کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بررسی مواضع ایالات متحده درباره انقلاب سفید؛

امریکا، معلم اصلاحات ارضی

7 خرداد 1396 ساعت 9:37

پس از قیام 15 خرداد، پرزیدنت کندی طی یک نامه تبلیغاتی، ضمن اظهار تاثر از قیام مردم، خطاب به شاه نوشت: «به تدریج که مردم به اهمیت اقداماتی که شما به منظور گسترش عدالت اجتماعی و ایجاد فرصتهای مساوی برای کلیه ایرانیان آغاز کرده‌اید پی ببرند، این گونه تظاهرات ناپدید خواهد شد.»


برای شناخت ریشه تحولات تاریخی کشور، باید تمامی زوایای علل حوادث اجتماعی در ارتباط با یک تحول سیاسی بررسی شود. یکی از این حوادث مهم در تاریخ کشور، اصلاحات ارضی می‌باشد که همانند هر پدیده سیاسی و اجتماعی دیگر نمی‌توان آن را تنها تک علیتی مطالعه کرد، بلکه اگر قرار باشد شرایط تحقق اصلاحات ارضی در ایران به صورت واقع‌بینانه و علمی بررسی شود، باید به تمام جوانب و علل سیاسی داخلی و بین‌المللی مسئله توجه کافی مبذول گردد. ازآنجاکه به جوانب سیاست داخلی اصلاحات ارضی در ایران زیاد پرداخته شده است، ما در این نوشتار قصد داریم به بررسی عوامل و علل خارجی و به صورت موردی نقش امریکا و مواضع آن در قبال طرح اصلاحات ارضی بپردازیم.
 
1. علل خارجی اصلاحات ارضی در ایران
یکی از عوامل مهمی که ضرورت طرح و اجرای اصلاحات ارضی را به وجود آورده بود، بی تردید عوامل خارجی بود که به صورت مستقیم و غیرمستقیم طرح می‌شدند و در مجموع در تدوین و اجرای آن در سال 1340 نقش تعیین کننده‌ای داشتند. در این ارتباط باید اذعان کرد کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده امریکا، با توجه به تجربه تلخ حوادث جنوب شرق آسیا، امریکای لاتین و نقش دهقانان در جنگهای رهایی بخش دهه 1330 از جمله جنگهای ویتنام، چین، الجزایر و کوبا که مسئله زمین و دهقان اهرم اصلی آنها بود، بدین نتیجه رسیده بودند که با اجرای اصلاحات از بالا می‌توان از رشد جنبشهای خارجی و ضد استبدادی جلوگیری کرد. بدین ترتیب به تصور امریکا، اصلاحات ارضی ساختار کهنه کشاورزی و روابط اجتماعی سنتی در روستاهای ایران (به عنوان همسایه شوروی) را بهبود می‌دهد و از نفوذ ایدئولوژیک و سیاسی کمونیست و در نهایت احتمال بروز یک انقلاب سیاسی جلوگیری می‌کند؛ همچنین علاوه بر این مورد، متحدان غربی محمدرضاشاه، به خصوص ایالات متحده، نگران مازاد سرمایه و انباشت کالاهای مصرفی حاصل از تولید انبوه در جوامع سرمایه‌داری بودند و همین امر لزوم دستیابی به بازار مصرف کشورهای پرجمعیت جهان سوم را لازم می‌کرد؛ به طوری که کالاهای غربی در بازار اقمار نظام سرمایه‌داری خریداری شود. کشورهای جهان سوم، از جمله کشور ایران، با نظام کشاورزی ارباب ـ رعیتی بسته و جمعیت زیاد، بهترین محیط برای صدور کالا بودند، ولی نخستین شرط لازم برای تحقق این هدف سوق دادن تدریجی نظام ارباب ـ رعیتی به نظام سرمایه‌داری بود.1
 
2. مواضع امریکا قبل از اجرای اصلاحات ارضی
مواضع امریکاییها در قبال اصلاحات ارضی به مدتها قبل از اجرای رسمی و عملی این پروژه در ایران برمی‌گردد؛ به طوری که تدوین مفاد و تحمیل این اصلاحات به رژیم پهلوی، در دوران ریاست جمهوریهای مختلف، هم جمهوری خواه و هم دموکرات دنبال می‌شد؛ برای مثال هنگامی که آیزنهاور جمهوری‌خواه با سیاست جهانی مهار کمونیست در ژانویه‌ 1953 (دی 1331) رئیس جمهور امریکا شد، قصد داشت با تز نگرش نوین، هزینه‌های نظامی امریکا را از طریق تقویت کشورهای طرفدار غرب پیرامون شوروی کاهش دهد. بدین منظور دولت جمهوری‌خواه امریکا، در زمانی که علی امینی به عنوان سفیر کبیر ایران در واشنگتن اقامت داشت (1334 ـ 1337)، طرحی را برای دگرگونی ساختار روستایی ایران تهیه کرد و برای اجرا در اختیار ایران قرار داد، ولی اجرای آن تا اواخر دهه 1330، یعنی زمان ریاست جمهوری کندی دموکرات، طول کشید؛ یعنی زمانی که بحران سیاسی و اقتصادی داخلی و شرایط بین‌المللی در سالهای آخر دهه 1330 به تدریج زمینه‌های طغیان و عصیان مردم را علیه حکومت پهلوی فراهم کرده بود؛ به نحوی که حکومت امریکا از بروز جنبشی ضدحکومتی و انقلابی در ایران همانند سالهای 1328 ـ 1332 به شدت نگران شده بود. در این زمان بود که ابزارهایی سیاسی و مالی در اختیار محمدرضا شاه قرار گرفت و تلاش شد با انجام دادن پاره‌ای اصلاحات و اجابت خواسته‌های اجتماعی و سیاسی با استفاده از این ابزارها، به‌گونه‌ای که منافع نخبگان حاکم به خطر نیفتد، شرایط انقلابی به وجود آمده کنترل شود.2 این امر به گونه‌ای بود که آریمن مایر ــ سفیر امریکا در ایران طی سالهای 1965 تا 1969 ــ می‌گوید: «دولت کندی سخت نگران اوضاع ایران بود و لزوم اقدامات فوری را تاکید می‌کرد. ترس اضمحلال ایران در میان بود. گروهی می‌گفتند ایران با سابقه تاریخی حدود 2500 ساله‌اش باید پایدار بماند».3
 
در مرداد 1340، معاون وزارت خارجه امریکا به تهران آمد و مذاکرات همه جانبه‌ای با شاه و امینی انجام داد و سرانجام زمینه برای اصلاحات ارضی که از قبل توسط امریکا تدوین شده بود فراهم شد و شاه چون قدرت خود را متزلزل می‌دید، اصلاحات ارضی امریکایی را تحت عنوان انقلاب سفید به اجرا گذاشت و امریکا نیز قرار شد 35 میلیون دلار کمک مالی خود را به صورت اقساط بپردازد.  
3. مواضع امریکا همزمان با اجرای اصلاحات ارضی
همان طور که گفته شد، از زمان انتخاب جان اف کندی به ریاست جمهوری امریکا، فشار بر ایران در جهت اجرای اصلاحات ارضی مضاعف شده بود. بدین منظور در آن دوران، کندی نماینده ویژه خود آورل هریمن را به تهران فرستاد تا به شاه بگوید که اصلاحات اجتماعی در ایران ضروری است و در انجام آن نباید تاخیر شود. این در واقع همان طرح «اتحاد برای پیشرفت» کندی برای جلوگیری از قیامهای مردمی در جهان سوم بر ضد امریکا بود که در ایران به صورت اصلاحات ارضی و «انقلاب سفید» به مرحله اجرا گذاشته شد. سرانجام در مرداد 1340، چستر بولز، معاون وزارت خارجه امریکا، به تهران آمد و مذاکرات همه جانبه‌ای با شاه و امینی انجام داد و بدین ترتیب زمینه برای اصلاحات ارضی که از قبل توسط امریکا تدوین شده بود فراهم شد و شاه چون قدرت خود را متزلزل می‌دید، اصلاحات ارضی امریکایی را تحت عنوان انقلاب سفید به اجرا گذاشت و امریکا نیز قرار شد 35 میلیون دلار کمک مالی خود را به صورت اقساط بپردازد.4
 
در پی آغاز «اصلاحات ارضی» در ایران، خبرگزاریها و رسانه‌های امریکایی، یک صدا به همراهی، تشویق و حمایت از این طرح برخاستند و آن را مایه دگرگونی شگرفی در ساختار اقتصادی و سیاسی ایران به شمار آوردند و چنین بیان کردند: «امریکا اعتماد واثق دارد که شاهنشاه ایران با علاقه‌ای باطنی برای ایجاد یک رفرم عمیق در کشور خود کوشش شجاعانه‌ای به عمل می‌آورند تا از بروز یک انقلاب از پایین جلوگیری کنند».5 در ادامه، همزمان با اجرای برنامه اصلاحات، سازمان سیا در اردیبهشت 1342، یعنی قبل از قیام پانزده خرداد، با توجه به انجام اصلاحات، در یک پیش بینی شتابان بیان کرد: «شانس شاه برای باقی ماندن در مسند قدرت برای چند سال آینده نسبتا خوب است».6 متعاقب آن، معاون وقت وزارت خارجه امریکا خطاب به کنگره امریکا اعلام کرد: «ایران با تشویق و کمکهای امریکا شروع به اجرای برنامه شجاعانه‌ای که عبارت از تثبیت اوضاع سیاسی می‌باشد نموده که دورنمای امیدبخشی برای تخفیف و رفع مشکلات داخلی آن دارد».7
 
4. مواضع امریکا بعد از اجرای اصلاحات ارضی
دو سال پس از اجرای برنامه اصلاحات ارضی و روند افزایش نارضایتی مردم از این برنامه و در کنار آن سخنرانیهای افشاگرایانه امام خمینی(ره) در ارتباط با نیت باطنی این طرح استکباری شاهد دستگیری ایشان و قیام 15 خرداد 1342 هستیم. پس از این رخداد، ایالات متحده در قبال این طرح در ایران یک موضع دوگانه گرفت: از یک طرف به حمایت رسانه‌ای و ظاهری از شاه دست زد و اجرای انقلاب سفید و سرکوب قیام پانزدهم خرداد را مورد حمایت قرار داد و اعلام نمود: «شخص شاه حافظ منافع امریکا به حساب می‌آمد؛ یک مرد نیک که مدافع سنگر امریکا در منطقه‌ خلیج فارس است»8 یا در ادامه پس از قیام 15 خرداد، پرزیدنت کندی طی یک نامه تبلیغاتی، ضمن اظهار تاثر از قیام مردم، خطاب به شاه نوشت: «به تدریج که مردم به اهمیت اقداماتی که شما به منظور گسترش عدالت اجتماعی و ایجاد فرصتهای مساوی برای کلیه ایرانیان آغاز کرده‌اید پی ببرند، این گونه تظاهرات ناپدید خواهد شد.»9 اما از طرف دیگر در کنار این حمایتها، همزمان کنگره امریکا برای پی بردن به علت اصلی این شکست، با تحت فشار قرار دادن ایران شروع به تحقیق درباره فساد دستگاه اداری و سوء استفاده سیاستمداران ایرانی از کمکهای مالی امریکا کرد. برای مثال یکی از نمایندگان گنگره، علت بیزاری فزاینده مردم ایران از امریکاییها را روش استفاده از کمکهای داده شده توسط مسئولین ایرانی‌ عنوان می‌کند. او می‌گوید: «تجزیه و تحلیل صرفا میزان کمکهای امریکا به ایران کافی نیست، بلکه مناسب آن است که مسئولین ایرانی که از این کمکها سوء استفاده کرده‌اند شناخته شوند» یا گزارش دیگری که از طریق محققان امریکایی در اختیار وزارت امورخارجه امریکا قرار گرفته بدین صورت است: «عقیده اکثر مردم ایران این است که پولهای داده شده، اسرافی بیش نبوده، چون هیچ گونه کمکی در جهت بهبود وضعیت معیشتی مردم انجام نگرفته است.»10
 
فرجام
در مجموع می‌توان گفت اصلاحات ارضی با تحمیل ایالات متحده در ایران اجرا شد و برخلاف ادعای مقامات امریکایی، هدف اصلی از اجرای آن در کشور ما نه بالا بردن سطح رفاه مردم، بلکه تقویت سرمایه‌داری وابسته به آمریکا در برابر کمونیستها و همچنین فراهم کردن بازار و بستری برای فروش کالاهای مصرفی امریکا در ایران بود.

قرائت گزارش اصلاحات ارضی توسط علی امینی در حضور محمدرضا پهلوی
شماره آرشیو: 6598-7ع

پی نوشت:
 
1. علیرضا ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، نشر سمت، 1382، صص 177- 178.
2. همان، صص 171- 179.
3. غلامرضا نجاتی، تاریخ بیست و پنج ساله، ج 1، تهران، انتشارات رسا، 1371، ص 174.
4. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، چاپ هفتم، نشر پیکان، 1386، صص 276-277.
5. سیدحمید روحانی، «رفرم ارضی در ایران، نگاهی به جریان اصلاحات ارضی شاه»، فصلنامه مطالعات تاریخی، 1392، صص 20-21.
6. گازایو روسکی، سیاست خارجی امریکا و شاه، ترجمه فریدون فاطمی، نشر مرکز، 1371، ص 224.
7. حمید روحانی، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی(ره)، انتشارات راه امام، 1360، ص 116.
8. گازایو روسکی، همان، ص 217.
9. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، صص 306-307.
10. جیمز بیل، شیر و عقاب، ترجمه فروزنده برلیان، نشر فاخته، 1371، صص 176-178.


کد مطلب: 4629

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/4629/امریکا-معلم-اصلاحات-ارضی

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir