پس از پایان تماس تلفنی با اشراقی،‌ از خودم پرسیدم: در حالی‌که مملکت دارد در آتش انقلاب می‌سوزد،‌ وزیر خارجه‌اش می‌خواهد برای یک هفته به لندن بیاید که چه بکند؟... و بعد درست مثل کسی که با او همدرد باشد،‌ مسئله را اینطور توجیه کردم که: افشار طبعاً‌ برای حفظ جان خودش در صدد یافتن یک پناهنگاه امن برآمده است. ولی چرا حالا، و در زمانی که هنوز موقع مناسب این کار فرا نرسیده،‌ او قصد عزیمت به لندن کرده؟...

در روزنامه‌های عصر لندن به مطلب تکان دهنده‌ای برخوردم که خبر می‌داد: کارمندان اعتصابی بانک مرکزی ایران با انتشار سندی اعلام کرده‌اند که دو تن از خواهرزاده‌های شاه و یک ژنرال ارتش،‌ به اضافه گروهی دیگر اخیراً‌ مبلغی معادل 2 میلیارد و 400 هزار دلار از ایران به بانکهای خارج از کشور انتقال داده‌اند...

«احمد قریشی» که امروز ناهار در سفارتخانه میهمانم بود،‌ می‌گفت: «...رژیم ایران از سرچشمه گل‌آلود است،‌ و اینکه امیدی به حمایت مردم از رژیم ــ برای حفظ قدرتش ــ داشته باشیم،‌ واقعاً‌ بی‌معناست. به نظر من تنها راهی که رژیم برای حفظ قدرتش می‌تواند در پیش بگیرد، جز استفاده از زور نیست...

...اعلیحضرت کنستانتین [شاه معزول یونان] امروز برای صرف ناهار به سفارتخانه آمد و با خود چند پاکت آورد که می‌بایستی برای شاه و شهبانو به تهران فرستاده شود. کنستانتین ضمن صحبت می‌گفت:‌ «...ملک‌حسین چند سال قبل در یک گفتگوی خصوصی اوضاع امروز ایران را پیش‌بینی کرده بود و اگر بنا باشد بقیه پیش‌بینی‌هایش هم درست از آب در بیاید،‌ حکومت عربستان دومین حکومتی خواهد بود که بعد از ایران سقوط کند...

«... بنا به خبرهای واصله،‌ ارتشبد ازهاری به عنوان نخست‌وزیر جدید انتخاب شده،‌ و امیرخسرو افشار هم در مقام خود به عنوان وزیر امورخارجه باقی مانده است.

«در شهر جهرم سربازی که دست به ترور فرماندار نظامی و رئیس شهربانی جهرم زده بود،‌ دستگیر شد.1 در دانشگاه تهران موج آشوبگری همچنان در حال افزایش است و دانشجویان به قدری در اعلام خواسته‌های سیاسی خود بی‌پروا شده‌اند که درخواست کرده‌اند عکس‌های شاه از همه جا برداشته شود.»...