سرریدر بولارد درباره‌اش گفته بود: اگر او برای حراست از پالایشگاه نفت جنوب با ما مساعدت نمی‌کرد، اصولا مسئله استخراج نفت جنوب منتفی بود
مردی که استخراج نفت را برای انگلیس تضمین کرد
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ خزعل الکعبی، معروف به شیخ خزعل پسر سوم جابرخان نصرت‌الملک از قبیله عرب بنی‌کعب از تیره فرعی «محیسن» در سال 1342 در خوزستان به دنیا آمد. پدرش جابر مؤسس مشایخ بنی کعبه بود و تا دوره‌ای نیز با انگلیس روابط صمیمانه برقرار کرده بود. پس از مرگ شیخ جابر، شیخ محمد فرزند اول جابر زمام امور را به‌دست گرفت. اما بزرگان قبایل محیسن مزعل فرزند دوم را به عنوان شیخ خود برگزیدند. حکومت استان در این مرحله با پیروی از شیوه خود، «تفرقه بینداز و حکومت کن»، خلعت سنتی مربوط به این شغل را به هر دو برادر اعطا کرد. شیخ مزعل به عنوان مسئول جمع‌آوری مالیات و اداره منطقه، و محمد به عنوان شیخ محمره، بدون تفویض هرگونه اختیار، از سوی حکومت استان منصوب شدند...1 اما در نهایت مزعل برادر خود محمد را از قدرت برکنار کرد و خود به قدرت رسید. بعد از آن، رقابت قدرت میان محمد و مزعل به رقابت مزعل و خزعل تبدیل شد؛ رقابتی که در نهایت باعث شد خزعل با از پای درآوردن برادر خود، قدرت را تصاحب کند.
 
خزعل بعد از به قدرت رسیدن چه کرد؟
شیخ خزعل بعد از تصاحب قدرت اقدامات زیادی برای افزایش قدرت خود و استقلال از دولت مرکزی انجام داد. او در اولین گام تلاش کرد اداره گمرکات خرمشهر را از آن خود کند. خزعل در آن مرحله برای نیل به این هدف از انگلیس نیز درخواست کمک کرد، اما در نهایت توفیقی در این زمینه کسب نکرد. بااین‌حال او در دوره ناصرالدین‌شاه توانست قدرت خود را افزایش دهد و ضمن از راه برداشتن رقبای محلی، در برابر حکومت قاجار نیز استقلال زیادی کسب کند. بااین‌حال مهم‌ترین عامل استقلال خزعل در خوزستان به ارتباط او با انگلیس بازمی‌گردد. روابط خزعل و انگلیس، که از ابعاد پیچیده‌ای برخوردار است، نقش مهمی در تحولات منطقه خوزستان و نیز تأمین منافع این کشور داشت.
 
روابط خزعل و انگلیس
رابطه خزعل و انگلیس بعد از کشف نفت در خوزستان آغاز شد. انگلیس بعد از آنکه به نفت ایران دست یافت، برای ایجاد پالایشگاه، مجبور به خرید برخی از اراضی خوزستان از مالکان آنها شد. بر این اساس، خزعل به عنوان یکی از زمین‌داران بزرگ آن منطقه، وارد معامله با انگلیس شد و طی قراردادی بخش‌هایی از زمین خود را به این دولت واگذار کرد. این قرارداد در سال 1909 منعقد گردید و پالایشگاه در سال 1912 به بهره‌برداری رسید. انگلیس با انعقاد قرارداد با خزعل درصدد بود از قدرت ایلات و عشایر علیه حکومت مرکزی استفاده کند؛ زیرا سیاست‌های حکومت مرکزی برخلاف منافع این کشور بود.2
 
شیخ خزعل به اتفاق جمعی از افسران و مقامات کشورهای عربی و عثمانی
شیخ خزعل به اتفاق جمعی از افسران و مقامات کشورهای عربی و عثمانی
شماره آرشیو: 7075-1ع
 
انگلیس که از نقش و قدرت خزعل به‌خوبی آگاه بود، تصمیم گرفت از او به عنوان گزینه‌ای مطمئن برای محافظت از منابع نفتی خود استفاده کند. این هدف بعد از انتقال پیام انگلیس به خزعل محقق شد و خزعل بی‌درنگ به آن پاسخ مثبت داد. با گذشت زمان مشخص شد که تصورات انگلیس از نقش خزعل در تأمین امنیت چاه‌های نفتی چندان هم بیهوده نبوده؛ چراکه خزعل به راحتی و با تمام قوا از منافع نفتی انگلیس حفاظت کرد و در مقابل انگلیس هم با افزایش قدرت او به اشکال مختلف، خزعل را در استقلال از قدرت مرکزی یاری داد؛ برای نمونه در زمان جنگ جهانی اول، خزعل با دسته‌ای از سپاهیان هندی مشغول نبرد علیه عثمانی‌ها شد، اما بااین‌حال وضعیت محمره [خرمشهر] و ناصری [اهواز] و اطراف آن خیلی مغشوش بود. انگلیسی‌ها شروع به احداث قلاع نظامی کردند، کشتی‌های جنگی آنان در دهانه اروندرود لنگر انداختند... آنها به سردار ارفع، یعنی شیخ خزعل، انواع و اقسام سلاح‌ها تحویل دادند تا از منافعشان حمایت کند.3 خزعل در این مدت، یعنی در دورانی که جنگ جهانی اول در حال وقوع بود و اشغالگران کشور را مورد حملات خود قرار داده بودند، نه تنها در مقابل اشغالگران انگلیس کوچک‌ترین مقاومت و مخالفتی نشان نداد، بلکه همه قوای خود را در اختیار آنها قرار داد. او روابط محکمی با انگلیس داشت و بنا بر اسناد موجود وارد فراماسونری شده و لژی را در خرمشهر تأسیس کرده بود.4
 
درکل در این مقطع، استراتژی انگلیسی‌ها نسبت به تحولات خوزستان و شخص خزعل این بود که اگر شوروی شمال ایران را به اشغال خود درآورد، آنها با حمایت از شیخ خزعل و والی پشتکوه، پیمانی برای حفظ موجودیت خود و صیانت از منابع نفتی خوزستان منعقد سازند.5 نقش خزعل در محافظت از منابع نفتی انگلیس به‌قدری
تعیین‌کننده بود که بعدها سرریدر بولارد دراین‌باره گفت: «اگر شیخ محمره [شیخ خزعل] برای حراست از پالایشگاه نفت جنوب با ما مساعدت نمی‌کرد و با سران ایل بختیاری امنیت چاه‌ها و لوله‌های نفت را فراهم نمی‌ساختند، اصولا مسئله استخراج نفت جنوب منتفی بود و امتیاز کسب شده ــ حداقل در سال‌های اولیه‌اش ــ به‌هیچ‌وجه نمی‌توانست قابل بهره‌برداری باشد».6
 
شیخ خزعل به اتفاق امیرعبدالعزیز آل سعود و چند تن از افسران انگلیسی در کویت (1916)
شیخ خزعل به اتفاق امیرعبدالعزیز آل سعود و چند تن از افسران انگلیسی در کویت (1916)
شماره آرشیو: 7074-1ع
 
خزعل و روی کار آمدن رضاخان
با روی کار آمدن رضاخان، سیاست انگلیس نسبت به خزعل تغییر کرد و جای خود را به حمایت از رضاخان در برابر خزعل داد. در این شرایط رضاخان و حکومت مرکزی ابتدا تلاش کردند طی قراردادهایی با خزعل، با او مصالحه کنند؛ از جمله این قراردادها می‌توان به موضوع بدهی‌های خزعل به دولت اشاره کرد؛ چنان‌که با ورود مستشاران آمریکایی به ایران، برای حل و فصل مشکلات و اختلافات مالی میان شیخ و دولت، تلاش‌هایی شد و سرانجام در پاییز سال 1923، قرار شد که شیخ بدهی‌های خود را به دولت ایران پرداخت کند. جزئیات این ماجرا در نامه‌ای که علاء [وزیرمختار ایران در واشنگتن] به دالس می‌نویسد چنین گزارش شده است: «کلنل مک کرمک که برای سرکشی به ادارات مالیه به خوزستان رفته بود، در بازگشت از خوزستان، وارد شیراز شده است».7 ظاهرا میلسپو که اداره مالیات ایران را بر عهده داشت، از خزعل تقاضا کرده بود بدهی‌های خود را پرداخت کند، اما این پایان ماجرا نبود و بعد از آن اتفاقاتی افتاد که دستگیری خزعل توسط رضاخان را به دنبال داشت.
 
شیخ خزعل به همراه جمعی از صاحب‌منصبان و افسران ارتش در مراسم استقبال از رضاشاه
شیخ خزعل به همراه جمعی از صاحب‌منصبان و افسران ارتش در مراسم استقبال از رضاشاه
شماره آرشیو: 6236-3ع
 
دستگیری خزعل توسط رضاخان
ماجرای دستگیری خزعل به برخی از وقایع میان رضاخان و انگلیس بازمی‌گردد. گویا انگلیس به رضاخان خاطرنشان کرده بود که هر گونه آسیبی که به تأسیسات نفتی این کشور وارد شود، در ابتدا متوجه رضاخان خواهد بود. دلیل چنین تذکری از سوی انگلیس هم کاملا مشخص است و به تغییر سیاست‌های این کشور بازمی‌گردد. انگلیس که پیش از رضاخان نگران تأسیسات نفتی خود از سوی دولت مرکزی بود و ازهمین‌رو به اشخاصی چون خزعل نیاز داشت، حال دیگر با وجود یک دولت دست‌نشانده، از این نیاز فارغ شده بود. در نهایت طبق توافقاتی که میان رضاخان و انگلیس شکل گرفت، رضاخان تصمیم گرفت به خزعل حمله کند.   
 
البته باید به این موضوع اشاره کرد که گذشته از توافق رضاخان و انگلیس، عوامل دیگری نیز در حمله رضاخان به شیخ تأثیرگذار بود؛ از جمله این عوامل می‌توان به مخالفت شیخ خزعل با رضاخان اشاره کرد؛ چنان‌که شیخ کمیته‌ای تحت عنوان کمیته قیام سعادت را تشکیل داده و از طریق آن خواهان بازگشت احمدشاه و طرد سردارسپه بود. شیخ خزعل گرچه پیش از آن با حکومت قاجار هم مشکل داشت، آن را حکومتی قانونی می‌دانست.8 بااین‌حال مجموع این عوامل باعث حمله رضاخان به شیخ خزعل شد. شرح ماجرای حمله به خزعل در کتاب خاطرات سرلشکر امیراحمدی این‌گونه آمده است:
 
«اردویی که به خوزستان اعزام شد، یک ستون به فرماندهی سرتیپ شاه‌بختی از خرم‌آباد به دزفول فرستادم... موضوع جنگ با خزعل که تصور می‌رفت طولانی و دامنه‌دار شود، زودتر از آنچه انتظار می‌رفت حل شد؛ زیرا همان‌طور که تمرد وی در اثر تحریک سیاسی بود، تسلیم وی نیز از این راه بود و شیخ خزعل از زد و خورد منصرف گردید. پس از حل قضایا یکی از پسران خزعل با سردار سپه به تهران آمد و پس از چندی خود شیخ هم به تهران آمد».9
 
شیخ خزعل بعد از دستگیری
خزعل بعد از دستگیری تا مدت‌ها در تهران ماند و حتی در زمان تشکیل مجلس مؤسسان به عضویت آن درآمد. گفته شده است خزعل بعد از آنکه توسط رضاخان به تهران آمد، مورد عفو او قرار گرفت، اما برخلاف وعده وعیدهایی که رضاخان درباره تأمین امنیت خزعل داده بود، وی به طرز مشکوکی در 14 خرداد 1315 و در 75 سالگی به قتل رسید. بسیاری از منابع قتل خزعل را توسط عوامل شهربانی و به دستور مستقیم رضاخان دانسته‌اند.
 
شیخ خزعل در ایام تبعید در تهران به اتفاق چند تن دیگر
شیخ خزعل در ایام تبعید در تهران به اتفاق چند تن دیگر
شماره آرشیو: 999-1ع

پی نوشت:
 
1. مصطفی انصاری، تاریخ خوزستان 1878- 1925 (دوره خاندان کعب و شیخ خزعل)، تهران، نشر شادگان، چ دوم، 1377، صص 66-67.
2. حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1383، ص 595.
3. حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1385، ص 160.
4. ایران و استعمار انگلیس: مجموعه سخنرانی‌ها و مقالات، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1391، ص 160.
5. حسین آبادیان، همان، ص 22.
6. سرریدر بولارد و سرکلارمونت اسکراین‌، شترها باید بروند، تهران، البرز، 1374، چ چهارم، صص 64- 65.
7. محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه سیدرضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1389، ص 306.
8. احمد امیراحمدی، خاطرات نخستین سپهبد ایران، غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، 1373، صص 249-250.
9. احمد امیراحمدی، همان، صص 255-256.
  https://iichs.ir/vdcc40qi.2bqs48laa2.html
iichs.ir/vdcc40qi.2bqs48laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما