جنبش ملی شدن نفت و مهره‌های ایرانی ِشبکه جاسوسی انگلیس؛

بخش ایرانی کودتای 28 مرداد

نخستین اقدام مهم رشیدیان‌ها علیه دولت مصدق در سال ۱۳۳۲ش، توطئه ربودنِ سرتیپ افشارطوس و قتل این رئیس شهربانی حامی مصدق بود. آنها آن‌قدر زیرکانه و مرموزانه عمل کردند که نه تنها در آن برهه زمانی و به‌رغم بازجویی‌های فراوان، هیچ ردّ پایی از آنان در واقعه یادشده کشف نشد، بلکه تا سه دهه بعد از آن نیز چیزی افشا نشد...
بخش ایرانی کودتای 28 مرداد
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مبارزه برای ملی کردن نفت به رهبری محمد مصدق هم نظیر انقلاب مشروطیت، ملت را رویاروی شاه و قدرت‌های خارجی قرار داد. فرجامِ این رویارویی سقوط مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش در نتیجه یک کودتای نظامی علیه دولتی ملی در ایران بود که سیاست‌‌بازانی در سازمان سیا و سازمان اطلاعات سری انگلیس با همکاری جاسوس‌هایی در داخل ایران آن را طرح‌ریزی و به سرانجام رساندند. نوشتار پیشِ‌ رو به بررسی نقش عوامل ایرانی شبکه جاسوسی انگلیس در جریان مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد اختصاص یافته است.
 
استعمار پیر در مقابل جنبش ملی کردن صنعت نفت
بین سال‌های 1330 تا 1332ش مبارزه ملی کردن نفت به رهبری محمد مصدق سراسر ایران را فرا گرفت. این مبارزه، که به ائتلاف مردمی گسترده، چند طبقه و شهری انجامید، در مراحل اولیه پیروزی‌های درخشانی کسب کرد، اما مسیر مبارزه به‌تدریج با تفرقه داخلی و مداخله خارجی روبه‌رو شد و به شکست انجامید. حل نشدن اختلافات نفتی ایران و بریتانیا برای ایران پیامدهای وخیمی داشت. مذاکرت بی‌نتیجه سال‌های 1330 تا 1331 نشان داد که بریتانیا مایل به قبول اصل ملی شدن صنعت نفت نیست و علاوه بر آنکه نگران اعتبار و موقعیت جهانی خود است، حاضر نیست از سود سرشار و بادآورده شرکت نفت چشم بپوشد.
 
حاصل این مناسبات، انزوای دولت مصدق و محروم ماندن آن از حمایت بین‌المللی در مبارزه‌اش با انگلستان شد و بدتر از این، راه‌اندازی شبکه جاسوسی انگلیس در ایران بود. بنابر اسناد و شواهد تاریخی اعضای این شبکه را «برخی از نمایندگان مجلس، مقام‌های درباری، خبرچینان، مقام‌های بانکی، ارتشیان بازنشسته و غیربازنشسته و...»[1] تشکیل می‌دادند. در ادامه به نقش هریک از این عوامل، که در قامت جاسوسان استعمار پیر در برابر جنبش ملی شدن صنعت نقش‌آفرینی کردند، اشاره خواهد شد.
 
خاندان انگلوفیل رشیدیان
خاندان ذی‌نفوذ رشیدیان از شهریور 1320ش به بعد یکی از مهم‌ترین گروه‌های در استخدام سفارت‌خانه انگلستان بودند. آنها از نظر سیاسی عضو حزب وطن بودند و در سال‌های 1320 تا 1332ش به‌عنوان مجریان علنی سیاست انگلیس در ایران فعالیت می‌کردند.[2] مؤلفه اصلی اندیشه سیاسی رشیدیان‌ها همانا حفظ منافع انگلستان در ایران بود. آنها از عوامل سابقه‌دار شرکت سابق انگلیس و «ایران اینتلیجنت سرویس» بوده و در بسیاری از توطئه‌های ضد ملی، مشارکت یا مداخله داشتند.[3] 
 
با آغاز جنبش ملی شدن صنعت نفت، رشیدیان‌ها بنابر منویات بریتانیا، به همکاری با سازمان سیا و سازمان جاسوسی انگلیس و عواملی مانند اشرف پهلوی و ارتشبد زاهدی، از عوامل اصلی کودتای 28 مرداد و سقوط دولت ملی مصدق، روی آوردند. بنا بر گزارش منابع تاریخی، برادران رشیدیان (قدرت‌الله، سیف‌الله، اسد‌الله) که ثروت زیادی داشتند به‌عنوان تأمین‌کنندگان مالی جریان مخالف ملی شدن نفت و سپس کودتا وارد صحنه شدند. در این میان اسدالله رشیدیان، که اصناف تهران را در اختیار داشت و بانکی به نام بانک اصناف تأسیس کرده بود، نقش پررنگ‌تری برعهده گرفت.[4] 
 
نخستین اقدام مهم برادران رشیدیان علیه دولت مصدق در سال ۱۳۳۲ش، دست داشتنِ آنان در توطئه ربودنِ سرتیپ افشارطوس و قتل این رئیس شهربانی حامی مصدق در اوایل اردیبهشت سال یادشده بود. رشیدیان‌ها در این رویداد، آن‌قدر زیرکانه و مرموزانه عمل کردند که نه تنها در آن برهه زمانی و به‌رغم بازجویی‌های فراوان، هیچ رد پایی از آنان در واقعه یادشده کشف نشد، بلکه تا سه دهه بعد از آن نیز چیزی افشا نشد، تا آنکه در سال ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۴ش، در برنامه‌ای که یکی از شبکه‌های تلویزیونی انگلستان درباره قتل افشارطوس و نقش اینتلیجنت‌سرویس در آن ماجرا تهیه کرده بود، یکی از عناصر سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا به این مطلب اشاره کرد.
 
برادران رشیدیان
برادران رشیدیان
 
او گفت که گروهی از امرای ارتش ایران با همکاری برادران رشیدیان، افشارطوس را به قتل رساندند. این شخص ناشناس، هدف از این اقدام را تقویت روحیه مخالفان دولت و تضعیف حامیان دولت ملّی عنوان کرد؛ ضمن اینکه نشریه «آبزرور»[5] هم به دخالت اینتلیجنت‌سرویس در این واقعه و نقشی که رشیدیان‌ها در آن داشتند، اذعان کرد.[6] 
  
در گام بعد و در شرایطی که دربار و نیروهای خارجی در تدارک کودتا علیه دولت ملی مصدق بودند، برادران رشیدیان باز هم به دو شکل در این زمینه عمل کردند: یکی ایجاد جنگ روانی و تبلیغات خاکستری و انتشار مقاله ضد دولت مصدق از طریق روزنامه‌ها بدون ذکر نام نویسنده و دیگری اینکه با آغاز عملیات چکمه به تشکیل نیرو برای اجرای کودتا اقدام کردند.[7] سرپرست تیم سازمان جاسوسی انگلستان درباره نقش برادران رشیدیان گفته است:
 
«... ما دو نوع منبع کاملا متمایز در اختیار داشتیم:
یکی سازمان شهری که به وسیله "برادران" اداره می‌شد و دیگری چند تن از سران ایالات جنوب که با ما همکاری داشتند که سازمان شهری متشکل بود از تعدادی افسران ارشد پلیس، همراه با دسته‌های اراذل و اوباش! همه این نیروها که به وسیله "برادران" هدایت می‌شد، قرار بود کنترل تهران را به‌دست بگیرند و سپس مصدق و وزرای او را دستگیر کنند. البته برخورداری از حمایت شاه ترجیح داشت، ولی اگر لازم می‌شد، می‌بایست از آن صرف نظر کرد».[8] 
 
شبکه‌ای غیررسمی از نیروهای مسلح
در اردوی مخالفان نهضت ملی شدن نفت و جاسوسان بریتانیا، جمعی از نظامیان ایرانی نیز حضور داشتند. آبراهامیان به‌درستی به شبکه‌ای غیررسمی از روابط انگلیس در میان نیروهای مسلح ایران تأکید دارد؛ شبکه‌ای که سابقه آن به جنگ جهانی دوم باز می‌گردد؛ افسران محافظه‌کار و اشراف‌زاده‌ای چون سرلشکر حسن ارفع، رئیس سابق ستاد ارتش، سرهنگ تیمور بختیار، سرهنگ هدایت گیلانشاه، سرهنگ حسین‌قلی اشرفی، سرهنگ حسن اخوی که دو سال فرمانده ریاست اداره رکن دوم ستاد ارتش و بخش اطلاعاتی ارتش را برعهده داشت؛ کسی که فردوست او را مغز متفکر جناح ایرانی کودتا می‌دانست. سرلشکر ارفع نیز در این جریان بسیار نقش داشت. وابسته نظامی انگلیس از ارفع به عنوان کسی یاد کرده است که با تمام وجود با ما همکاری دارد و دچار جنون جاسوسی است. این شبکه از روابط ام.آی.سیکس (MI6)، موجب شد سازمان جاسوسی انگلیس به فهرستی بلندبالا از اسامی افراد نظامی و اطلاعاتشان دست یابد؛ آنچه سیا فاقد آن بود.[9] 
 
تیمور بختیار در دیدار با اورل هریمن
تیمور بختیار در دیدار با اورل هریمن
شماره آرشیو:  12668-3ع
 
سیاستمداران و درباریان بانفوذ
یکی دیگر از ارکان اصلی شبکه جاسوسی استعمار پیر در ایران سیاستمداران بانفوذ و درباری بودند؛ کسانی چون احمد هومن، معاون تشریفات دربار، شاپور ریپورتر، خبرنگار ویژه «لندن تایمز» عامل مهم ام.آی.سیکس، شیخ هادی و هاشم ملک‌مدنی، نمایندگان کهنه‌‎‌کار مجلس، سیدضیاءالدین طباطبائی و سرانجام سرلشکر زاهدی در این فهرست بودند.[10] 
 
در این میان، شاپور ریپورتر، فرزند اردشیر جی ریپورتر، از مهره‌های اصلی انگلیس در ایران بود که در ایام مبارزات مردم برای ملی کردن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد حمایت‌های گسترده‌ای از انگلیسی‌ها انجام داد. وی پس از پایان آموزش دانشگاهی و اطلاعاتی خود در دانشگاه کمبریج انگلیس، کار خود را به‌عنوان مزدور انگلیس در رادیو فارسی دهلی آغاز کرد و در اواخر جنگ جهانی دوم در رادیو دهلی و به نفع منافع انگلیس تبلیغ می‌کرد و از کارگزاران عملیات روانی انگلیسی‌ها بود تا اینکه به صورت رسمی به عضویت دستگاه جاسوسی انگلیس در ایران درآمد.
 
در بحبوحه تحولات و مبارزه برای جنبش ملی شدن نفت و در ماه‌های منتهی به کودتای ۲۸ مرداد، شاپور ریپورتر برای انجام مأموریت اصلی خود وارد میدان شد.[11] وی به عنوان جاسوس انگلیس و کارمند عالی‌رتبه سفارت آمریکا و مشاور سفیر این کشور، در نخستین اقدام برای پیشبرد کودتا در ایران شبکه‌ای مخفی تأسیس کرد؛ شبکه‌ای که در آن افراد وابسته و خائنی مانند اسدالله علم و برادران رشیدیان تحت حمایت خانواده صهیونیستی لرد روچیلد انگلیسی با عنوان عملیات بِدامَن فعالیت می‌کردند.
 
با فعالیت‌های این افراد در کنار دیگر عوامل داخلی و خارجی راه برای موفقیت آسان کودتا فراهم شد. طرح جدی کودتا توسط سازمان جاسوسی انگلیس و ایالات متحده آمریکا تهیه و اجرا شد. دولت ملی مصدق سقوط کرد و رژیم در سال 1333ش با کارتل بین‌المللی نفت (کنسرسیوم) به توافقی دست یافت که شرایط آن به مراتب پایین‌تر از شرایط ملی شدن بود.
 
فرجام سخن
استعمار انگلستان در ساقط کردن دولت ملی مصدق و ناکام کردن نهضت ضداستعماری ملی شدن نفت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و برای رسیدن به هدف خود شبکه‌های جاسوسی خود را در ایران فعال کرد. شبکه‌ای از عناصر رسمی و غیر رسمی ایرانی در صحنه شطرنج بریتانیا به مثابه مهره‌هایی علیه جنبش ملی شدن نفت فعال شدند و زمینه‌چینی‌های لازم برای مات کردن دولت مصدق و نهضت ملی شدن نفت را فراهم ساختند.
 
پی‌نوشت‌ها
-------------------------------------------------
[1]. جان فوران، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سال­های پس از انقلاب اسلامی، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، 1377، ص 442.
[2]. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (رشیدیان‌ها)، ج ۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۹، صص ۱۵-16.
[3]. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج‌ساله ایران، تهران، رسا، 1376، ص 19.
[4]. اسماعیل اقبال، نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران، اطلاعات، 1357، ص 148.
[5]. هفته‌نامه آبزرور ویژه‌نامه روز‌های یکشنبه روزنامه «گاردین» است که در ممالک تحت حکومت بریتانیا چاپ می‌شود.
[6]. مرتضی مشیر، گوشه‌هایی از خاطرات من در پنجاه سال اخیر، تهران، گندم، ۱۳۷۸، صص ۱۲۱.
[7]. اسماعیل اقبال، همان.
[8]. غلامرضا نجاتی، همان، ص 20.
[9]. یرواند آبراهامیان، کودتا، 28 مرداد، سازمان سیا و روابط ایران و امریکا در عصر مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1392، ص 214.
[10]. همان، ص 215.
[11]. مظفر شاهدی، «نگاهی به جایگاه و عملکرد شاپور ریپورتر در دوران پهلوی»، روزنامه بهار، س 1، ش 4 (24 اردیبهشت 1379)، ص ۱۰.
https://iichs.ir/vdcfexd0.w6djmagiiw.html
iichs.ir/vdcfexd0.w6djmagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما