گذری بر زندگی سپهبد نادر باتمانقلیچ؛

آلمانفیلی که عامل آمریکا شد

باتمانقلیچ از جمله افسرانی بود که با استقرار متفقین در ایران پس از شهریور 1320ش به علت گرایش به آلمان دستگیر و مدتی در اراک بازداشت شد
آلمانفیلی که عامل آمریکا شد

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ نادر باتمانقلیچ، فرزند ابوالقاسم امین اسلحه، در فروردین 1282ش در منطقه سنگلج تهران متولد شد. پدر او با لقب امین اسلحه، متصدی امور ذخایر ارتش در عصر احمدشاه قاجار بود. وی به تشویق پدرش در شانزده‌سالگی وارد مدرسه نظام شد. تحصیلات نظامی خود را ابتدا در دانشکده افسری تهران و بعدا در آلمان به اتمام رسانید. در 1326ش به درجه سرتیپی و در 1330ش به درجه سرلشکری و در 1336ش به مقام سپهبدی رسید. باتمانقلیچ از جمله افسرانی بود که با استقرار متفقین در ایران پس از شهریور 1320ش به علت گرایش به آلمان دستگیر و مدتی در اراک بازداشت شد. او در سال 1332ش با درجه سرلشکری به مخالفان دولت محمد مصدق پیوست و در کودتای 28 مرداد سهم بسزایی داشت.
 
گام‌های پی‌درپی و ترقی نظامی
سیر زندگی نادر باتمانقلیچ حکایت از این امر دارد که سرنوشت وی از همان آغاز با نظامی‌گری پیوند خورده بود. وی با ورود به مدرسه نظام، تحصیلات نظامی خود را ادامه داد و در سال 1305ش موفق به اخذ گواهینامه دیپلم مدرسه نظام در رسته پیاده با رتبه اول شد و گواهینامه خود را از دست رضاشاه گرفت و هم‌زمان در رشته شمشیربازی نیز مقام اول را کسب کرد.[1] 
 
نادر باتمانقلیچ
نادر باتمانقلیچ
شماره آرشیو: 3205-۵ع
 
باتمانقلیچ در مهرماه همان سال با درجه ستوان دومی در هنگ پیاده پهلوی، به فرماندهی دسته دوم گروهان سوم انتخاب شد و چند هفته بعد به اتفاق هنگ پهلوی برای مأموریت خلع سلاح عشایر جنوب و امنیت راه‌ها، به لرستان، خوزستان و فارس رفت. این مأموریت تا سال 1308ش ادامه پیدا کرد. در این سال به تهران احضار و تا سال 1315ش در سمت مأمور تفتیش خرید اسحله نوین به شغل خود ادامه داد که در این مدت مسئولیت خرید بسیاری از سلاح‌ها و تجهیزات نظامی جدید برعهده او بود.[2]
 
وی در اردیبهشت 1316ش به سمت فرمانده هنگ دوم پیاده لشکر دو مرکز در پادگان قصر انتخاب و تا خرداد 1317ش در آن سمت خدمت کرد. در این تاریخ به فرماندهی گردان مستقل ارابه جنگی در لشکر یادشده رسید و تا مهرماه 1319ش در این سمت باقی ماند. سرلشکر نادر باتمانقلیچ از مهر 1319 تا مهر 1321 دوره دوساله دانشگاه جنگ را گذراند.[3]
 
سرهنگ یکم نادر باتمانقلیچ و سرهنگ دوم حسن اخوی
سرهنگ یکم نادر باتمانقلیچ و سرهنگ دوم حسن اخوی
شماره آرشیو: 4788-۴ع
 
پس از آن تا شهریور 1322ش به ریاست ستاد لشکر دوم مرکز رسید و تا 1 فروردین 1326ش در آنجا مشغول ادامه خدمت بود. وی در سال 1326ش به ترتیب به سمت‌های فرماندهی تیپ اردبیل، فرماندهی لشکر سه تبریز و ریاست اداره باربری ارتش دست یافت و در سمت اخیر تا اسفند 1328ش باقی ماند. از 22 اسفند 1328ش تا 22 مرداد 1329ش برای یک مأموریت نظامی به آمریکا رفت. از این تاریخ تا کودتای 28 مرداد 1332ش به ترتیب سرپرست اداره تسلیحات ارتش، ریاست دادگاه تجدید نظر ویژه ارتش، ریاست اداره صنایع نظامی و بازرس ناحیه پنج وزارت جنگ بود. وی سرانجام در 28 مرداد 1332ش به ریاست ستاد ارتش انتخاب شد.[4]
 
نقش و عملکرد باتمانقلیچ در کودتای 28 مرداد
عامل بخش مهمی از مخالفت‌ها و توطئه‌ها علیه دولت دوم محمد مصدق، که منتهی به کودتاهای 25 و 28 مرداد 1332ش شد، گروهی از نظامیان بودند که در رأس آنان، افسران بازنشسته قرار داشتند. رهبری این گروه را سرلشکر فضل‌الله زاهدی در «کانون افسران بازنشسته» برعهده داشت.[5] در آستانه کودتا افسران بازنشسته و افسران سلطنت‌طلب، از طریق «کمیته نجات وطن»، که سرلشکر زاهدی رهبر آن بود، به همراهی کرمیت روزولت، فرمانده آمریکایی کودتاهای 25 و 28 مرداد 1332، افسرانی را که دارای پست‌ها و مقام‌های حساس نظامی بودند، جذب و برای اجرای طرح کودتا آنان را با خود همگام کردند.[6]
 
سرلشکر نادر باتمانقلیچ، یکی از نظامیان ارشدی بود که در اواسط مرداد از مأموریت اصلی و نقشی که برای او در کودتا در نظر گرفته شده بود آگاه شد، و پس از آن همکاری وی با کودتاگران به صورت چشمگیری افزایش یافت. او در این زمان سمت بازرس ناحیه پنج در وزارت جنگ را برعهده داشت.
  
اگرچه گفته می‌شود که باتمانقلیچ نیز مانند بسیاری از افسران کودتا در ایام منتهی به کودتا از مأموریت خود آگاه شد، اسناد و مدارک موجود حاکی از آن است که حداقل از دو ماه قبل برخی کودتاگران در جریان توطئه علیه دولت مصدق بوده و حتی با آمریکایی‌ها نیز در این زمینه دیدار و گفت‌وگوهایی داشته است. در اسناد منتشرشده توسط سازمان سیا، به تماس‌های یک سرلشکر ایرانی با طراحان آمریکایی کودتا در فروردین 1332ش اشاره شده است که احتمال داده می‌شود سرلشکر باتمانقلیچ باشد.[7]
 
افزون بر این، بر اساس شواهد موجود برخی از جلسات
افسران هم‌قَسم در خانه سرلشکر باتمانقلیچ نیز برگزار می‌شد. در بازجویی­هایی که سرگرد علمیه از سرهنگ زند کریمی پس از شکست کودتای 25 مرداد در تاریخ 27 مرداد 1332ش انجام داده نیز به این موضوع اشاره شده است.[8] براساس اسناد سازمان سیا پس از اینکه سرهنگ اخوی با سرلشکر زاهدی ملاقات کرد و زاهدی انتخاب سرلشکر باتمانقلیچ را به ریاست ستاد ارتش دولت کودتا پذیرفت، باتمانقلیچ درخواست کرد که برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با یکی از آمریکایی‌ها به نام کارول ملاقات کند و همچنین با اخوی، فرزانگان و زند کریمی طرح‌ها را مورد بررسی بیشتر قرار دهد. این ملاقات تا تکمیل طرح ستادی به تعویق افتاد، ولی پس از تکمیل آن و در جلسه‌ای در باغ باتمانقلیچ در کرج انجام شد.[9]
 
باتمانقلیچ در خاطراتش چنین عنوان کرده است که در شب کودتای 25 مرداد، مأموریت سرکشی و نظارت بر نقاط حساس شهر را که قبلا پیش‌بینی شده بود در آن نقاط عوامل کودتا مأموریت‌هایی انجام دهند، نیز برعهده داشته است.[10]  
 
با شکست کودتای اول (25 مرداد) باتمانقلیچ بازداشت و بازجویی شد، ولی با تکیه بر این امر که «من یک سرباز و مجری امر هستم» از پاسخ به سؤال‌های بازجو طفره رفت و به جای پاسخ دادن به سؤال‌ها به ذکر سوابق خدمتی خود پرداخت.[11] قرار بود که در روزهای آینده دوباره بازجویی شود که تحولات به گونه‌ای دیگر رقم خورد و کودتاگران با توطئه‌چینی و فرصت‌طلبی در روز 28 مرداد موفق به ساقط کردن دولت مصدق شدند. در ساعات بعد‌ از ظهر همین روز باتمانقلیچ همراه سایر افسران بازداشت‌شده، از زندان خارج شد و روی دوش افسران و افراد غیرنظامی به محل کار آینده‌اش در ستاد ارتش انتقال یافت.[12]
 
ملاقات فضل‌‌الله زاهدی (نخست‌وزیر) با اعضای هسته مرکزی کودتای 28 مرداد سال 1332
ملاقات فضل‌‌الله زاهدی (نخست‌وزیر) با اعضای هسته مرکزی کودتای 28 مرداد سال 1332
شماره آرشیو: 712-۱۱۵ز
 
دوران طلاییِ پساکودتا
سرلشکر باتمانقلیچ در شب کودتای 28 مرداد به عنوان رئیس ستاد ارتش معرفی شد. از این پس نام باتمانقلیچ بعد از محمدرضا پهلوی و سرلشکر زاهدی، بر سر زبان‌ها بود و او در تمام مراسم مهم حضور و شرکت داشت. در تاریخ 10 شهریور 1332ش به دلیل خدماتش در کودتا، از محمدرضا پهلوی یک قطعه نشان درجه یک همایونی گرفت و مدتی بعد نشان درجه یک رستاخیز را نیز که ویژه عوامل اصلی کودتا بود، دریافت کرد؛ همچنین، باتمانقلیچ در تاریخ 7 تیر 1334ش نشان «لژیون مریت» (نشان فرماندهی در ارتش آمریکا) را که به افسران ارشد عامل کودتای 28 مرداد تعلق گرفته بود دریافت کرد.[13]
 
وی تا سال 1334ش در ریاست ستاد ارتش باقی ماند و در مهرماه آن سال به سفارت ایران در پاکستان انتخاب شد. در سال 1335ش در مقام سفیر ایران در بغداد، مأموریت رسیدگی به پیمان بغداد را دریافت و تا سال 1337ش، که در کابینه منوچهر اقبال به وزارت کشور دست یافت، در آن سمت باقی ماند. باتمانقلیچ در سال 1336ش به درجه سپهبدی رسید و از آن پس به مدت شش سال به عنوان نماینده ایران در پیمان سنتو فعالیت کرد. آخرین شغل او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی استانداری خراسان بود.[14]
 
کنفرانس پیمان بغداد با حضور هیئت‌های نمایندگی ایران، عراق و دیگر کشورهای عضو و ناظر در کراچی (3 شهریور 1336)
کنفرانس پیمان بغداد با حضور هیئت‌های نمایندگی ایران،
عراق و دیگر کشورهای عضو و ناظر در کراچی (3 شهریور 1336)
شماره آرشیو: ۱-5506-۱۱ع
 
پایان راه
سپهبد باتمانقلیچ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358ش دستگیر و در 29 آذر 1359ش به حکم شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران با اتهاماتی از قبیل وابستگی به رژیم پهلوی و تلاش برای استحکام آن و به‌ویژه شرکت در کودتاهای 25 و 28 مرداد 1332ش، ابتدا به اعدام محکوم شد، ولی پس از آن، با یک درجه تخفیف، حکمش به حبس ابد تغییر یافت.[15] اما پس از مدتی وی در روز 18 اردیبهشت 1361ش به فرمان امام خمینی(ره) عفو شد و عاقبت در سال 1370ش در آمریکا درگذشت.[16]
 
 نادر باتمانقلیج (استاندار خراسان) و چند تن از مقامات دیگر در حاشیه یک مراسم رسمی
نادر باتمانقلیج (استاندار خراسان) و چند تن از مقامات دیگر در حاشیه یک مراسم رسمی
شماره آرشیو: 5860-۱۱ع
 
پی‌نوشت‌ها
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
[1] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده نادر باتمانقلیچ، شماره کد1/ 4005، ص 71.
[2] . همان، صص 72-73.
[3] . رجال عصر پهلوی شماره 21؛ (محمد باهری) به روایت اسناد ساواک، وزارت اطلاعات، 1388، ص 4.
[4] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان، ص 32.
[5] . فخرالدین عظیمی، بحران دموکراسی در ایران، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و بیژن نوذری، تهران، نشر البرز، 1372، صص 414-415.
[6] . سجاد راعی، عملیات آژاکس، ترجمه بخش اسناد: ابوالقاسم راه‌چمنی، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران، 1380، صص 198-199.
[7] . اسرار کودتا، اسناد محرمانه سازمان سیا درباره عملیات سرنگونی دکتر مصدق، ترجمه حمید احمدی، تهران، نشر نی، 1379، ص 30.
[8] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان، شماره کد 9205، ص 54.
[9] . همان، ص 56.
[10]. اردشیر زاهدی، «پنج روز بحرانی»، اطلاعات ماهانه، ش 114 (مرداد 1336)، صص 8-9.
[11] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان، شماره کد 3980، صص 172-174.
[12] . هفته‌نامه امت، سال اول، ش 37 (5 دی 1358)، ص 11.
[13] . محمدعلی سفری، قلم و سیاست، ج 2، تهران، نامک، 1373، ص 23.
[14] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان، شماره کد 1/4004، صص 67-68.
[15] . همان‌جا.
[16] . باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، تهران، نشر گفتار و نشر علم، 1380، ص 250.
https://iichs.ir/vdcg7w9x.ak9tz4prra.html
iichs.ir/vdcg7w9x.ak9tz4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما