاطرات سیاسی، ش 6 (1398)، ص 63.
5. یرواند آبراهامیان، همان، ص 570.
6. داوود علی‌بابایی، همان، ص 68.
7. عباس میلانی، نگاهی به شاه، تورنتو، پرشین سیرکل، 1392، ص 107.
8. یرواند آبراهامیان، همان، ص 571.
9. ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، ذهن آویز، 1387، ص 427.
10 . کرول چروم، مرد در آینه؛ داستانی واقعی از عشق، انقلاب و خیانت در ایران، ترجمه پ. ایراندوست، بی‌جا، 1366، صص 186-188.
11. کیهان، ۸ اردیبهشت ۱۳۶۱.
12. همان، 21 اردیبهشت ۱۳۶۱.
13. محمد محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳، صص 237-240.
14. داوود علی‌بابایی، همان، ص 75.
  https://iichs.ir/vdcfetd0.w6dyyagiiw.html
iichs.ir/vdcfetd0.w6dyyagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما